خلاقیت، ارتباطی مستقیم با روح و روان و شادمانی فرد و سلامت جسم او دارد. هر وقت، رفتاری خلاق از خود نشان می دهیم، بیش از هر زمان دیگر احساس سرزندگی میکنیم. هیجان یک نقاش از طرح خلاقانهاش یا دانشمند از ابتکارش در تولید فناوری جدید را در نظر بگیرید.
افراد خلاق تقریبا خود را با هر شرایطی وفق میدهند و برای رسیدن به اهداف خود از هر چیزی که در دسترس شان است، استفاده میکنند. بهترین واژهای که میتوان با آن افراد خلاق را نامید، پیچیدگی است. آنها تفکر و عمل را در کنار هم دارند؛ دو ویژگیای که در اکثر مردم تک تک دیده میشود. آنها به جای این که یک نفر باشند، گویی چند نفر در یک کالبد هستند.
خلاقیت یعنی چه؟
واقعیت این است که تا کنون، روان شناسان و محققان، برداشت های متفاوتی از این واژه داشته و تعاریف متنوعی از آن ارائه کرده اند. وجود چنین اختلاف نظری، ناشی از ماهیت پیچیده آن است. برخی در تعریف خلاقیت، گفته اند: «خلاقیت، ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول، به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن، رضایت شخصی و احتمالاً خوشنودی دیگران خواهد بود».
بنابراین، خلاقیت، یک فرایند ذهنی است که از فرد معینی و در یک زمان مشخص دیده می شود؛ فرآیندی که در نتیجه آن، یک اثر جدید - اعم از ایده یا چیزی نو و متفاوت - تولید می شود. تولید جدید و متفاوت، می تواند کلامی یا غیر کلامی و عینی یا ذهنی باشد.
شاید این سوال برای هر کس پیش بیاید که آیا من فرد خلاقی هستم یا نه؟ در اصل میخواهیم در این مقاله به این نکته بپردازیم و ویژگیهای افراد خلاق را بررسی کنیم.
خلاقها پر انرژی هستند
افراد خلاق اگر چه ظاهرا آرام هستند و ساعتها کار می کنند و در کارشان بسیار متمرکز میشوند، اما پر از انرژی بوده و در محیط اطراف خود فضایی از طراوت و اشتیاق به وجود میآورند. در واقع آنها از موهبت فیزیکی بسیار خوبی برخوردارند. اغلب آنها حتی در ۷۰ یا ۸۰ سالگیشان انرژی داشته و سالم هستند.
در حقیقت، این انرژی از درون وجود به سبب ذهن بسیار متمرکزشان نشات میگیرد و صرفا برتری ژنتیکی نیست. البته این موضوع به این مفهوم نیست که افراد خلاق بیش فعال هستند. در حقیقت بسیار میخوابند و استراحت میکنند. موضوع این است که آنها بخوبی انرژی خود را کنترل می کنند. هر وقت لازم باشد براحتی روی موضوعی متمرکز میشوند و در مواقع لزوم بسرعت باتری خود را شارژٍ میکنند. آنها متوجه شده اند فعالیت و استراحت، دو جزء مهم برای رسیدن به اهداف شان است.
خلاقها از مواد خام ذهنشان بیشتر استفاده میکنند
به نظر میرسد وقتی افراد بسیار خلاق سعی میکنند مشکلی را حل کنند یا به هدفی برسند، به ویژه وقتی آن هدف با قدرت ابتکارشان ارتباط پیدا کند، نسبت به افراد عادی بیشتر از مغزشان استفاده میکنند. مثلا اگر از یک فرد معمولی بخواهید تصویر گربهای را بکشد، او به شکل ظاهری یک گربه فکر میکند و با دقت آنچه را از یک گربه میداند، میکشد، اما یک نقاش خلاق، عمیقتر می اندیشد؛ نه تنها به خود گربه فکر می کند، بلکه به مکانی که ایستاده، کاری که آن انجام میدهد و حتی به خطوط و نقش و نگار بدنش دقت میکند. حتی ممکن است به آن شخصیت و عواطف انسانی بدهد و چیزی واقعا بیش از یک گربه به شما تحویل می دهد.
افراد خلاق با استفاده بسیار بیشتر از مواد خام به هدفشان میرسند، در واقع با کمک این مواد خام نسبت به یک فرد معمولی ایدههای بکر بیشتری تولید می کنند.
خلاقها آگاه هستند
اطلاعات عمومی افراد خلاق بالاست. در تحقیقی مشخص شد افرادی که ضریب هوشی زیر ۱۲۰ دارند، نمیتوانند از خود خلاقیت نشان دهند، اما افرادی که ضریب هوشی شان بالاتر از ۱۲۰ است، هم الزاما خلاقیت زیادی از خود نشان نمیدهند. در واقع افراد خلاق روی تفکرهای متضاد تسلط دارند. از آنجا که اطلاعات عمومی شان بالاست، کلی ایده و فکر به ذهن شان میرسد. آنها انعطاف دارند و میتوانند مسائل را از جنبههای مختلف بررسی کنند.
خلاقها شوخ طبع اند
افراد خلاق در کنار نظم و انضباط، بازی و شوخی را هم در نظر میگیرند. سختکوش هستند، اما هرگز شوخ طبعی را فراموش نمیکنند و میتوانند از پس کارهای سختشان با چاشنی شوخی و تخیلات بامزه برآیند.
