الکساندر سِرگِیویچ پوشکین در ششم ژوئن ۱۷۹۹ در مسکو متولد شد، او شاعر و نویسندهی نامدار روسی، نمایشنامهنویس و بنیانگذار ادبیات نوین روس است.
برای مردم روسیه پوشکین نهتنها بزرگترین شاعر بلکه پر آوازهترین ادیب، بنیانگذار ادبیات نوین و کانون فرهنگ و ادبیات روس است.
او همه انواع عمده نظم و نثر روس، شامل شعرهای بلند روایی، رمان منظوم، اشعار غنایی، درام، و حتی قصههای منظوم پریان، شعر را آزموده و در همه آنها موفق بوده است.
هنوز در زبان روسی چیزیهمچون آثار پوشکین پدید نیامده است. همچنین، پوشکین نویسنده نخستین داستان منظوم روسیاست که هنوز هم می توان از خواندن آن لذت برد.
هر یک از آثار عمده او در داستان منثور در نوع خود شاهکاری است. نامه های او نیز بهترین نمونه زبان روسی است.
تأثیر فرهنگی پوشکین به ادبیات محدود نمی شود. پهنه موسیقی سراسر زیر تأثیر اوست.
اپراهاییکه بر اساس آثار پوشکین ساخته شده در قیاس با هر نویسنده دیگر بمراتب بیشتر است.
براساس آثار او باله های بسیار طراحی شده، هم درزمان حیات شاعر و هم بعد از در گذشت او اجرا شده است.
اولین اشعار منتشر شده از وی متعلق به ۱۵ سالگی اوست.
بعد از ان به خاطر سخنرانی های تند و انتقادیش دررابطه با اصلاحات اجتماعی اورا مجبور به ترک مسکو کردند.
پس از ان به مولداوی رفت و تحت تاثیر انقلاب یونان قرارگرفت و به فیلیکی اتریا پیوست.
( فیلیکی اتریا برای ازادسازی یونان از عثمانی فعالیت میکرد). در سال ۱۸۲۳ پوشکین بار دیگر تبعید شد.
او توانست با تزار نیکولاس یکم ملاقات کند.
از آثار وی میتوان :
-روسلان و لودمیلا
-زندانی قفقاز
-فواره باغچه سرای
-کولی ها
-سوار برنجی
-داستان مرغ طلایی
-تاریخچه شورش پوکاچف
-داستان ماهی گیر و ماهیک
-شوالیه خسیس
-بی بی پیک … را نام برد
پوشکین در ۳۲ سالگی با ناتالیا گونچارووا ازدواج کرد و پس از ازدواجش ارتباطش با دربار افزایش یافت.چیزی که در ارتباط با دربار برای پوشکین خشم آور بود ، ستایش زیبایی همسرش توسط درباریان بود.
در سال ۱۸۳۷ بدهی های پوشکین افزایش یافت و شایعاتی مبنی بر رابطه ی نامشروع همسرش با جرج دانتس اورا سرافکنده کرده بود.
پوشکین برای حفظ غرور خود، جرج دانتس را در ۲۷ ژانویه ۱۸۳۷ به مبارزه با دوئل دعوت کرد.
دوروز بعد پوشکین به دلیل جراحت شدید حاصل شده در این مبارزه در سنپترزبورگ درگذشت.
مقابل خانه ی پوشکین در مسکو تندیسی ازین شاعر و نویسنده ی سبک رمانتیسم قرار دارد.
مروری بر آثار و اندیشه ها الکساندر پوشکین
پوشکین برای روس ها یعنی آغاز و انجام ادبیات.اگر در سیری در ادبیات روسیه داشته باشییم ، در می یابیم که همگان پوشکین را نقطه ی آغاز انجام ادبیات روسیه می دانند و برای او احترام بسیاری قائل هستند.
در واقع پوشکین نه تنها مرزهای ادبیات بلکه مرز های زیبایی شناسی در ادبیات را نیز جابجا کرد.
او آنچنان به صدر فهرست ادیبان روسی نشست که هنوز هنوزه آثار او در جهان تجدید چاپ شده و از بسیاری از اشعار او موسیقی های فاخر می سازند و نوشته های او در قامت اپراها بر روی صحنه ظاهر می شود.
آنچه پوشکین را این چنین شهره ی عام و خاص کرد ، یک چیز بیش نبود و بس ، و آن هم نبوغ سرشار او در پرداخت های ادبی در حوزه ی شاعرانگی بوده است.
اگر به زندگی پوشکین نگاهی داشته باشیم در می یابیم که پیش از هر نکته ای تمامی منتقدین بر ذوق ادبی سرشار و همچنین درک بالای وی از جهان هستی اشاره می کنند.
حقیقتا اگر بخواهیم نبوغ پوشکین را محدود به حوزه ی ادبیات کنیم کمی بر او جفا کرده ایم.
شاید بهتر باشد که تجلی این نبوغ را در آثار او مشاهده کنیم ، چرا که پوشکین نه تنها در ادبیات بلکه در به تصویر کشیدن جامعه ی خویش نیز نقشی بسزا داشت.
مردم روسیه پوشکین را مشعله دار آزادی و روشن فکری می دانند.
او به تمامی ارکان جامعه تسلط داشت و از نزدیک آن ها را مشاهده می کرد.
پوشکین شاعری مردمی بود و در کنار مردم به دردها و شادی های آنان می پرداخت.
