انسان مستقل محدوده ی آزادی خود را نباید تنها در زندگی خود بداند بلکه باید این حس مستقل بودن را در فکر و ذهن خود پرورش بدهد.
مستقل بودن تنها به زندگی در خانه ای شخصی و یا داشتن امکانات مالی مناسب خلاصه نمی شود و بخش مهم تری از این استقلال افکار و رفتار می باشد ، آنچه یک فرد مستقل کامل و مورد قبول در جامعه باید دارا باشد ، ادامه این بخش به مهارت هایی که برای مستقل بودن نیاز داریم خواهیم پرداخت.
برای مستقل بودن باید چه مهارت هایی داشته باشیم؟
1- چطور تفکر انتقادی را تمرین کنید:
در ارتباط با معنای تفکر انتقادی، «تفکر انتقادی فرایند ذهنی منظم تصویرسازی، آنالیز کردن، هماهنگ کردن و یا ارزیابی اطلاعات با مهارت و فعالیت است.» رسیدن به تفکر انتقادی فواید زیادی دارد، من جمله مدیریت شخصی، نظم شخصی و انگیزه به طور خلاصه تفکر انتقادی شامل پرسش از تصورات و ایده هاست تا قبول آن ها ، ما الان بیشتر از هر زمانی نیاز به متفکران انتقادی داریم.
2- چطور زمانتان را مدیریت کنید:
کلمه ی «مدیریت زمان» برای ایجاد وحشت در برخی کافی ست ،اما نباید اینطور باشد ؛ مدیریت زمان، بر عکس باور عموم، اجازه میدهد شخص مستقل تر زندگی کند (بیشتر از اینکه ی برده ی ساعت باشد.) با اینکه پیش رفتن با برنامه نیاز به کمی نظم دارد، مزایای آن کاملا ارزش تلاش را دارد. مدیریت زمان موثر ،نیازمند دانستن اهداف و اولویت هاست، برنامه ریزی از قبل، نه گفتن، از بین بردن حواس پرتی ها، برعهده گرفتن مسئولیت ها، مراقبت از مخارج و تمرین مراقبت از خود.
3- چطور نام مردم را به یاد داشته باشید:
نیازی به گفتن نیست که داشتن ارتباطات یک مهارت مهم زندگی است ؛ یک شبکه اجتماعی قوی، بعضی اوقات می تواند تفاوت موفقیت و شکست وخوشحالی و ناراحتی را رقم بزند. یک اشتباه که افراد زیادی از جمله این نویسنده انجام میدهند، نداشتن توانایی به یاد داشتن نام آدم هاست اگرچه میتوانید سریعا این مهارت را بهبود ببخشید. دوتا از مهم ترین موارد برای به یاد داشتن اسامی تمرکز و تکرار است توجه به وقتی که فرد نامش را میگوید و سپس تکرار آن، پیش خودتان تفاوت زیادی ایجاد میکند.
4- چطور مذاکره کنید:
مذاکره با مهارت نتایج مطلوب زیادی در زندگی شخص ایجاد میکند، اما جمع آوری و پول در آوردن احتمالا جاییست که این نتیجه را میدهد. نرخ سود پایین تری می خواهید؟ نیاز به افزایش حقوق دارید؟ آیا قیمت باید پایین بیاید؟ داشتن مهارت مذاکره خوب در مجموعه شما میتواند باعث اتفاق افتادن این موارد شود.
این چهار چیز، مخصوصا مورد آخر را، به یاد داشته باشید:
- میتوانید برای خیلی چیزها مذاکره کنید، اما نه همه چیز
- مذاکره سناریوی برد و باخت نیست
- برای داشتن اهرم فشار تحقیق کنید (مثل قیمت محصولات)
- متخاصم نباشید! میتوان با احترام و تمدن مذاکره کرد.
5- چطور احیای قلبی انجام دهید!
امیدواریم هرگز مجبور نشوید جان انسان دیگری را نجات دهید. با این وجود حدود هفتاد درصد مردم در یک موقعیت با حمله ی قلبی درمانده میشوند. این در حالی است که بیشتر از هشتاد درصد سکته های قلبی در خانه رخ می دهند. سی پی آر که مخفف احیای قلبی _ریوی است را میتوان آنلاین یا ترجیحا رودررو یاد گرفت، بدون در نظر گرفتن روش آموزش، یاد گرفتن این مهارت ارزشمند و احتمالا نجات بخش ارزشش را دارد.
6- چطور شنا کنید:
اگر شنا کردن را بلد نیستید، اشکالی ندارد اما شاید بنا به دلایلی بخواهید آن را یاد بگیرید، البته دلیل اصلی برای امنیت خود شماست. وقتی روی قایق یا تخته چوب یا وسیله دیگری شناورید دانستن نحوه ی شنا نه تنها میتواند جان شما را نجات دهد بلکه میتواند جان دیگری را نیز نجات دهد. دوم، شنا فان است، نیروبخش است و تمرین محشریست! اکثر استخرها با هزینه ی کم ،کلاس شنا دارند یک گزینه دیگر این است که اگر شناگر موفقی در خانواده دارید احتمالا می تواند اصول پایه را به شما آموزش دهد.
7- چطور یک دروغگو را بشناسید:
نمیخواهیم زیاد بدبین باشیم اما در هر جا دروغگو وجود دارد اگر تا به حال از دروغگو صدمه دیده اید، کاملا با رنج و خجالت بعد از آن آشنایید. اگر نیستید، شانس شما زده است! نیازی نیست مامور سازمان سیا باشید تا یک دروغ را شناسایی کنید.
اینجا برخی موارد ابتدایی آورده شده:
چند سوال خنثی بپرسید.
به سرعت وارد جزئیات نشوید، از آن ها راجع به هوا یا برنامه آخر هفته شان بپرسید و سپس زبان بدنشان را ببینید.
از سوال خنثی به سوالات «داغ» بروید.
هر کس هنگام دروغگویی نشانه هایی ناخوداگاه بروز می دهد. برای کسانی که آموزش ندیده اند، معمولا یک تغییر چهره قابل درک، حرکت چشم و تغییر ساختار جمله رخ می دهد.
به کلماتشان گوش کنید:
وقتی سعی میکنید دروغ کسی را رو کنید، وسوسه کننده است که توجه زیادی به زبان بدن داشته باشید. مراقب باشید که مقداری از این توجه را به کلماتشان معطوف کنید.
در روانشناسی امروز:« آن ها ممکن است سریعتر یا آرام تر صحبت کنند. با تن صدای بالاتر یا پایین تر.» به علاوه «جملاتی که استفاده میکنند پیچیده تر میشود چرا که ذهنشان سعی میکند از داستانشان عقب نماند.»
