به چه دلیل ما حتی بدون این که بدانیم به چه دلیل، از اشخاص اطراف مان کپی برداری و تقلید می کنیم، آیا تابحال متوجه شده اید که شما و دوستانتان همگی بطور مشابه صحبت می کنید؟ این اصلا تصادف نیست!
هر چیزی که لازم است در خصوص اینکه به چه دلیل ناخودآگاه اشخاص اطراف خود را کپی می کنند را معلوم می کنیم، آیا تا بحال متوجه شده اید هنگامی که یک دوره طولانی را با کسی سپری می کنید، مثل هم صحبت و رفتار می کنید؟
ما معمولاً از حالات و حرکات افرادی که با آن ها رابطه داریم تقلید می کنیم و این کار را ناخواسته انجام می دهیم، گفته می شود دلیل آن یکی از رفتارهای معمول با عنوان همانندسازی( Mirroring) است.
تا به حال متوجه شده اید عکس العمل های شما با شخصی که با وی صحبت می کنید هماهنگ است؟ یکی از رفتارهای معمول که با عنوان همانندسازی( Mirroring) شناخته می شود، مدت زيادي است که مورد مطالعه روان شناسان قرار گرفته است. ما معمولاً از حالات و حرکات افرادی که با آن ها رابطه داریم تقلید می کنیم و این کار را ناخواسته انجام می دهیم. آیا دلیل خاصی برای این نوع رفتار ما وجود دارد؟
به چه دلیل از دیگران تقلید می کنیم؟
ما از افرادی که دوستشان داریم تقلید می کنیم و یا این که دارای نفوذ اجتماعی هستند. که این اشخاص میتوانند :رییس شما، یک همکار ، یک دوست، یا یک شخصیت معمولی در یک فیلم باشد، به عنوان مثال می بینید که یکی از همکار های شما به صورت ماهرانه با فرم بدنی عالی نشسته است، احتمال این وجود دارد که شما هم به صورت ناخودآگاه برای تقلید از او همان گونه بنشینید، اصل طبیعت انسان همین گونه است …
خواستن دوستانی شبیه به خودمان، توجه به افرادی که به ما اهمیت میدهند و تحسین مردم با قدرت، همه اینها توضیحات اجتماعی ای است برای تقلید ناخودآگاهانه خودمان، ولی با این حال یک علت بیولوژیکی هم وجود دارد برای این رفتار که ما دوست داریم بدون توجه به آن، اشخاص پیرامون خویش را کپی کنیم.
بعضی مطالعات به عمل آمده تا به امروز نشان میدهند که انسان ها یک سیستم نورونی آیینه ای دارند که به آنها اجازه اینکار را می دهد تا به وسیله تقلید کردن، چیز هایی را یاد بگیرند، نورون آیینه ای در مغز ما است، که هنگامی که رفتار افراد دیگر را مشاهده می کنیم، فعال میشوند ، به این فکر کنید که اجزای بسیار کوچکی از مغز ، هستند که فعالیت های سایرین را بدون این که حتی یکبار انجام داده باشند و یا تمرین نموده باشند واقعاً به خوبی انجام می دهند.
سیستم نورون های آیینه ای
اواخر قرن بیستم میلادی، ریزولاتی، عصب شناس ایتالیایی و همکارانش از دانشگاه پارما، زمانی که روی میمون ها کار می کردند، مشاهده کردند زمانی که یک میمون خودش موز می خورد و خوردن موز به وسیله میمون یا انسان دیگری را مشاهده می کند، سلول های عصبی مشابهی در مغز وی فعال می شوند.
با توجه به اینکه این سلول های عصبی اقدامات افراد دیگر را بطور آیینه ای در مغز ما بازتاب میدهند ، دانشمندان آن ها را نورون های آیینه ای نام گذاری کردند. از آن هنگام تا به حال پژوهش های بسياري در مورد این سیستم عصبی در انسان و دیگر حیوانات انجام شده است. اکنون ما می دانیم این سیستم عصبی در انسان بسیار پیشرفته تر از میمون هاست.
مشاهدات بعدی نشان داد 10 درصد نورون های قشر اینفریور فرانتال( Inferior Frontal) و اینفریور پرایتال( Inferior Parietal) خصوصیت های آیینه ای دارند و جواب مشابهی به حرکات و رفتارهای مشاهده شده نشان می دهند. این نورون ها به ما امکان میدهند صرفا با مشاهده رفتار افراد دیگر، یاد بگیریم مقاصد اشخاص را بفهمیم و پیام های بدنی و حالت های چهره آن ها را متوجه شویم.
خنده یا اخم یک شخص باعث خنده و اخم شخص دیگری می شود و چنين چیزی میتواند ایجاد هم دلی بین اشخاص را درپی داشته باشد. در واقع سیستم نورون های آیینه ای یک مکانیسم عصبی برای سرایت و گسترش احساسات در گروههای انسانی ایجاد می کند. به عبارت ديگر ما برای فهمیدن، برقراری رابطه و صمیمی شدن با دیگران عصب کشی شده ایم و نمی توانیم این مدارها را خاموش کنیم.
راماچاندران( Ramachandran)، از معروف ترین عصب شناسان معاصر می گوید:پیش بینی من این است سیستم نورون های آیینه ای در روان شناسی همان کاری را خواهد کرد که دی ان ای برای زیست شناسی انجام می دهد.