معنای بخشش معمولاً بعنوان یک تصمیم آگاهانه سبب می شود که شما بتوانید احساسات منفی و سنگینی از جمله خشم، ناخشنودی و یا مجازات را از خود دور کنید. هر شخصی در زندگی خویش بار ها دچار خطا و خطاهای بزرگ و کوچک می شود و به همین علت هم درک معنای بخشش خود و عمل کردن به آن از ضروریات زندگی به شمار می رود.
این که شما نتوانید حتی خودتان را هم ببخشید سبب می شود که همه چیز را بر خود سخت و سخت تر بگیرید و زندگی را برای خود مثل زهری تلخ و آزاردهنده بدانید. در این مطلب همراه ما باشید تا در این ارتباط بیشتر بگوییم و ببینیم که چطور میتوان با درک و قبول خطاها، آنها را رها کرد و برای دستیابی به بخشش و امرزش خود پیش رفت.
1- نخستین گام این است که دریابید به چه دلیل باید خود را ببخشید.
هنگامی که خود را متهم می یابیم و عذاب وجدان زیادی داریم، حس می کنیم آرزوها و رویاها و هم اهدافی داشته ایم که برایمان دست نیافتنی شده اند، بهانه هایی داریم و ارزو میکنیم که خود را ببخشیم. گاهی وضعیت پیچیده ای بوجود خواهد آمد که در این شرایط خود را تنها می یابیم. برای شروع از این سوال ها میتوانید بهره برید تا قدری این کلاف پیچیده را باز کنید:
- آیا من حس گناه می کنم، چون مسئولیت پذیر هستم و خود را مسوول اشتباهات خود میدانم؟
- آیا من حس گناه می کنم چراکه اینک نتیجه اشتباهاتم گریبان مرا گرفته اند؟
2- چیزی را که خواستارش هستید، درک کنید
شما لزوما نمی خواهید با شخصی که به وی اسیب زده اید، آشتی کنید بلکه تنها میخواهید از شر حس گناه و شرمندگی تان خلاص شوید و از درون حس ارامش کنید.
3- اسیب را شناسایی کنید
درک کنید که احساسات آزاردهنده، افکار گناه آلود و استرس ناخوشایندی که با فکرکردن به خطایتان به سراغ شما می آید، درواقع همان چیزی است که سبب می شود حس بدی پیدا کنید، نه کاری که ۲ دقیقه یا ۱۰ سال پیش انجام داده اید. مشکل اصلی، عکس العمل امروز شما نسبت به گناهی است که قبلا مرتکب شده اید. این عادتی است که باید ترک کنید.
4- بپذیرید که این خطاها نیستند که شما را تبدیل به" آنچه هستید" می کنند.
هرکسی گاه گداری در زندگی اشتباهاتی را مرتکب می شود و این مفهوم" انسان بودن" شماست! انسان موجودی است که فکر می کند و حق انتخاب دارد و چنانچه قرار بود هیچوقت خطا نکند پس حق انتخاب چه معنایی داشت؟ بپذیرید که شما مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها هستید و خویش را بعنوان یک انسان و نه یک فرشته! یا یک ابرانسان بپذیرید!
5- دکمه ی توقف را فشار دهید
مرور و به یادآوردن خطایی که مرتکب شده اید، به شما یا فردی که به وی اسیب زده اید، هیچ کمکی نمی کند. تنها سبب می شود که حس بدی پیدا کنید. بنابراین هر زمانیکه متوجه شدید در حال مرور گناه تان هستید، دکمه ی توقف ذهن تان را فشار دهید و روی مسئله مثبت تری تمرکز کنید.
6- چنانچه درد زیادی را تحمل می کنید.
یکی از سیستم های دفاعی ذهن برای جلوگیری از نابودی کامل و تجربه تاریکی مطلق! این است که قسمت هایی از خاطره ها را می بندد و واقعیت روی داده را طور دیگری جلوه می دهد! حتی در ذهن خودتان! از این جهت نه فقط به سایرین که به خودتان هم در مورد اشتباهی که مرتکب شده اید دروغ خواهید گفت.
کار بسیار مشکلی است که شما اهسته و به آرامی با حقیقت عملی که نموده اید روبرو شوید. هرچقدر ذهن شما قدرتمند تر باشد و شخصیت محکم تری داشته باشید،" اهسته تر" و با دقت بیشتری به بررسی قبل می پردازید( شاید خیال کنید ذهن قدرتمند تر سریعتر با حقیقت کنار می آید ولی بدانید هر عضله چنانچه قدرتمند تر باشد میتواند با سرعت کمتری یک وزنه را جابه جا کند!).
مسیر شناخت اعمال و رفتار خویش و احساسات حقیقی نهادینه شده در وجود هرکسی مسیر بسیار طولانی و خسته کننده ایست که تقریباً اکثر اشخاص تا سنی آنرا دنبال می کنند و پس از آن خویش را فریب میدهند ! ولی شما با فکر کردن به اشتباه خویش در گذشته این شانس را دارید تا آینده خویش را طور دیگری رقم بزنید و احساسات و روح خویش را نجات دهید.
- چنانچه کسی به شما بگوید که موهبتی بالاتر از حقیقت بینی در این دنیا به کسی داده شده دروغ گفته!
- از خود سوال کنید که دقیقا چه کاری انجام داده اید، و به مرور حقیقت آنرا بررسی کنید. تلاش کنید بنویسید و یا از حس درمانی برای خارج شدن احساسات منفی مربوط به عملی که اتفاق افتاده استفاده کنید.
7- معذرت خواهی کنید
نمی توانید خودتان را بخاطر کاری که در حق کس دیگری انجام داده اید، ببخشید؟ گاهی وقت ها برای جبران اشتباه تان تنها کافی است که صادقانه از آن فرد معذرت خواهی کنید. معذرت خواهی چنانچه بصورت حضوری و مستقیماً انجام شود، قطعاً مؤثرتر است ولی اگر این کار برای تان شدنی نیست، میتوانید بطور غیرمستقیم معذرت خواهی کنید. به عنوان مثال زنی که یک معذرت خواهی به شوهرش بدهکار بود، یک نسخه از بازی« متأسفم» را بهمراه یک یادداشت برای وی فرستاد و پرسید که آیا میتوانند بازی کنند! شوهرش هم در پاسخ وی یک نسخه از آهنگ قدیمی براندا لی به اسم« متأسفم» را برای وی فرستاد. روشی که زن برای معذرت خواهی از شوهرش بکار برد، بسیار ظریف و هوشمندانه بود.
8- خطایتان را جبران کنید
لاسکین می گوید:« شما برای جبران خطایتان باید راهی پیدا کنید تا با افرادی که به آن ها اسیب زده اید، بامحبت باشید. مثلا اگر نصف بودجه ی ماهانه ی خورد و خوراک منزل را برای خرید یک ژاکت جدید هزینه کردید، تلاش کنید با همان بودجه ی محدود لذیذترین وعده های غذایی ممکن را برای خانواده تان درست کنید. بموقع به مسابقه ی فوتبال کودک تان نرسیدید؟ میتوانید با پیشقدم شدن برای کمک به تیم فرزندتان- به عنوان مثال به عنوان کمک مربی، تدارکات و …- این کارتان را جبران کنید.
حتی اگر شخصی که به وی اسیب زده اید، فوت نموده است یا دیگر در زندگی شما حضور ندارد، میتوانید با محبّت به فرد دیگری اشتباه تان را جبران کنید. لاسکین می گوید:« فکر می کنید پدر یا مادر بدی بودید؟ بسیارخب، نمی توانید به عقب برگردید و چیزی را تغییر دهید ولی میتوانید با تمام وجود تلاش کنید که یک پدر بزرگ یا مادربزرگ فوق العاده باشید. حتی میتوانید به مراکز حمایت از بچه ها مراجعه کنید و در حق فرزند یک نفر دیگر محبّت کنید. به جای آنکه حس بدی داشته باشید، کارهای خوب انجام دهید.» با این کار نه تنها خودتان را خواهید بخشید بلکه شاهد تغییرات مثبت بسیاری در زندگیتان خواهید بود.
