چهره سیاه او نماد ورود او از جهان مردگان می باشد. به تازگی در مورد صورت سیاه حاجی فیروز حرف هایی به گوش می رسد که از سر ناآگاهی است اما حاجی فیروز در حقیقت نماد نو شدگی زمین است و اینکه هیچ گاه در ایران باستان برده داری رواج نداشته است و نه نماد تحقیر آدم های دیگر است.
لباس قرمز و صورت سیاه حاجی فیروز نشانه ی یک رسم ورسوم قدیمی است. رسمی که آمدن بهار و زنده شدن طبیعت را خبر می دهد و به قول خودش سالی یک روز این اتفاق می افتد. و به کوچه ها و خیابان ها می آید. اما این روزها حاجی فیروزها با زمان های قدیم تغییر زیادی کرده اند و بیشتر در حال تکدی گری هستند. این روزها در پایان سال افرادی با چهره سیاه و لباس قرمز می خواهند نظر مردم را جلب کرده و پولی از آنها بگیرند.
آیا حاجی فیروز در دوران باستان هم این گونه بوده است؟
در روزگار قدیم صورت سیاه حاجی فیروز نشان دهنده اتمام ناپاکی ها و سیاهی ها و بشارت و مژده آمدن بهار بوده است و برای شاد کردن مردم این لباس را بر تن می کرده اند، حاجی فیروزها برای خود شغل و کار داشته اند و صرفا برای شادی و آمدن نوروز این کار را می کردند.
و او سمبل یک فرد آزاده بوده است. او و غلامش با گفتن لطیفه باعث شاد شدن مردم و خنداندن آنها می شده اند. لباس سرخ حاجی فیروز یک تحول عظیم را بشارت می دهد. این نشان دهنده ی این بوده که در قدیم روح شادی و شادمانی در دل مردم زنده بوده است. و شاد بودن و شاد کردن از درجه ی بالایی برخوردار بوده است. خداوند بعد از خلق دنیا شادمانی را نیز خلق نموده است. روزهای نوروز که تازگی وپاکی را به بار می آورد باید با شادی آغاز شود. اگر افراد در این روزها شاد نباشند، مهمان خانواده خانه را ترک کرده و از خانه می روند و حاجی فیروز با رقص و پای کوبی این شادی را به خانه ها هدیه می دهد.
حاجي فيروز و عمو نوروز
عمو نوروز و حاجی فیروز دوشخصیت اصلی ولی متفاوت در یک داستان هستند. نقش عمو نوروز دراین داستان، عاشقانه است درواقع یک پیرزن که اصطلاحا او را ننه سرمامی نامند منتظر آمدن اوست و البته زنی است که ایشان قصد ازدواج بااو را دارد این داستان به الهه و شاه نیز نسبت داده می شود که یک زن گمنام (ننه سرما) می خواهد با شاه (عمو نوروز) ازدواج کند. واین ازدواج هیچوقت اتفاق نمی افتد زیرا همیشه زمانی که عمو نوروز میرسد، پیرزن خواب است چون آنقدر به تمیز کردن خانه پرداخته که ازفرط خستگی خوابش برده است درضمن در این داستان همیشه مرد مسافر است و زن صاحب خانه. و اما حاجی فیروز، تاریخ نویسان گفته اند که سیاهی صورت حاجی فیروز به این علت است که او از دنیای مردگان بازگشته است و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات دوباره ایزد شهید شونده و شادی او شادی زایش دوباره آنهاست که با خود رویش و برکت میآورند.
شعر حاجی فیروز
حاجی فیروزه، سالی یک روزه
همه می دونن منم، همه می دونن اومدم
ارباب خودم سلام علیکم، ارباب خودم سرتو بالا کن ارباب خودم من و نگاه کن، ارباب خودم یک لطف به ما کن
ارباب خودم بز بز قندی ارباب خودم چرا نمی خندی؟ بشکن بشکنه، بشکن من نمی شکنم بشکن
اینجا بشکنم یار گله داره اونجا بشکنم یار گله داره این سیاه بیچاره چقدر حوصله داره
نوروز جشنی است که سابقه و تاریخچه اش برای قبل از ورود آریایی ها به ایران است. وعده ی زیادی آن را از قدیمی ترین اعیاد می دانند. زنده یاد مهرداد بهار یکی از اسطوره شناسان ایرانی حاجی فیروز را یکی از بازمانده های ایزد شهر دانسته و مراسم سوگ سیاوش را نیز نموداری از همین آیین ارزیابی کرده است. چهره سیاه او نماد ورود او از جهان مردگان می باشد. به تازگی در مورد صورت سیاه حاجی فیروز حرف هایی به گوش می رسد که از سر نا آگاهی است اماحاجی فیروزدرحقیقت نماد نو شدگی زمین است و اینکه هیچ گاه در ایران باستان برده داری رواج نداشته و نه نماد تحقیر آدم های دیگر است. حاجي فيروز نشان از دوموزی (ایزد گیاه) دارد كه درسرزمين زيرين حبس می شود و با اسارت او عشق میمیرد، جهان غرق سکوت شده و باروری متوقف میشود. حاجی فیروز همان نماد دوموزی است، برخاسته از زمین، برای باروری دوباره زمین. نمادی است ازسنتهای نیک ایرانیان، سنتهایی که در صلح و دوستی و طبیعت دوستی ایرانیان نهفته است حاجی فیروز نماد شادی و شادمانی است که مژده آمدن بهار را می دهدوبرای شاد کردن دل مردم این کار را می کند. به نظر من حاجی فیروز از نظر معنوی مردم را شاد می کند ولی پاپا نئول غربی ها از نظر مادی این کار را انجام می دهد و هدایایی را به آنها می دهد و کار حاجی فیروز ما از هر نظر زیباتر و ارزشمندتر است.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:
لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید!
وضعیت: آفلاین
گروه کاربری: پشتیبانی
در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.