مغز انسان ممكن است دچار بيماري خطرناك و كشندهاي به نام آب آوردن بشود؛ بيمارياي كه در بسياري موارد جنبه ژنتيك دارد و با تغيير شكلي كه در ظاهر و ساختار جمجمه ايجاد ميكند، ميتواند به كاهش سطح هوشياري، كما و حتي مرگ منجر شود.
تجمع آب داخل جمجمه يا «هيدروسفالي» ناشي از تجمع بيش از حد و غير طبيعي مايع مغزي نخاعي در داخل جمجمه است كه در اكثر موارد،سبب افزايش فشار داخل مغز و تغيير شكل آن ميشود.
چه كساني در معرض خطر ابتلا به هيدروسفالي هستند؟
به گفته دكتر عليرضا طبيبخويي، جراح مغز و اعصاب، در بسياري موارد هيدروسفالي علل ژنتيك دارد. يعني در برخي بيماران به صورت مادرزادي قسمتي از مسير جريان مايع مغزي نخاعي در داخل مغز تنگ است و اين حالت، سبب تجمع تدريجي و پيشرونده مايع داخل مغز ميشود. البته هر علت ديگري كه سبب انسداد اين مسير شود نيز ميتواند به هيدروسفالي منجر شود؛ عواملي چون تومورها و خونريزيهاي مغزي، كيستها، عفونتها وضربههاي مغزي نيز به نوبه خود ممكن است به هيدروسفالي منجر بينجامد.
در داخل مغز فضاهايي وجود دارد كه به آنها بطنهاي مغزي ميگويند و پر از مايعي به نام مايع مغزي نخاعي است كه در درون بطنهاي مغزي توليد ميشود و پس از عبور از داخل اين بطنها به فضاي بين مغز و جمجمه راه پيدا ميكند و پس از عبور از روي بافت مغز و اطراف نخاع در نواحي خاصي از جمجمه جذب ميشود. اين مايع شفاف به صورت مداوم داخل و روي مغز و نخاع را شستشو ميدهد و هر نوع تجمع بيش از حد و غيرطبيعي اين مايع به هيدروسفالي منجر ميشود كه با بالا رفتن فشار داخل جمجمه همراه است. اين اتفاق به دلايل متعددي در سنين مختلف از زمان جنيني در داخل رحم مادر تا كهنسالي ميتواند روي دهد.
هيدروسفالي چگونه خبر ميكند؟
دكتر طبيبخويي در گفتوگو با جامجم درباره عوارض و نشانههاي هيدروسفالي ميگويد: تجمع مايع داخل جمجمه و بالا رفتن فشار آن سبب علائمي نظير سردرد، تهوع، استفراغ، تاري ديد و دوبيني ميشود و با ادامه اين روند، مغز با مايع جمع و فشرده شده و در نهايت به كاهش سطح هوشياري، كما و حتي مرگ منجر ميشود. در مواردي كه انسداد كامل نيست و افزايش فشار داخل جمجمه كندتر اتفاق ميافتد، اختلال در تفكر، اختلال در راه رفتن و نبود كنترل ادرار ميتواند بروز كند.
اين جراح مغز و اعصاب ميافزايد: در كودكان كم سن و سال كه هنوز استخوانهاي جمجمهشان كاملا به هم متصل نشده است و بين آنها درز وجود دارد، تجمع مايع داخل جمجمه سبب باز شدن اين درزها و فاصله گرفتن استخوانها از هم ميشود كه نتيجه آن افزايش دور سر كودك به صورت غيرطبيعي خواهد بود كه به طور طبيعي بعد از دوره شيرخواري و بسته شدن درزها روي نخواهد داد. اختلال در تكامل كودك مثلا از نظر زمان گردن گرفتن يا نشستن نيز از علائم ديگر هيدروسفالي در آنهاست.
بيماري قابل كنترل و پيشگيري
آيا ميتوان از بروز عوارض جبرانناپذير هيدروسفالي جلوگيري كرد ؟
دكتر طبيب خويي پاسخ ميدهد: مانند ديگر بيماريها تشخيص زودهنگام و درمان بموقع با هدف جلوگيري از تداوم افزايش فشار داخل جمجمه، سير پيشرونده اين بيماري را متوقف خواهد كرد؛ سيري كه در شرايط حاد به كما و مرگ و در شرايط مزمن به اختلالات غير قابل برگشت حافظه و تفكر خواهد منجر شد.
وي ميافزايد: پيشگيري از هيدروسفالي اصولا بايد از طريق پيشگيري از علل ايجاد آن صورت گيرد كه متاسفانه اكثر اين علل قابل پيشبيني نيست.كما اينكه بروز اكثر تومورها يا كيستهاي مغزي قابل پيشگيري نيست و علل ژنتيك محدودي كه سبب هيدروسفالي مادرزادي ميشود هم معمولا قبل از بروز تشخيص داده نميشود، ولي در نهايت مشابه همه بيماريها تشخيص بموقع، كليد موفقيت در درمان بيماران است.
بررسي زودهنگام اختلالات رشد كودك
علائمي چون سردردهاي مقاوم به درمان يا سردردهايي كه صبح هنگام شدت ميگيرد، اختلالات بينايي مثل دوبيني و تاري ديد، بخصوص در صورت همراهي با تهوع ميتواند زنگ خطري براي مراجعه به پزشك باشد.
دكتر طبيبخويي با اشاره به اين مطلب ميگويد: هماكنون كودكان به صورت مداوم در خانههاي بهداشت از نظر قد، وزن، دورسر و روند تكاملي مانند گردن گرفتن و... كنترل ميشوند. انجام منظم اين معاينات دورهاي به كشف هر چه زودتر اختلال در رشد طبيعي سر و تكامل شيرخوار كمك ميكند، گاهي نيز مادر يك شيرخوار به دليل نداشتن تقارن چشمهاي كودك، متوجه نگاه غيرطبيعي او ميشود و با مراجعه به متخصص پي به ابتلاي كودك به هيدروسفالي ميبرد. پس ميتوان نتيجه گرفت كه توجه به تغييراتي در كودك كه مادر به عنوان اولين فرد آنها را كشف ميكند، گاهي حياتي است.
هيدروسفالي، قابل درمان است
به گفته دكتر طبيبخويي جدا از درمان علت اوليه، هيدروسفالي كه زود تشخيص داده شود قطعا بيماري قابل درماني خواهد بود.
درمان اين بيماري در واقع همان بازگرداندن جريان طبيعي مايع مغزي نخاعي است كه گاهي با جراحي ضايعهاي كه مسير اين جريان را مسدود كرده و گاهي با دارودرماني براي كاهش موقت توليد اين مايع تا برطرف شدن علت انسداد مثل جذب يك خونريزي مغزي صورت ميگيرد. وي تاكيد ميكند: اما درمان اختصاصي اين بيماري در صورتي كه درمان علت اوليه به برطرف شدن هيدروسفالي منجر نشود يا علت اوليه قابل درمان نباشد، شامل كارگذاري لوله ظريفي به نام «شنت» است كه اين مايع را از درون بطنهاي مغزي به داخل حفره شكم هدايت ميكند. اين لوله از زير پوست بيمار عبور داده ميشود و آنقدر ظريف است كه معمولا در ظاهر بيمار تاثيري نخواهد داشت. بعلاوه كارگذاري شنت، عمل نسبتا كوتاهي بوده و بندرت با عارضهاي همراه خواهد بود و در مجموع درمان مطمئن و بسيار كمخطر براي هيدروسفالي محسوب ميشود كه در صورت درمان نشدن عوارض جبرانناپذيري خواهد داشت.