افراد خلاق خیال پردازند
افراد خلاق به سراغ تخیل و فکرهای فانتزی میروند و آن را با منابع حقیقی در میآمیزند. هنر و علم برجسته در واقع جهشی از تخیل به دنیایی است که از زمان فعلی متفاوت است. مردم غالبا این گونه تفکرات را صرفا تخیل میپندارند، اما تا تخیل وجود نداشته باشد، ابتکار و اختراع نیز به وجود نمیآید. افراد خلاق گاهی غرق در تخیلات شده و از درون، آنها راهی به سوی واقعیت باز میکنند. وقتی فردی شروع به تفکر خلاقانه میکند، تمام شرط و شروط های فقط منطقی فکر کردن برداشته میشود.
خلاقها ویژگیهای متضاد از خود بروز میدهند
افراد خلاق تمایل دارند هم برونگرا و هم درونگرا باشند. ما معمولا به یک سمت تمایل نشان میدهیم؛ یا دوست داریم در جمعیت و کنار مردم باشیم یا گوشهای بنشینیم و فقط تماشا کنیم. در حقیقت، در تحقیقات روان شناسی مشخص شده است افراد برونگرا و درونگرا شخصیت بسیار ثابتی دارند که آنها را از یکدیگر متمایز میکند، اما از طرفی افراد خلاق به نظر می رسد هر دو ویژگی را همزمان از خود بروز میدهند. آنها در عین حال که دوست دارند در جمع مردم باشند، گاهی گوشهای خلوت را انتخاب کرده و به تفکر خلاقانه خود مشغول میشوند. در واقع در جمع بودن به آنها کمک میکند به ایدههای جالب دست پیدا کنند.
مغرور و متواضع هستند
افراد خلاق در عین حال که به خود افتخار میکنند و نشانههایی از غرور در خود بروز میدهند، بسیار متواضع هستند. خیلی جالب است فرد مشهوری را ببینید که فکر میکنید باید بسیار مغرور و متکبر باشد، اما در عوض با فردی روبرو شوید که خجالتی است و شکسته نفسی میکند. این افراد دقیقا میدانند در کجا ایستادهاند و نسبت به منابعی که از دیگران ابتدا برای آگاهی یافتن دریافت کردهاند، کاملا آگاه هستند و برای آنها احترام قائلند. در ضمن از نقش خوش شانسی که تاحدی در موفقیتشان موثر بوده است، اطلاع دارند. بنابراین فروتنی جزئی از وجودشان میشود و از سویی به خود و ایدههای خلاقانه خود می بالند.
خلاقها از محدودیتها گریزان هستند
افراد خلاق تا حدی از مسئولیتهایی که بر اساس جنسیت به آنها تحمیل میشود، میگریزند. آزمایشهایی که روی دختران و پسران جوان شده است، نشان میدهد دخترانی که خلاق هستند، روحیهای سختتر از دختران دیگر دارند، اما پسران خلاق حساستر از همجنسان خود بوده و کمتر رفتارهای تهاجمی از خود بروز میدهند. در واقع، افراد خلاق می توانند ویژگیها و تواناییهای هر دو جنس را نشان دهند.
حافظه کار و شورشی هستند
اشخاص خلاق در عین حال که محافظه کار هستند، آشوب هم به پا میکنند. آنها هم برای سنتهای موجود ارزش قائل هستند و هم محافظهکارند و درست همان موقع شورش کرده و بت شکن میشوند. در واقع اگر فقط سنت گرا باشند، نمیتوانند تغییری در زندگی ایجاد کنند و اگر هم بدون توجه و احترام به گذشته به سراغ فرصتهای جدید بروند، نمیتوانند موارد تازه و نو را به عنوان پیشرفت در نظر بگیرند. در حقیقت، همان قدر که برای موارد موجود که از گذشته باقی مانده ارزش قائل هستند، شهامت خطر کردن داشته و ایدههای نو ارائه میدهند.
خلاق ها قبل از این که دست به کار شوند، فکر میکنند
افراد خلاق قبل از این که شروع به انجام دادن کاری کنند، از ذهنشان کمک میگیرند و موضوع را مرور کرده و احتمالات متفاوتی را در نظر میگیرند و جهتی را مشخص میکنند.
وقتی مسالهای را به یک فرد معمولی بدهید حل کند، او فورا دست به کار میشود و به علت این که ذهنش به شدت روی حل آن مساله متمرکز میشود، نمیتواند محدودیتها را کنار بزند و به طور کلی به راه حلهای بسیار معمولی و مشخص فکر میکند، اما یک فرد بسیار خلاق مشکل را در سرش میچرخاند و تا حدی آن را سبک و سنگین میکند. سوالهایی از خود میپرسد و به سناریوهای مختلف فکر میکند و حتی گاهی اوقات برای حل مشکلش از اطلاعات بیربط استفاده میکند.
مثلا اگر از یک شخص نسبتا خلاق بخواهید ایدههایی برای کارهایی که میشود با یک جعبه بزرگ کرد ارائه دهد، او فورا به جعبهها و استفاده معمول شان فکر میکند: انبار یا اسباب بازی بچهها؛ اما یک فرد بسیار خلاق پا را از این فراتر میگذارد و به شکلهای مختلف استفاده از جعبه فکر می کند و معمولا ایدههای جالبی ارائه میدهد.
دردناکترین لحظه برای یک فرد خلاق زمانی است که او احساس کند از ایدههای بکر و تفکرات نو خالی شده است. در این لحظات او بسیار افسرده و غمگین میشود.