مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعه یافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش با بیان مفهوم جدید توسعه که اگر میخواهید در جامعهای توسعه یافتگی را ببینید ابتدا سری به دبستانها و پیش دبستانی های آنجا بزنید، گفت: آموزش و پرورش باید اساس و بنمایه خود را که آموزش ابتدایی است، واقعا احساس و درک کند که اگر این پایه قوی طراحی شود، آینده کشور توسعهیافته خواهد بود.
به گزارش ایسنا، دکتر علینقی یزدانپناه در سومین جشنواره آموزگاران تلاشگر استان که امروز چهارشنبه 20 بهمنماه در تالار فردوسی آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز برگزار شد، با اشاره به ساکت نبودن فضای سالن در حین سخنرانی و از سوی دیگر سکوت حاکم در هنگام اجرای دانشآموزان، اظهار کرد: این موضوع یک نکته را به ما یادآور میشود که روش سخنرانی جواب نمیدهد و نباید در کلاس متکلم وحده باشیم.
وی با بیان اینکه معلمان بهویژه آموزگاران به دلیل سروکار داشتن با بچهها بسیار بانشاط هستند، به دانشآموزان و معلمان چندپایه اشاره و عنوان کرد: اگر در ابتدای سخن خود از دانشآموز شروع کردم، مقصودم این بود که ولینعمت و شأن حضور ما دانشآموزان هستند و اگر به معلمان چندپایه اشاره کردم دلیل آن این است که صف مقدم آموزش و پرورش و سختترین شکل آموزشی کلاسهای چند پایه است.
مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش همچنین با تبریک دهه فجر انقلاب اسلامی، به مفهوم "توسعه" اشاره و خاطرنشان کرد: سؤالی که مطرح میشود این است که توسعه چیست و آیا اصلاً لازم است و مظاهر آن کدامند؛ بهطور مثال جامعهشناسان در یک برهه زمانی شاخصههای توسعهیافتگی را در کشورها بر اساس میزان طول ریل آهن و جادههای اصلی میسنجیدند. تقریباً در اوایل قرن بیستم نوع نگاه به توسعه شکل متفاوتی پیدا کرد و این شاخصهای جامعهشناسان مردود شد.
وی با نقل خاطرهای از دوران تصدی خود بهعنوان مدیرکل اردوگاههای دانشآموزی کشور در سال 79، ادامه داد: در آن زمان مأموریتی به من محول شده بود که موقعیت بندر گز در استان گلستان را برای تغییر کاربری بهعنوان یک اردوگاه دانشآموزی بررسی کنیم. در ابتدا این سؤال برای ما مطرح بود که مگر میشود یک بندر را به اردوگاه تبدیل کرد. در آن زمان گفته میشد که بالغ بر چهار میلیارد و در برخی اظهارات نیز تا هشت میلیارد تومان برای ساخت این بندر هزینه شده است.
با بررسیهایی که انجام دادیم، متوجه شدیم با اجرای برخی تغییرات میتوان کاربری آن را به اردوگاه تغییر داد، بعد که درباره فلسفه این اقدام سؤال کردیم که چرا باید یک بندر به اردوگاه دانشآموزی تبدیل شود، گفتند که آبخور بندر برای پهلوگیری کشتی باید 14 متر عمق داشته باشد در حالیکه این بندر هفت متر عمق دارد، لذا کشتی در آن به گل مینشیند و وقتی سؤال کردیم که قبل از ساخت مگر شاخصهای عمقسنجی اندازهگیری نمیشود، گفتند که 14 متر زده شده است! حال آیا با داشتن چنین بنادری میتوان گفت که بندر از شاخصهای توسعهیافتگی است؟
یزدانپناه تصریح کرد: دهها فرودگاه و بندر در کشور ساخته شده که هیچکدام از آنها استفاده نمیشوند، آیا داشتن فرودگاه به معنای توسعهیافتگی است؟ واقعاً ما بهدنبال چه چیزی هستیم؟ کشور همسایه ما پاکستان، دارای بمب اتم و انرژی هستهای است، اما فقر و فلاکت در این کشور بیداد میکند. پس اگر انرژی هستهای به معنای توسعهیافتگی نیست، مفهوم توسعه چیست؟
وی همچنین با گریزی به سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و سفر رئیسجمهور وقت فرانسه به ایران در سال 1355، گفت: هنگامی که شاه برای استقبال از وی میرود، در مسیر فرودگاه تا کاخ سعدآباد به رئیسجمهور فرانسه میگوید که ما کتابی به نام "به سوی تمدن بزرگ" تدوین کردهایم که در این کتاب، برنامه توسعه کشور ما مشخص شده است.
مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در آن زمان ژاپن کعبه آمال توسعهیافتگی محسوب میشد، تصریح کرد: وقتی رئیسجمهور فرانسه از شاه سؤال میکند که شما در این کتاب به دنبال چه هستید، میگوید ما قرار است طی یک فرآیند بیست ساله به کشوری مانند ژاپن تبدیل شویم و شروع به توضیح دادن این برنامه میکند. آقای والری همزمان که در حال حرکت بودند، به خیابانهای اطراف نگاهی میانداز و میگوید من عذرخواهی میکنم اما شما با توسعه و طی مسیر توسعه خیلی فاصله دارید. این حرف رئیسجمهور فرانسه برای شاه بسیار گران میآید و از او میپرسد یعنی چه که ما با راه توسعه فاصله داریم. ایشان گفت وقتی که به خیابانها نگاه میکردم، دیدم که شما گلهایی به قیمت 100 تا 200 تومان در بلوارها کاشتهاید و برای حفاظت از آنها نردههایی نصب کردید که هرکدام هزار تا 2 هزار تومان هزینه داشته است؛ تا هنگامی که شما نردههای هزار تومانی را برای حفاظت از گلهای 100 تومانی نصب میکنید، راهی به توسعه پیدا نخواهید کرد.
وی با تأکید بر اینکه راه توسعه ذهن، مغز و رفتار انسانها است، گفت: اگر رفتار انسانها مبتنی بر شاخصهای توسعه نشود، هرگز توسعه پیدا نمیکنید، زیرا رفتار توسعهای ندارید. امروز در تهران از برخی خودروها که تنها 6 یا هفت دستگاه آن در دنیا ساخته شده، یکی، دو ماشین وجود دارد. آیا بودن این ماشینهای فوق مدرن به معنای توسعهیافتگی تهران است؛ خیر، اینها توسعه نیست و اگر نظریات علمای اقتصاد را مطالعه کنید، میگویند اگر میخواهید در جامعهای، توسعهیافتگی را ببینید به هر جا که وارد شدید، سری به دبستانها و پیشدبستانیهای آنجا بزنید.
وی تصریح کرد: اگر مراکز دبستان و پیشدبستانی از نظر امکانات، مواد درسی، کتابهای آموزشی و کمکآموزشی با تعداد صفحات زیاد، حجیم و حافظهمدارانه، با بچهها کار کنند، یعنی آن کشور توسعه نیافته است. این نظریهپردازان توسعه میگویند سری به دبستانها و پیشدبستانها بزنید، نبینید که چه درس میدهند، بلکه ببینید چگونه تدریس میکنند. اگر در یک کلاس، صبر، مدارا، پرسشگری، نقادی، نقدپذیری، خطرپذیری و تصمیمگیری، تمرین و به دانشآموزان آموزش داده شود، این یک جامعه توسعهیافته است.
مدیرکل مناطق کمتر توسعهیافته و امور عشایر وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه ما امروز کلاسی میخواهیم که این ویژگیها را داشته باشد، نقدی نیز به نوع نگرش در آموزش و پرورش وارد کرد و گفت: نوع نگاه در کلان آموزش و پرورش، بزرگمدارانه است؛ به عبارت دیگر تمام مسئولان از ردههای مدیریتی بالا تا پایین، نخست دوره متوسطه را میبینند و شاید بتوان گفت 80 درصد رویکردها به دوره متوسطه است که این نگاه باید تغییر کند.
یزدانپناه تصریح کرد: به جرأت اعتراف میکنم که سختتر از کار معلم ابتدایی در آموزش و پرورش و کلاسداری وجود ندارد. سادهترین کلاس، دانشگاه است و اگر قدری بخواهیم آن را پیچیده کنیم، همان مقعطع دبیرستان میشود و پس از آن دوره متوسطه اول، اما اگر بخواهیم عشق و محبت را یک ظرف تلقی کنیم، عصاره عشق در معلم ابتدایی است که تمام رفتارها و سازماندهی رفتاری بچهها را بر عهده دارند.
وی خاطرنشان کرد: به همین دلیل است که علمای علم توسعه و مسائل تربیتی میگویند که پس از دوره ابتدایی دیگر با کودک کاری نداشته باشید زیرا شخصیت او شکل گرفته است. واقعاً باید به این بخش توسعه توجه و تمرکز کرد. البته خوشحالیم که آقای دکتر دانشآشتیانی وزیر آموزش و پرورش در بدو ورود اعلام کرد که همه هم و غم وی آموزش دوره ابتدایی است که قطعاً برگرفته از تئوریهای نظریهپردارازان توسعه بوده است؛ همچنین در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آمده است که هم در منابع انسانی و مالی، اولویت اول تخصیص با دوره ابتدایی است و تا آنجا که میدانم همه هم و غم وزیر پرداختن به حقوق معلمان ابتدایی است.
مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه معلمان ابتدایی واقعاً بیش از 50 درصد عشق خود را توأم با رفتارشان به بچهها منتقل میکنند، گفت: این کاری است که در دوره متوسطه اول، دوم و دانشگاه آن را انجام نمیدهیم. آموزش و پرورش باید اساس و بنمایه خود را که آموزش ابتدایی است واقعاً احساس و درک کند که اگر این پایه و فونداسیون قوی طراحی شود، آینده کشور توسعهیافته خواهد بود.
