تا همین یک دهه قبل هم قبول شدن در کنکور کاردانی و کارشناسی کار هر کسی نبود. آن روزها اگر به داوطلب میگفتی براساس علاقه شخصی رشته تحصیلیات را انتخاب کن، خیلی از داوطلبان به اینگونه شعار دادنها میخندیدند، زیرا این حرف در آن دوره چندان با واقعیتهای جامعه همخوانی نداشت.
یعنی فرض کنید وقتی شانس قبولی شما در دانشگاه زیر ۱۰ درصد باشد، در آن صورت چندان منطقی نیست از داوطلب بخواهید حتما براساس علاقه، رشته تحصیلیاش را انتخاب کند. در دهه ۷۰ و ۸۰ شمسی، همین که شما میتوانستی در بین دهها هزار رقیب کنکوری سر حال و قبراق در دانشگاه قبول شوی، خودش یک افتخار و امتیاز بود و در این شرایط، دیگر امکان چندانی برای انتخاب رشته براساس علایق شخصی وجود نداشت.
حتی اگر بخواهیم از نگاه کلیتر هم به این موضوع نگاه کنیم، انسان زمانی میتواند علاقه شخصیاش را به طور کامل اعمال کند که از آزادی انتخاب برخوردار باشد، اما وقتی گزینههای انتخابی انسان محدود باشد، در آن صورت دیگر انتخاب براساس علاقه معنی چندانی ندارد.
درباره انتخاب رشته براساس علاقه نیز همین وضع در دو دهه اخیر حاکم بوده است؛ به طوری که همین الان هم میتوانیم با انبوهی از دانشجویان قدیمی روبه رو شویم که شانس و احتمال، بیشتر از علاقه شخصیشان در انتخاب رشته موثر بوده است.
اما حالا در سال ۹۳، دیگر آن شرایط قدیم در رشتههای کاردانی و کارشناسی حکمفرما نیست. با وجود ۲۵۰ هزار صندلی خالی در کنکور ۹۳ در مقطع کاردانی و کارشناسی، حالا دیگر اگر متقاضی قصد داشته باشد در این مقاطع تحصیلی درس بخواند، دایره انتخابش بیشتر از قبل خواهد بود و در نتیجه میتواند روی علاقهاش برای انتخاب رشته تحصیلی، بیشتر حساب باز کند.
البته درست است که هنوز در برخی رشتهها مثل پزشکی یا برخی رشته محلها مثل مهندسیهای پرطرفدار در دانشگاههای دولتی همچنان رقابت زیاد است، اما اگر این رشته محلها را نادیده بگیریم، واقعا امروزه داوطلب میتواند در رشته دلخواهش در دانشگاههای مختلف کشور تحصیل کند. همین امکانی که الان برای متقاضیان کاردانی و کارشناسی وجود دارد که البته شاید برای آنها هم خیلی عادی و طبیعی به نظر برسد، برای کنکوریهای دهههای قبل، بیشتر شبیه یک رویا و آرزو بود.
اگر برای خیلی از آنها این امکان فراهم نبود که با عشق و علاقه تمام، رشته تحصیلیشان را انتخاب کنند و جبر در انتخاب رشته، خیلی از آنها را به سمت رشتههایی میکشاند که به هیچ وجه انتخاب اولشان نبود، اما در عصر حاضر، متقاضیان مقطع کاردانی و کارشناسی براحتی میتوانند در بسیاری از رشتههای مورد علاقهشان درس بخوانند. همین فراغ بال برای انتخاب رشته ـ بدون محدودیتهای گذشته ـ نعمتی است که اکنون در اختیار متقاضیان انتخاب رشته دانشگاهها قرار دارد.
اما نکته این است که با وجود شرایط مساعد فعلی، بازهم بسیاری از متقاضیان بدون توجه به رشته مورد علاقهشان، دست به انتخاب رشتههایی میزنند که بیشتر مورد استقبال جامعه قرار دارد. در حقیقت، الان هم که داوطلب میتواند آزادانهتر انتخاب رشته انجام دهد، اما باز هم علایق کلی جامعه بر علایق شخصی داوطلب میچربد.
انتخاب رشته براساس چشم و همچشمی، انتخاب رشته بر مبنای اینکه کدام رشته از وجهه اجتماعی بالاتری برخوردار است یا گزینش رشته بر پایه علایق پدر و مادر یا ادامه دادن راه تحصیلی خاندان، ازجمله عوامل شایع انتخاب رشتهای است که اکنون وجود دارد. این گونه انتخاب رشته بر پایه علایق فرد یا افراد دیگری غیر از خود داوطلب، دست کمی از انتخاب رشته اجباری به دلیل کمبود ظرفیت دانشگاهها ندارد.