امروزه کمتر کسی است که وای فای را نشناسد. یک ارتباط بیسیم با شبکه اینترنت که محبوبیت بسیار زیادی دارد و با استفاده از این تکنولوژی به راحتی در مسافرت، هواپیما یا هتل میتوان از طریق گوشهای هوشمند یا لپ تاب یا هر وسیلهای که این قابلیت را دارد به اینترنت متصل شد. اما به راستی تاکنون فکر کردهاید که مخترع وای فای ( Wi-Fi) که بود و چگونه اختراع شد؟
هِدی لامار بانویی است که حیات تلفن های هوشمند را ممکن کرد.
هدویگ کایسلر در نهم نوامبر سال ۱۹۱۴ در وین به دنیا آمد. او کودکی کنجکاو بود و پدرش -امیل- هم این میل و شوق او برای فناوری را تشویق میکرد.
در همان نوجوانی، لامار حرفه هنرپیشگی سینما را در اروپا شروع کرد. در ۱۹ سالگی او با فردریک مندل ازدواج کرد. همسر خانم لامار، یک تولید کننده مهمات و جنگافزار بود و خوی تصاحبگر و کنترلی که میخواست روی همه چیز اعمال کند و در خانه هم روا بدارد، مورد پسند لامار جوان نبود. همسرش او را وادار میکرد در نشستهایی که او با مشتریهایش داشت و در مورد فناوری نظامی بحث میکرد، شرکت کند.
سرانجام لامار از مندل جدا شد و نخست به پاریس و سپس به لندن رفت و در آنجا با یک نام هنری جدید، پایش به هالیوود باز شد. در این مدت البته شوق او به دانش پابرجا بود و بیشتر وقت آزادش را صرف سرگرمیاش یعنی «اختراع» میکرد.
در روزهای نخستین جنگ جهانی دوم، خانم لامار به بزرگترین دستاورد علمیاش رسید، او به همراه شخصی به نام جورج آنتیل، روشی برای جلوگیری از مزاحمت رادیویی و داخل در امواج کنترلکننده اژدرها پیدا کرد.
اما شیوه کنترل اژدری که لامار و آنتیل، ابداع کرده بودند، جالب بود. آنتیل در آن زمان سیستمی برای نواخت خودکار پیانو درست کرده بود. با تغییراتی در این فناوری، آنها راهی برای کنترل اژدرها با ردیفی از ۸۸ فرکانس مختلف(به تعداد کلیدها پیانو) یافتند.
فناوری که این دو ابداع کرده بودندFHSS نام داشت که مخفف Frequency-hopping spread spectrum است و به این معنی است که بیاییم به گیرنده و فرستنده امواج رادیویی یک ردیف تصادفی از کانالهای فرکانسی معرفی کنیم، بعد بر اساس همین ردیف، امواج به تناوب در فرکانسهای معرفیشده ارسال شوند. از آنجا که امواج فقط در یک فرکانس صادر نمیشوند، امکان مزاحمت رادیویی و تداخل وجود نخواهد داشت.
به این ترتیب کشتیها میتوانستند اژدرها را بدون مزاحمت سیگنالی آلمانها، شلیک کنند.
در ژوئن سال ۱۹۴۱، لامار و آنتیل، پتنت خود را تحت عنوان سیستم ارتباطی مخفی، ثبت کردند. اما در آن زمان نیروی دریایی آمریکا به اشتباه تصور کرد که این فناوری بیش از حد پیچیده است و دنبالش نکرد!
ممکن است او را با عنوان «زیباترین بانوی جهان» بشناسید که البته خودش همواره از این عناوین پر طمطراق بیزار بود و تبری می جست. آغاز به کار این بانو در سال ۱۹۳۳ و با فیلمی از جمهوری چک با نام «اکستازی» کلید خورد. او بعدها راهی آمریکای شمالی شد و در آنجا در فیلم های مشهوری نظیر Tortilla Flat و Samson and Delilah به ایفای نقش پرداخت و در دوران طلایی بازیگری حرفهایش فیلم های دیگری هم ساخت.