9- دلجویی کنید
یکی از راه هایی که اغلب حس گناه را در اشخاص کاهش می دهد آن است که از افردی که در نتیجه کار اشتباه شما اسیب دیده اند دلجویی کنید. این کار سبب می شود که تمرکز درونی تان افزایش پیدا کند و بتوانید به شکلی آگاهانه تر به هم دلی پرداخته و درصدد جبران اشتباه هایتان برآیید و در نتیجه خود را ببخشید.
10- اجازه دهید سایرین در زندگی شما حضور پیدا کنند و آن ها را ببخشید!
درخت بخشش زمانی در قلب آدمی ریشه می دواند که با" بهانه یابی برای بخشش" و" پشیمانی از گذشته ای انتقام جو " سیراب شده باشد. بخشش باید دوطرفه باشد! به این معنی که نه تنها شما باید سایرین را ببخشید که شما هم باید خود را ببخشید. دقت کنید اگر شما بخشش و رها کردن احساسات خویش را تمرین نکرده باشید، بخشش درونی برایتان راحت نخواهد شد. برای این کار از کسانی آغاز کنید که به شما عشق میورزند.
11- مسوولیت کارهای خویش را بر عهده بگیرید.
از کوچکترین اشتباهات مانند دیر از خواب بیدار شدن و تأخیر در رسیدن سر قرار! تا نا امید شدن و قتل و تجاوز همگی احتیاج دارند به آن ها توجه شود. در هر مورد باید معلوم کنید که دقیقا چه اتفاقی افتاده و شما چه احساسی دارید. آیا نتایج این اتفاق تنها مربوط به شماست؟ یا سبب ازار و نابودی سایرین هم شده است؟
حتی اگر قانون شما را به دام نیانداخته باشد برای رهایی و ازادی روحتان باید طبعات ناشی از اشتباه خویش را بر عهده بگیرید! چنانچه با تقلب و ضایع کردن حق سایرین به موقعیتی رسیده اید، درصورتی که جان کسی را گرفتید یا شاید حتی تنها دل کسی را شکستید این شما هستید که باید مسوولیت این کار را بر عهده بگیرید. چنانچه به کسی دروغ گفته اید برای آزادی خودتان و حس مجدد کودک درونتان باید نخست با سایرین و بعد با خویش صادق باشید.
12- بهای کار های خود را بپردازید
این که بتوانید اشتباهات خویش را تصحیح کنید بسیار مهم است. چه کاری از دستتان برمی آید تا بتوانید بهای کار های خویش را بپردازید؟ وضعیت را بررسی کنید و جواب این سوال را خودتان بیابید.
* جمع بندی
حرکت به جلو نیازمند قدرت است ولی به قیمتی که در درد و ستم خویش دست و پا بزنید ارزش ندارد. با نگاه کردن به درون خویش و درک اینکه شما هنوز انسان باارزش و لایقی هستید، میتوانید با شادمانی به جلو حرکت کنید.
هنوز امکان دارد اشتباه از شما سر بزند، ولی درصورتی که باز هم خودتان را دوست داشته باشید، بیشتر به رضایت از خود می رسید. زمانی میتوانید اشتباهات خود را ببخشید و به خشنودی از خود برسید که درک کنید شما انسانید و همین انسان بودن شماست که بیشتر از عملکردتان به شما اعتبار می بخشد.
پی بردن نکات کاربردی برای ایجاد دید مثبت به زندگی میتواند به شما در این راه کمک شایانی کند. شما چه تمرین های دیگری برای بخشیدن خودتان در نظر دارید؟ میتوانید تجربیات و پیشنهادات خود را با ما و دیگر همنشینان انگیزه در میان بگذارید.