یزدانپناه با ذکر مثالی از کلاس نقاشی، تصریح کرد: وقتی که آموزگار، خود پای تخته میرود و بهطور مثال یک گل میکشد و از دانشآموزان هم میخواهد که همه از روی آن و هر کس بهتنهایی نقاشی کند، در واقع از همان زمان تمرین مشارکتناپذیری و تقلید از دیگران را به دانشآموز یاد میدهد. امروز 95 درصد از شرکتها و بنیادهای اقتصادی ایران زیر 10 نفر کارکن دارند، زیرا مهارت کار کردن با یکدیگر را یاد نگرفتهایم و آن را باید در همین کلاسهای نقاشی یاد میگرفتیم.
وی ادامه داد: حال یک کلاس دیگر را تصور کنید که معلم با یک برگه سفید و یک ظرف وارد کلاس میشود و از دانشآموزان میخواهد که همه مدادرنگیهای خود را درون آن ظرف بریزند و به آنها بگوید که میخواهیم یک گل بکشیم. با یکدیگر مشورت، گفتوگو و انتخاب کنید که هر کس کدام بخش از این نقاشی را انجام میدهد. در این کلاس، دانشآموز نحوه تعامل و نقدپذیری را میآموزد. وقتی در کودکی تمرین ندهیم، در بزرگسالی میخواهیم چهکار کنیم، درحالیکه اکنون حتی خانوادهها نمیتوانند با هم گفتوگو کنند.
مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش تصریح کرد: وقتی سطح نزاع دفتر مدارس را بررسی میکنیم، که چه گفتوگوهایی در جریان است و حول چه محورهایی مسأله وجود دارد، به جرأت میگویم که شاید پنج، 6 درصد آن حول مسائل تعلیم و تربیت نیست. سطح گفتوگو با فرزندان نیز مشکل پیدا کرده است و پدر و مادر در خانه مدام با گوشیهای موبایل خود مشغول هستند. بعد هم میگویند نمیدانیم که چرا پسر یا دختر ما راه خودش را میرود.
یزدانپناه با بیان اینکه والدین بارها به مدرسه میآیند که بچههای ما این مشکلات را دارند، گفت: از آنها خواستم که این مشکلات را بهطور مثال از یک تا 10 بنویسند و بعد گفتم که میتوانم خواهش کنم این موارد یک تا 10 را اول خودتان رعایت کنید. آنچه قرار است که آن کودک بشود، ابتدا باید پدر و مادر او آنگونه شود. در موضوع چگونگی آموزش نیز باید در کلاسها به بچهها چگونه گفتوگو کردن با یکدیگر را بیاموزیم. در نتیجه قدرت انتخاب، خطرپذیری، نقدپذیری، نقد کردن و صبر و مدارا بالا میرود.
وی خطاب به معلمان ابتدایی، تأکید کرد: اگر روی چگونگی آموزش کار نکنید، دچار مشکل میشویم. امروز روی تدریس و روش سخنرانی کار میکنیم اما این دیگر جواب نمیدهد، بلکه باید درآمیختگی را در نوع آموزشها به وجود آورید. معلمان البته خود پدر یا مادر هستند و اگر در خانههای خود نیز در نوع تعامل با فرزندانشان دقت نکنند، آنها همان چیزی میشوند که والدینشان عمل میکنند.
مدیرکل دفتر مناطق کمتر توسعهیافته و عشایر وزارت آموزش و پرورش همچنین با اشاره به دشواریهای کار معلم چندپایه، اظهار داشت: من همواره این را میگویم که نمیدانم چگونه یک معلم چند پایه، 6 تا 24 ساعت را در قالب چهار ساعت میگنجاند و میان دانشآموزان 6 پایه تقسیم میکند. در حال حاضر 52 هزار کلاس چندپایه در قالب 35 هزار مدرسه در سطح کشور وجود دارد و به عبارت دیگر یکسوم از مجموع 105 هزار مدرسه در کشور چندپایه هستند. البته کلاس چندپایه امروز در کشورهای توسعهیافته نیز وجود دارد که برخی آن را یک خطر میدانند، اما من بر خلاف آنها میگویم که این یک فرصت است.
یزدانپناه با بیان اینکه مهمترین مهارتی که معلم میخواهد به دانشآموز یاد دهد، رهبری کردن و قدرت معلمی است، گفت: به نظرم باید روش خلیفهگری سابق را احیا کنیم. ما در دوره خود بهصورت ملا – مکتبی با یکدیگر درس میخواندیم و ملا بچههایی را که جلوتر از بقیه بودند بهعنوان سر درس، قرار میداد که از بقیه دانشآموزان درس میپرسیدند و به تعداد جوابهای غلط چوب میخوردند. در کلاس چندپایه بهترین موقعیت وجود دارد که بهطور مثال دانشآموز کلاس چهارمی به کلاس دومی درس بدهد. این روش جانشینی میتواند بالاترین شکل چگونگی آموزشی را در یک کلاس چندپایه رقم بزند، اگر این کشور میخواهد به توسعهیافتگی برسد باید سراغ ابتدایی، دبستان و پیشدبستانی برود.