سال ۸۶ طرحی در بنیاد ملی نخبگان تحت عنوان «شهاب» که مخفف عبارت “شناسایی و هدایت استعدادهای برتر” است به تصویب رسید. این طرح شامل سه اصل بنیادین نظیر:
شناسایی باید غیر مقطعی و فرآیندی باشد
در شناسایی باید به استعدادهای متکثر توجه داشت
پیدایش استعداد برتر باید در محیط مدارس عادی صورت پذیرد، است.
طبق اصول یادشده مشخص است که طرح شهاب از لحاظ ماهوی نقطهی مقابل مدارس استعداد برتر است. این طرح از زمان تصویب به دلایلی بین معاونتهای گوناگون آموزشوپرورش دستبهدست شد و بودجهی ویژهای به آن اختصاص نگردید تا اینکه در سال ۱۳۹۱ با پشتیبانی بنیاد ملی نخبگان، سمپاد متولی اجرای این طرح شد.
در ماههای گذشته نیز برخی از مسئولین آموزشوپرورش ازجمله رضوان حکیمزاده[۱]، معاون ابتدایی این وزارتخانه و همچنین مهدی نوید ادهم دبیر کل شورای عالی آموزشوپرورش[۲]، طرح شهاب را جایگزینی برای مدارس سمپاد معرفی کردهاند طرح مذکور با مشکلات اساسی روبهرو است به صورتی که به هیچ عنوان با ایده اولیه طرح که در بنیاد ملی نخبگان شکل گرفته است مطابقت ندارد. در ادامه به برخی از این مشکلات میپردازیم.
برای درک بهتر و شناخت هر چه بیشتر ایرادات وارده به طرح مذکور باید به این نکته اشاره کرد که طرح شهاب یک چکلیست ۸۰ سؤالی است و معلمان موظف به تکمیل آن برای هر دانشآموز خود هستند این در حالی است که در چکلیست موردنظر مفهوم استعداد بهدرستی فهم نشده است و در مواردی به معنای علاقه بهکاربرده میشود. بهعنوانمثال، مواردی نظیر شرکت در مراسمهای مذهبی بهعنوان یک استعداد برتر در امور مسائل دینی در آن فهم میشود. بنابراین آنگونه که مشخص است منظور از استعداد در این طرح بهدرستی و بر پایهی اصل نظری مشخص و متقنی نیست.
علاوه بر این به دلیل نبود امکانات اجرایی مناسب و مشخص نظیر بودجه، نیروی انسانی کافی و امکانات مورد نظر، نظارت را بر طرح سخت و بازدهی کار را پایین آورده است. از طرفی معلمان که موظف به تکمیل چک لیست هستند به علت مشکلاتی همانند تراکم بالای کلاسها و انجام امور مختلف در حیطهی کاری خود، علاقه و انگیزهای به انجام امور مربوط به طرح را بهطور کامل و دقیق ندارند و درنتیجه اعتبار چکلیست و طرح ساقط میشود.
شاید بتوان مهمترین مشکل شهاب را این دانست که این طرح هماکنون در مرحلهی شناسایی قرار دارد و هنوز به مرحله هدایت وارد نشده است. به عبارت دیگر حتی اگر شناسایی به خوبی انجام شود با توجه به هزینه بالای هدایت در آموزش و پرورش تلفیقی، علاوهبرآن کمبود مربی برای پرورش دانشآموزان بااستعداد هنوز هیچ امکانی برای انجام این مرحله در مدارس عادی دولتی وجود ندارد.
معضل دیگر نبود استاد کافی برای آموزش دبیران مدارس است. در طرح شهاب معلمان پایهی اصلی سنجش و هدایت دانشآموزان هستند، در صورت فقدان آموزش کافی به معلمان یقیناً سنجش بهصورت کامل شکل نمیگیرد.
حال بابیان دلایل فوق میتوان اینگونه استنتاج کرد که طرح شهاب هنوز به مرحلهی اجرا درنیامده و باید امکانات زیرساختی را در قدم اول آمادهسازی کرد و سپس به جایگزینی این طرح بهجای سمپاد اقدام کرد. هدف از استدلالهای بالا رد و حذف کامل طرح شهاب نیست بلکه هدف بیان این نکته مهم است که نباید به بهانه اجرای طرحی که با مشکلات ساختاری روبرو بوده درخت ریشهداری چون سمپاد را -با همه مشکلاتی که دارد و قابل رفع نیز هست- از ریشه قطع کرد.
اجرای شتاب زده حذف مدارس سمپاد و نمونهدولتی در زمانی که طرح شهاب هنوز به بلوغ کافی نرسیده است تنها موجب رشد قارچگونه مدارس خصوصی، افزایش شهریه مدارس خصوصی به دلیل افزایش تقاضا، هرز رفتن استعداد دانشآموزان مستعدی که شرایط مالی مناسبی ندارند و نهایتا بی عدالتی آموزشی در سطح کشور میشود.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: