افسانههای جالبی درباره پیدایش چای وجود دارد. البته همانطور که گفتیم “افسانه”! اگر نوشیدن چای برای شما هم جزئی از کارهای جذاب روزانه محسوب میشود پس خواندن افسانههای مربوط به آن نیز برایتان جالب خواهد بود.
قدیمیترین افسانه پیدایش چای به خواستگاه چای یعنی کشور چین بازمیگردد. طبق این افسانه در زمانهای خیلی قدیم، درویشی در کوهستان مشغول به مراقبه بوده و از شدت خستگی مرتباً چشمهایش بسته شده و به خواب فرو میرفته است. شخص سالک از این وضعیت خسته شده و برای اینکه بیدار بماند پلکهای خود را جدا کرده و به درون کوهستان پرتاب میکند. از پلکهای این صوفی گیاهی به نام چای روییده و به همین خاطر چای هدیه ایست از سمت خداوند برای سالک مسلکان تا بتوانند خستگی خود را برطرف نموده و به مراقبه بپردازند.
در افسانه دیگری آمده است که حدود ۵۰۰۰ سال قبل، یکی از امپراطوران چین فنجانی از آب داغ در دست داشته و باد شروع به وزیدن میکند. برگی از گیاه چای درون لیوان امپراطور افتاده و طعم و عطری دلنشین به آب داغ درون فنجان میدهد و از آن به بعد نوشیدن چای مرسوم میشود.
در یکی دیگر از افسانهها، داستان نوشیدن چای به نحو دیگری بیان شده است. شن یونگ امپراطور چینی معتقد بوده است که بهترین راه استفاده از آب، پس از جوشاندن آن است و یک روز به صورت اتفاقی چند برگ چای درون ظرف آب در حال جوش افتاده و امپراطور با کنجکاوی آب جوشیده با چای را مینوشد و به خاطر طعم و عطر خوب آن، به مرور نوشیدن چای در چین مرسوم میشود.
یک افسانه جالب، در مورد کشف چای توسط یک تبعیدی است. یکی از امپراطوران چین یک فرد خطاکار را تنبیه کرده و از شهر تبعید میکند. این فرد خاطی هیچ جایی را نداشته تا به آن پناه ببرد و به همین خاطر در بیابانها و جنگلها سرگردان شده و از شدت خستگی و گرسنگی ناتوان و ضعیف میشود. پس از چند روز گذران زندگی در جنگل، تصمیم میگیرد تا از برگ درختان تغذیه کند. یکی از درختان را که به ظاهر برگ بهتری داشته انتخاب کرده و شروع به خوردن برگهای آن میکند. پس از مدتی احساس گرسنگی او از بین رفته و در کمال تعجب توان از دست رفته را بازیافته و کاملاً بهبود مییابد. فرد تبعیدشده بعد از چند روز مخفیانه به شهر برمیگردد و داستان نجات خود را برای یک نفر که از قضا از نزدیکان دربار امپراطوری بوده تعریف میکند. امپراطور نیز از ماجرا خبردار شده و فرد را احضار میکند تا ماجرای نجات او و آن درخت شفابخش را از زبان خودش بشنود. بعد از این ماجرا، امپراطور طبیبان دربار را فرامیخواند تا درخت جادویی را پیدا کرده و پس از تحقیق و بررسی، از برگهای آن در طبابت استفاده کنند.
در یک افسانه نسبتاً جدیدتر، از کشف خواص چای توسط شکارچیان صحبت شده است. در روزگاران گذشته شکارچیان برای شکار به جنگل رفته و گوشتهای شکار را درون ظرفی قرار داده و روی آن را با شاخه و برگهای درخت چای میپوشانند تا سالم بماند و توسط حیوانات خورده نشود. آنها دوباره به دنبال شکار رفته و وقتی بازمیگردند متوجه میشوند که گوشتها له شدهاند. این موضوع را با طبیبان شهر خود در میان میگذارند. بعدها طبیبان کشف میکنند که برگ درخت چای برای هضم غذا و کمک به پخت سریع گوشت بسیار مؤثر است.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:
لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید!
وضعیت: آفلاین
گروه کاربری: پشتیبانی
در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.