«یوهان ولفگانگ فون گوته» Johann Wolfgang von Goethe شاعر، ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی در 28 ماه اوت سال 1749 در فرانکفورت به دنیا آمد. او در خانوادهای متمول کودکیاش را گذراند و بر زبانهای لاتین، یونانی، فرانسوی، انگلیسی و عبری تسلط پیدا کرد. او در جوانی تحصیل در رشتهی حقوق دانشگاه لیپزیگ را آغاز کرد و به اشعار برخی از شاعران آن زمان علاقهمند شد. او نوشتن آثار و سرودن اشعار فاخرش را در این سالها دنبال کرد و مدتی را هم به فعالیتهای سیاسی مشغول شد. او مدتی وزیر بود و از این طریق فعالیتهای اجتماعی و سیاسیاش را دنبال میکرد. «گوته» همواره در پی یادگیری بود، او در ایتالیا رشتههای هنر و مجسمهسازی را دنبال کرد و تحت تأثیر آثار افرادی چون «میکلآنژ»، نقاش، پیکرتراش، معمار و شاعر ایتالیایی و «رافائل سانتسیو»، نقاش و معمار ایتالیایی قرار گرفت.
«گوته» اواخر عمرش را در وایمار گذراند و شاهد جنگهای ناپلئونی بین فرانسه و امپراتوری مقدس روم بود. او در این سالها به زبانهای فارسی و عربی علاقهمند شد و شدیداً تحت تأثیر حافظ، شاعر بلندآوازهی فارسیزبان قرار گرفت. او در 22 ماه مارس سال 1832 بر اثر نارسایی قلبی درگذشت. نام و آثارش پس از حدود صد و پنجاه سال همچنان زنده است و منابع ادبی باارزشی بهحساب میآیند. آثار بهجامانده از او مجموعهای ارزشمند از ادبیات کلاسیک آلمان است. او یکی از افراد شاخص ادبیات اروپا است و شخصیت شاخص و ویژهاش در قرن هجده و نوزده بر بسیاری از نویسندگان و مفسران پس از او تأثیر گذاشت؛ «آلفرد روزنبرگ»، تئوریسین بزرگ حزب ملی سوسیالیست کارگران آلمان از افراد متأثر از شخصیت «گوته» بود. او تنها یک نویسنده و شاعر نبود بلکه یکی از اولین روشنفکران آلمانیتبار بود که آثارش در آن زمان جزو پرفروشترین کتابهای آن دوره بود. او در جنبشهای ادبی، سیاسی و فرهنگی آن زمان شرکت میکرد و بر سیر تحول آنها تأثیرگذار بود. اشعارش آهنگسازان مختلفی مانند «موتزارت»، «بتهوون» و «شوبرت» را تحت تأثیر قرار داد و بهعنوان یکی از چهرههای الهامبخش اروپای قرن نوزدهم شناخته شد.
«گوته» یکی از افراد برجسته و تأثیرگذار ادبیات جهان است و او را یکی از افراد پیشگام در جریان رُمانتیسم میدانند. خانهی این شاعر مشهور جزو مجموعه سنتگرایی وایمار و از میراث جهانی یونسکو در آلمان است. انستیتو گوته یک سازمان غیرانتفاعی آلمانی است که باهدف ترویج زبان آلمانی شکل گرفته است.
آثار یوهان ولفگانگ فون گوته«رنجهای ورتر جوان» جزو اولین آثار این نویسنده است که شهرت و محبوبیت فراوانی برایش به ارمغان آورد. این اثر در سال ۱۷۷۴ منتشر شد و برای اولین بار پرفروشترین کتاب جهان شد. داستان این کتاب عاشقانهی غمگینی است که در انتهای آن منجر به خودکشی شخصیت اصلی میشود. نثر قوی این نویسنده و تواناییاش در فضاسازی و توصیف موقعیتها سبب شد پس از انتشار این کتاب افراد زیادی خودکشی کنند. جامعهی روحانیت اروپا در آن دوران به دلیل توجه «گوته» به مسئلهی خودکشی که از نظر آنها گناه کبیره بود، نشر این کتاب را ممنوع اعلام کردند. این کتاب به بیش از دهزبان دنیا ترجمه شده است و مترجمان زیادی ازجمله «فریده مهدویدامغانی» آن را به فارسی ترجمه کردهاند. «ناپلئون بناپارت» از علاقهمندان این داستان بود و با «گوته» ملاقات داشت.
«فاوست» یکی از شاهکارترین آثار این نویسنده است. این اثر پس از مرگ «گوته» بهطور کامل انتشار یافت که نمایشنامهای با مقدمهای دربارهی بهشت است. شخصیت اصلی این اثر در ازای قدرت و موفقیت روحش را به شیطان تقدیم میکند، گروهی در آن زمان این داستان را بیانیهای علیه کلیسا و مذهب دانستند. این نمایشنامه در دو بخش منتشر شده و به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده است. این نمایشنامه «میخائیل بولگاکف»، نویسندهی روس تبار در نوشتن رمان مشهور «مرشد و مارگاریتا» تحت تأثیر این اثر قرار گرفته است. پس از انتشار نمایشنامهی «فاوست» بسیاری از افراد «گوته» را «ویلیام شکسپیر» فرانکفورت نامیدند.
«دیوان غربی شرقی» یا «دیوان باختری خاوری» اثر دیگری از «گوته» است که سال 1819 منتشر شد. این اثر با الهام از نمادها و اشعار شرقی سروده شده است و بارها نام حافظ، شاعر فارسیزبان در آن دیده میشود. این شاعر آلمانی معروف این اثر را در سالهای آخر عمرش به نگارش درآورده است و آن را برآیند زندگی خودش معرفی کرد. در این اثر کلمات فارسی و عربی فراوانی دیده میشود و شامل دوازده گفتار است. این اثر هم مانند سایر آثار این نویسنده به فارسی ترجمه شده است.
«خویشاوندی اختیاری» یکی دیگر از رمانهای «گوته» است که سال 1809 منتشر شده است. این اثر روایت زندگی چهار شخصیت اصلی است که در میان داستانشان این نویسندهی توانا مسئله عشق و ازدواج را بررسی میکند. این اثر در آن زمان بسیار جنجال به پا کرد و گفته شده نویسنده آن را هنگامی نگاشته که در تلاش برای حفظ تعهد نسبت به همسرش بوده است. آثاری همچون «مادام بواری»، «آنا کارنینا» و «افی بریست» با الهام از این داستان شکل گرفتهاند. «سعید پیرمرادی» این اثر را به فارسی ترجمه کرده است.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: