برای کنار آمدن با عذاب وجدان ابتدا تلاش کنید خطایتان را جبران کرده سپس با مثبتاندیشی، اصلاح خطاهای شناختی و... احساس گناهتان را تعدیل کنید.
هر کسی در طول زندگی خود کم و بیش احساس گناه یا عذاب وجدان را تجربه کرده است. احساسی که موجب تنش روانی شدید در فرد شده و افکار و احساساتش را درگیر میکند. این تنش روانی و استرس ناشی از احساس گناه به سلامت جسمانی و روانی فرد آسیب میزند ولی از طرف دیگر موجب میشود فرد از رفتاری که در او احساس گناه ایجاد میکند اجتناب کرده و در صدد جبران آن برآید.
وجدان چیست؟
وجدان استعداد، بینش و یا قضاوتی است که در تشخیص درست از نادرست کمک میکند. نیروی درونی هر فرد که خوب و بد یک کردار را به وسیلهٔ آن درک میکند. از لحاظ روانی وجدان ممکن است هنگام مرتکب شدن انسان به کارهای مخالف اخلاق، حس پشیمانی را در او برانگیزد و در نهایت به احساس درستکاری و یا کمال به هنگام ترک کردن چنین هنجارهایی بیانجامد.
اینکه تا چه حد وجدان معیار قضاوت اخلاقی قبل از عمل می باشد اساس بحث بسیاری از دوران های تاریخ فلسفهٔ غرب بوده است. دیدگاههای مذهبی در مورد وجدان، معمولا آن را به اخلاق ذاتی و فطرت خداجو در همه انسانها مرتبط میکنند. دیدگاههای سکولار و یا علمی وجدان را به عنوان بخشی از یک فرهنگ (مانند زبان) مورد بررسی قرار دادهاند.
عذاب وجدان چیست؟
احساس گناه و عذاب وجدان حسی است همراه با اضطراب و نگرانی، که در خیالاتمان در مورد کاری که میتوانستیم انجام دهیم، ولی در انجام آن کوتاهی کردهایم یا اینکه به نحو احسن آن را عملی نکردهایم، یا اینکه مرتکب عملی شدهایم که نمیبایست انجام میدادیم.، شکل میگیرد و در این حالت حس نارضایتی و خودخوری تمام وجود ما را در برمیگیرد. احساس گناه میتواند به فرد کمک کند تا کمتر مرتکب اعمال مغایر با ارزشها و اخلاقیات شود ولی کسانی که در زندگی بطور دائم از احساس گناه رنج می برند، به افسردگی، دلشوره و استرس ناشی از آن دچار میشوند. تصورات منفی ذهن آنان موجب ضعف روحی و ناتوانیشان میگردد.
علت عذاب وجدان و احساس گناه نابهنجار
-دوران کودکی: خیلی از ما جملاتی مانند “تو باید همیشه اینچنین باشی…، تو هیچ وقت نباید…، تقصیر تو بود که…” را از کودکی به خاطر داریم. شاید باورش سخت باشد ولی پایه و روند زندگی ما در بزرگسالی همان تجربیات، افکار و عادات ذهنی است که در سنین ۲ تا ۵ سالگی در ما شکل گرفته است و منشأ بیشتر مشکلات و ناهنجاریهای ما از همان سن شروع شده است. ایجاد و پیشرفت این عادات و حس عذاب وجدان ناشی از آن از زمان کودکی تا به حال، چنان شما را رنج میدهد که میتواند به افسردگیهای مزمن و نگرانیهای ذهنی دچار شوید و به تدریج تأثیرات آن بصورت ناتوانیها و عدم موفقیت در تمام مراحل زندگی نمایان میشود.