حضور مردمی او باعث شد که روح اشعار و نوشته های او که به یک جامعه ی آگاه اشاره داشت ، در میان مردم جاری شود و آن ها بیش از پیش پوشکین را مورد اقبال قرار داده و او را صاحب منزلت و مقامی والا در حوزه ی تاریخ اجتماعی روسیه کنند.
یکی دیگر از ابعاد اجتماعی کارهای پوشکین ، اشاره به نقش مردان و زنان روس در اشاعه ی فرهنگ های فولکلور بوده است.
پوشکین بی گمان نخستین شاعر و نویسنده ای بود که تمامی اشعارش را آغشته به زیور احساسات بومی کرده است.
شاید بسیار نوشته ها از فرهنگ ها و باورهای مردمان در محله ها و روستاها و مکان های بومی کرده اند.
اما پوشکین این ها را در قالبی مدرن و در قالب عواطف فولکلور به تصویر کشیده است.
او به دل های مردمان سفر می کرد و آنان را از دریچه ی احساسشان مورد مشاهده قرار می داد.
او با همین خط مشی بسیار به دلاوری مردان روسیه پرداخت و آنان را سراسر مهر و محبت دانست.
همچنین او بسیار زنان روسیه را دارای جایگاه و مقام بلندی خواند و در هر زمان آن ها را بسیار ستایش می کرد.
این هنر پوشکین بود که علاوه بر خود مردم روس توانست در جهان موثر باشد.
اکثر مردمان جهان روسیه را از دل آثار پوشکین به تماشا می نشینند و او نیز در این شناخت آنچنان صادقانه عمل کرده است که تا به امروز همه ی منتقدان از این تصویر سازی های ملی تنها لب به تحسین پوشکین گشوده اند.
پوشکین بسیار انسان اخلاق گرایی بود. این خصوصیت فکری او باعث شد که او در نوشته هایش جنبه های سیاسی را نیز اعمال کند.
پوشکین بسیار ضد جنگ بود و جنگ را برای بدست آوردن منافع بسیار نکوهش می کرد و دفاع دلاورانه در برابر متجاوزین را بسیار ستایش.
او در این باب حتی به مسائلی چون برده داری ها ، اختلاف طبقاتی و .. نیز اشاره کرده است.
بی شک خواسته ی پوتین برای رهایی از چنگال ظلم تنها یک چیز بوده است و آن آگاهی مردم بود.
اگر به زندگی پوشکین نگاه کنیم در می یابیم که دغدغه ی اصلی او نه تنها نوشتن بلکه افکار بلند پایه ی او در جهت آگاهی به مردم بوده است.
پوشکین برای آنکه خود را به مردم نزدیک تر کند و از سویی دیگر تمامی مردم را با تمامی احساسات و تمامی سطح شعور درگیر کارهای خود کند ، قالب های دیگری را نیز برای ارائه ی کارهایش انتخاب نمود.
یکی از آن قالب ها موسیقی و اپرا بود. هنرهای شنیداری و نمایشی در کنار یکدیگر آنچنان معجزه ای برای پوشکین رقم زد که شاید امروزه بتوان اثر آن تاثیرگذاری ها را در جوامع هنری دید.
بی شک چه در آن زمان و چه در امروز که بیش از نیمی از سالن های اپرا شبانه روز به آثار پوشکین تعلق دارد ، باید گفت که پوشکین فردی تاثیر گذار نه در قالب محدود بلکه به وسعت افکارش بوده است.
این هنریست که او داشت و به همین سسب نیز شهره ی عام و خاص در ادبیات و همچنین سایر هنرها است.
پوشکین در توصیف طبیعت یکی از طلایه داران بود. او سفری به قفقاز داشت و در آنجا شعری برای طبیعت قفقاز سروده است که شگفتی همگان را بر انگیخت. کنون این شعر را با هم مرور می کنیم :
“…آن قلل سنگی و عظیم،
آن چشمه های خروشان و جلگه های افسرده،
آن دشتهای سوزان، آن کرانه ها
که دوران جوانی خود را با تو گذراندم
در آنجا که راهزنان خونخوار
در غارها کمین گرفته بودند،
آنجا که قدرت خلاقه و وحشی الهامات
در خامشی و آرامش پنهان است.
در دهکده، چرکس های بیکار،
میان آستانه های خویش نشسته اند.
از نبردها، اضطراب رزمگاهها،
از زیبایی اسبان خود
و از لذت عیش و سرور بدوی،
فرزندان قفقاز سخن می گویند،
یورشهای مقاومت ناپذیر
روزگاران گذشته را به یاد می آورند،
نیرنگهای شاهزادگان افسونکار
ضربات بیرحمانه قداره ها
نشانه گیری دقیق گلوله های اجتناب ناپذیر،
خاکستر دهکده های ویران شده
در خاطر ها مجسم می شوند
از دور چشمه کوهساران می درخشد
و از سراشیب سنگی فرو می غلتد،
بر قلل خواب آلود قفقاز
روپوشی از ابر گسترده است
عقابها از فراز پرتگاهها می پرند
و در آسمان بهم آواز می دهند.
غرش رعد شیهه اسبان
و بع بع گوسفندان را خفه می سازد.
بناگاه همراه با تندر و آذرخش
تگرگ و باران از ابرها فرو می ریزد
سیلابی سهمگین جاری می شود
چون امواج خروشان دریا
سراشیبی ها را می شوید،
و تخته سنگهای کهن رابه جنبش در می آورد ” .
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:
لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید!
وضعیت: آفلاین
گروه کاربری: پشتیبانی
در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.