در سال 1951 شواهدی به دست آمد که رقصندگان آواره ای مشغول نمایش های تک نفره در گستره فضای میان کهکشانی (فضای بین کهکشان ها) هستند ؛ فضایی که تصور می شد صرف نظر از ملکول های اتفاقی و پراکنده گاز و غبار خلأ است. یک اختر شناس سوئیسی به نام فریتز زوییکی گزارش داد که در تصاویرش از خوشه ای از هزاران کهکشان، به نام خوشه گیسو که حدود 350 میلیون سال نوری از زمین فاصله دارد، نوری محو دیده می شود که از خود کهکشان ها ساطع نمی شود. او چنین نظر داد که این نور متعلق به ستاره هایی است که از خوشه رها و به فضای میان کهکشانی پرتاب شده اند.
زوییکی، که همیشه نظریه های عجیب و غریبی از اختر شناسی ارائه می کند که اتفاقا بیشتر اوقات درستی شان ثابت می شود، نتوانست همتایانش را در این مورد متقاعد کند. آنها بر این باور بودند که تصاویر او به علت تغییرات در حساسیت صفحه های عکاسی خراب شده اند.
این موضوع باقی ماند تا اوایل دهه 1970 که کامپیوترهای سریع و پر قدرت در دسترس قرار گرفتند و اخترشناسان از آنها برای شبیه سازی آنچه در تصادم کهکشان ها رخ می دهد استفاده کردند. شبیه سازی ها با اطمینان نشان می دهند که کهکشان های عضو یک گروه یا خوشه کهکشان ها به وسیله کشش گرانشی متقابل قدرتمندشان پس زده میشوند و سرانجام چند تا از آنها با هم برخورد می کنند و کهکشان هایی با اشکال عجیب، معمولا بیضوی، تولید میکنند.
درکمال شگفتی، در طی تصادم تعداد محدودی از ستاره های کهکشان های برخوردی باهم برخورد می کنند چون فضای میان ستاره ای (فضای بین ستاره ها) آنقدر وسیع است که آنها معمولا فقط اثر کشش گرانشی متقابل یکدیگر را از دور حس می کنند و اگر به هم نزدیک شوند ممکن است در مدارهایی به دور یکدیگر بیفتند یا پیش از تصادم از کهکشان بیرون پرتاب شوند.
تلسکوپ فضایی هابل نماهای نزدیکی از چند کهکشان برخوردی گرفته است که نشان میدهد در جریان تصادم، ستاره های بسیاری متولد می شوند چون موج ضربه های تصادم باعث فشردگی گاز میان کهکشانی میشود.
یکی از این کهکشان ها، کهکشان آنتن در واقع نمای دو کهکشان در میانه تصادف به همراه دو رشته از ستاره هاست که از دو سو بیرون زده اند. در حقیقت در سال 1996، شبیه سازی های مشابهی نشان داد که حتی برخی ستاره ها در لبه دو کهکشان که با فاصله دور و با سرعت زیاد از کنار هم میگذرند به فضای میان کهکشانی پرتاب می شوند. این واقعه ای است که باید در خوشه های پر جمعیت و فشرده، همچون خوشه کهکشان سنبله، رخ دهد.
کشف تک رقصندگان کائنات
مندز، کودریتزکی و گروه اخترشناسان همراهشان تصمیم گرفتند نور این سحابی ها را تجزیه و تحلیل نموده تا سرعتشان را محاسبه کنند که ممکن بود به میزان پراکندگی ماده تاریک در M86 رهنمونشان کند. وقتی داده ها را تحلیل می کردند متوجه شدند که سه سحابی بیش از حد سریع، و در جهتی حرکت می کنند که به نظر می رسد متعلق به M86 نیستند. آنچه موجب شگفتی شان شد این بود که دریافتند این سحابی ها در فضای میان کهکشانی خارج از M86، و نه در فضای میان ستاره ای داخلش قرار دارند.
در همین حال، اخترشناسان اهل توسان انگلستان که به رصد سحابی سیاره نمایی در M86 ، کهکشان بیضوی غول پیکر دیگری در خوشه سنبله، مشغول بودند متوجه شدند که بیشتر آنها درخشان تر از آن اند که انتظار داشتند. پس از چند ماه برایشان روشن شد که این ها می بایست نسبت به بقیه بسیار نزدیک تر به زمین باشند – آنها می بایست در فضای میان کهکشانی قرار داشته باشند.
کمی بعد اخترشناسان موسسه تلسکوپ فضایی گزارش دادند که با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل حدود 600 ستاره غول سرخ (ستاره های پیری که هنوز موادشان را فوران نکرده اند یا منفجر نشده اند ) را در فضایی خالی در آسمان نزدیک M86 یافته اند.
پس از اینکه اخترشناسان انگلیسی اعلام کردند که آنها هم ده سحابی سیاره نما در فضای میان کهکشانی خوشه کور، در گوشه ای دیگر از عالم یافته اند، دیگر شکی نبود که بی شمار ستاره های درخشان و بقایای تعداد بیشتری ستاره مرده در این بخش فضا پراکنده اند، البته این که دقیقا این مقدار بی شمار چقدر است هنوز مطمئن نیستیم.
رصد بخش های مختلفی از فضای میان کهکشانی خوشه سنبله نشان داده که جمعیت غول های سرخ و سحابی ها در بعضی قسمت ها کمتر از بخش های دیگر است. بنابراین، تخمین جمعیت کلی ستاره های میان کهکشانی در کل خوشه فقط بر اساس چند رصد محلی امکان پذیر نیست. افزون بر این، تخمین جمعیت همه انواع ستاره ها با شمارش غول های سرخ و سحابی های سیاره نما مثل این است که جمعیت شهری را از روی افراد پیر و سنگ قبرهای قبرستان شهر تخمین بزنیم. با این همه، اخترشناسان جمعیت ستاره های فضای میان کهکشانی یک خوشه از کهکشان ها را حدود 20 تا 100 درصد جمعیت ستاره های کهکشان های آن خوشه تخمین می زنند.