-ناراحتی روانی مانند افسردگی: عذاب وجدان یک درد گزنده روانی است که با سرزنش خود همراه است. در بعضیها احساس گناه و به دنبال آن احساس بیارزشی ایجاد میکند. “آرون بک” معتقد است در ذهن یک فرد افسرده خطاهای شناختی نسبت به “خود”، “دنیا”، و “آینده” به وجود میآید. خطاهای شناختی به هرچیزی گفته میشود که برداشت ما را از واقعیت مخدوش کند و به جای دیدن همه جنبههای واقعیت فقط بدیها به چشمان میآید. بیمار افسرده نیزخوبیهای خود را دست کم میگیرد، خطاهای گذشتهاش را بزرگ نمایی میکند و به دنبال آن احساس گناه و بیارزشی میکند. احساس گناه یکی از نشانههای افسردگی است و درمان افسردگی به شکل چشمگیری احساس گناه را کم میکند و اعتماد به نفس را بازمیگرداند.
راهکارهای کنار آمدن با عذاب وجدان
1- به جای اینکه خودتان را آزار بدهید دست به کار شوید و خطاهایتان را اصلاح کنید شاید نتوانید به ایدهآلهای خود برسید اما لا اقل میتوانید کاری کنید که اوضاع کمی بهتر شود و کمی احساس مفید بودن بکنید.
2- شاید یک عذرخواهی ساده کمک کند تا عذاب وجدانتان کم شود. اگر موجب آزار کسی نشدید حتما خودتان را آزار دادهاید پس از خودتان دلجویی کنید و خودتان را ببخشید.
3. درد دل کنید. درددل کردن و صحبت از ناکامیها و ناراحتیها با یک دوست مطمئن یا یک مشاور به شما آرامش خواهد داد و کمک میکند کمتر در ذهنتان خود را آزار بدهید.
4- موقعی که مشغول درد دل هستید از دایره انصاف خارج نشوید و مراقب باشید حرفهایی نزنید که بعدا عذاب وجدانتان را چند برابر کند.
5- سفر کنید. مسافرت گزینه خوبی برای رهایی از خود درگیری و خود آزاری است. شاید هم سفری باشد به درون خودتان و یافتن چیزهایی که قبلا نمیدانستید.
6- چیزی که دوست دارید را بخرید و به دیگران ببخشید. وقتی چیزی که برای شما ارزشمند است را به دیگران ببخشید به شما کمک میکند تا احساس بهتری بکنید. نذر کردن قرنهاست در اغلب فرهنگهای کهن وجود داشته و حس امید را در بشر زنده نگه میدارد.
7- مثبت اندیش باشید. به آنچه دارید ببالید و بیشتر به آنها توجه کنید لازم نیست همیشه نداشتهها و خطاها یتان را ببینید.
8- از بیان اشتباهاتتان نترسید. اعتراف به اشتباه درحضور دیگران عین شجاعت است. اگر فکر میکنید لازم است به کسی بگویید که کارتان اشتباه بوده و پشیمانید این کار را انجام بدهید. به واکنش وی هم کاری نداشته باشید این کار را برای خودتان انجام دهید.
9- خود آزاری نکنید. بعضی ها عادت دارند زمانی که دچار احساس گناه می شوند به جای اینکه به موقعیت پیش آمده ، کاری که کرده اند و حرفی که زده اند به طور منطقی فکر کنند صرفا با خطای شناختی شخصی سازی و سرزنش خود احساس گناه و عذاب وجدان را در خود تقویت میکنند.
10- پیشگیری همیشه بهتراز درمان است. باور کنید اگر کمی فقط کمی قبل از گفتن هر سخن یا انجام هر کاری فکر کنید و حرف هایتان را بسنجید خیلی وقت ها از احساس گناه بعدی رها خواهید شد.
11- یکی از بزرگترین نعمتهایی که خدا به بشر داده و ما هر روز بابت آن باید شکرگزار باشیم نعمت فراموشی است. دیر یا زود این مشکل را هم فراموش خواهید کرد.
12- واقعیت این است که همه ما اشتباهاتی داشتهایم و داریم. قرار بر این است که اشتباهات گذشتهمان را بپذیریم و از آنها بیاموزیم.