با این حال اما هالیوود لامار را راضی نمی کرد و از نظرش غنای لازم را نداشت. به همین خاطر هم لامار غالبا از حضور در جشن ها خودداری می کرد و در مقابل وقتش را صرف طراحی روی تابلوهایی می کرد که در تمام فضاهای منزلش نصب کرده بود. او در برهه های تنهایی اش طراحی چراغ های راهنمایی را تغییر داد و حتی قرصی را اختراع کرد که درون نوشیدنی های فاقد الکل حل می شد. لامار حتی تصویرسازی دیگری از بال های یک هواپیمای کم مصرف ارائه کرد.
اما در زمره طرح ها و نوآوری های این خانم یکی از آنها بیشتر از همه می درخشید: شکلی از پرش فرکانس که پیش قراولی شد بر ابداع بلوتوث، وای فای و GPS که البته همگی شان هم در موبایل ها موجودند.
در این مسیر از روزنامه نگاری به نام فلمینگ میکس کمک گرفته؛ شخصی که در سال ۱۹۹۰ میلادی مصاحبه ای با لامار ۷۶ ساله انجام داد.
علاوه بر این، دین حتی ده ها نامه را برای هنرپیشگان نزدیک به لامار ارسال کرد و از آنها خواست که بیشتر در بعد شخصیت مخترع وی کنکاش کنند و برای ساخت فیلم هایش حتی به سراغ دایان کروگر و مل بروکس رفت.
فیلم دین با تصویری از دوران جوانی لامور در اتریش شروع می شود؛ جایی که در آن او با نام اصلی Hedwig Kiesler متولد شد. وی بعد از شروع به کارش در سینما و در حالی که تنها ۱۹ سال داشت با Fritz Mandl ازدواج کرد؛ یک تولیدکننده اتریشی تسلیحات که با نازی ها همکاری می کرد. این ازدواج اما مدت زمان زیادی دوام نیاورد.
او بعد از جدایی از همسرش در سال ۱۹۳۷ میلادی تصمیم گرفت که عازم آمریکا شود. در آنجا لامور با لوییس میر هم-بنیانگذار Metro-Goldwyn-Mayer دیدار کرد و همین آشنایی باب حضورش در فیلم هایی که بعدها باعث موفقیت وی شدند را باز نمود و در همین اثنا بود که او رسما نامش را به هدی لامار تغییر داد.
او در منزل یکی از دوستانش با پیانیست و آهنگساز مطرح George Antheil دیدار کرد و در همین دیدار بود که از علایقش برای اختراع کردن گفت. سال ۱۹۴۰ میلادی بود؛ چند سال قبل از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم.
لامار و Antheil مصمم بودند که از کشورشان در برابر حملات آلمان دفاع کنند. آنها سخت تحت تاثیر پیانو رول بودند؛ کاغذ مشبکی که پلیر پیانو را کنترل می کند. در همین راستا نیز این دو نفر دستگاهی ساختند که با استفاده از سیگنال های رادیویی جهش کننده بین ۸۸ فرکانس مختلف اژدرها را به سمت اهدافشان هدایت می کرد. آنها دریافتند که این تغییر پیاپی مانع از دستیابی دشمن به مکانیزمهای کنترلی اژدرها می شود.
این دو نفر در ادامه موفق می شوند که پتنت اختراع خود را با شماره ۲.۲۹۲.۳۸۷ در سال ۱۹۴۲ میلادی به ثبت برسانند اما ارتش آمریکا خالق این اختراع را که ستاره سینمای آن دوران بود چندان جدی نگرفت. لامار و Antheil هم با وجود آنکه ارتش و حتی باقی بخش های دنیا از تکنولوژی ابداعی شان در بخش های مختلفی از جمله تلفن های همراه، بلوتوث و ارتباطات بیسیم استفاده کردند، حتی یک سکه هم از این اختراع عایدشان نشد.
زمان زیادی به طول انجامید اما حالا لامار و Antheil را به عنوان مخترعان جهش فرکانس در نظر می گیرند که این کشف نیز در نهایت به ابداع وای فای، بلوتوث و GPS منتهی شد. در سال ۱۹۹۷ میلادی و در حالی که لامار ۸۲ ساله بود بنیاد پیشروان الکترونیک دو جایزه را به خاطر دستاوردهایش به وی اهدا کرد.
در دهه ۱۹۶۰، نیروی دریایی آمریکا، بار دیگر متوجه پتنت شد و بر اساس آن فناوریهای تازهای را توسعه داد، اما در این زمان اعتبار پتنت به سر رسیده بود، بنابراین لامار و آنتیل، هیچ پولی دریافت نکردند!
نسخههایی از همین فناوری طیف گسترده ارتباطی، بعدها برای توسعه GPS استفاده شد و بعدها از همین فناوری برای توسعه شبکههای وایرلس و شبکههای تلفن موبایل بهرهبرداری شد. بدون این فناوری گوشیهای موبایل نمی توانستند بدون تداخل فرکانسی با هم با دکلهای مخابراتی ارتباط برقرار کنند. باز هم بر همین پایه بود که ایجاد فناوری وای فای و بلوتوث ممکن شد.
شش دهه طول کشید تا لامار و آنتیل به عنوان مخترعان سیستم مخابراتی وایرلس به رسمیت شناخته شوند.
در ۸۳ سالگی، در سال ۱۹۹۸، به خانم لامار جایزه بنیاد آزادی پیشگامان ارتباط اهدا شد. وی دو سال بعد فوت کرد.
البته طبق نظریه ای مخترع وای فای جان اوسولیوان بود
یک دانشمند استرالیایی به نام جان اوسولیوان از نظریه تبخیر سیاهچالهی استیون هاوکینگ و امواج رادیویی متعاقب آن الهام گرفت و تصمیم گرفت این امواج را پیدا کرده و ثابت کند که این نظریه درست است. هنگامی که این کار را انجام میداد، متوجه شد که تشخیص این سیگنالهای ضعیف در هیاهوی صدای رادیویی و بسیار بلندتر جهان بسیار سخت است. این سیگنالها فواصل زیادی را طی کرده و بسیار کوچک بودند و به خاطر گاز و غبار فضایی که از آن عبور میکرد تغییر شکل میدادند. در واقع، شکل موج از یک سنسور تیز که تشخیص آن راحت بود به یک منحنی مسطح تغییر میکرد. به همین دلیل بود که اوسولیوان و پژوهشگران همکار او تلاش کردند ابزاری بسازند که امواج رادیویی خاص را شناسایی کرده و عبور دهد. پس از مدتها تلاش، اوسولیوان و همکارش توانستند ابزاری مبتنی بر یک فرمول ریاضی بسازند که به آنها کمک کند این امواج را پیدا کنند، سیگنالهای رادیویی اضافی را از دور خارج کرده و امواج رادیویی مفید را شناسایی کنند. با این حال، آنها در پیدا کردن امواج رادیویی سیاهچاله ناموفق بودند.
زمان گذشت و در سال 1992 یعنی زمانی که اوسولیوان برای CSIRO کار میکرد، وظیفه داشت راهی برای اتصال بیسیم کامپیوترها پیدا کند. با یادآوری تحقیقات قبلی خود در مورد سیاهچالهها و ابزارهایی که او برای تشخیص امواج رادیویی سیاهچاله به صورت بی سیم ساخته بود، او به سراغ ابزار قبلی که ساخته بود رفت. با استفاده از فرمول ریاضی این دستگاه، او توانست آن را اصلاح و تغییر دهد و ابزار از این به عنوان مبنایی برای Wi-Fi برای جستجوی سیگنالهای رادیویی ضعیف و فازی در پرسروصداترین محیط ها استفاده کند. از بابت حق امتیاز این اختراع غافلگیرانه، CSIRO تقریبا 1 میلیارد دلار به دست آورد و اوسولیوان در سال 1992 آن را در کشور خود و سپس در سال 1996 در ایالات متحده آمریکا بومیسازی کرد. بنابراین، به لطف نظریه استفان هاوکینگ که اوسولیوان از آن الهام گرفت به طور تصادفی Wi-Fi اختراع شد و در اختیار ما قرار گرفت.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: