سر الکساندر فلمینگ (Sir Alexander Fleming) زیستشناس، پزشک، میکروبشناس و داروشناس اسکاتلندی قرن ۱۹ و ۲۰ بود. از بزرگترین دستاوردهای او میتوان به کشف آنزیم لیزوزیم در سال ۱۹۲۳ و آنتیبیوتیک پنیسیلین در سال ۱۹۲۸ اشاره کرد. او بهخاطر کشف پنیسیلین در سال ۱۹۴۵ بهصورت مشترک با هاوارد فلوری و ارنست بوریس چین، جایزهی نوبل پزشکی را دریافت کرد. فلمنیگ در طول سالهای فعالیت مقالههای بیشماری را نیز در حوزههای باکتریشناسی، ایمنیشناسی و شیمیدرمانی منتشر کرد.
دستاوردهای بزرگ دانشمند اسکاتلندی، افتخارات متعددی را در زمان حیات و پس از مرگ برای او بههمراه داشت. او در سال ۱۹۴۴ مفتخر به دریافت نشان شوالیه و لقب سِر شد. مجلهی تایم در سال ۱۹۹۹، فلمینگ را در فهرست ۱۰۰ فرد مهم قرن بیستم قرار داد. در سال ۲۰۰۹ یک نظرسنجی در میان مردم اسکاتلند برگزار شد تا مهمترین اسکاتلندی تاریخ را انتخاب کنند. فلمینگ در آن رتبهبندی پس از رابرت برنز و ویلیام والاس در رتبهی سوم قرار گرفت.
تولد و تحصیل
الکساندر فلمینگ در هشتم اوت سال ۱۸۸۱ در مزرعهای نزدیک شهر کوچک دارول اسکاتلند متولد شد. والدین او هیو فلمینگ و گریس استرلینگ مورتون نام داشتند و هر دو از خانوادههایی مزرعهدار بودند. وضعیت سلامت پدر الکساندر هیچگاه خوب نبود و در هفت سالگی او از دنیا رفت. الکساندر تحصیلات ابتدایی خود را در سنین پنج تا هشت سالگی در مدرسهای روستایی گذراند. مدرسهای که تنها یک کلاس درس داشت و ۱۲ دانشآموز با سنین متفاوت با هم در آن تحصیل میکردند.
مدرسهی بعدی که میزبان فلمینگ بود، او را مجبور به پیادهروی ۱۳ کیلومتری میکرد. مدرسه در دارون واقع بود و فلمینگ تا ۱۱ سالگی در آن تحصیل میکرد. استعداد یادگیری و مطالعهی الکساندر در سنین نوجوانی کشف شد و او بورسیهی تحصیل در آکادمی کیلمارناک را دریافت کرد. الکساندر نوجوان دو سال در آکادمی جدید تحصیل کرد و سپس راهی لندن شد.
فلمینگ ۱۳ ساله در سال ۱۸۹۵ به لندن رفت. برادر بزرگتر او تام در این شهر پزشک بود و الکساندر نزد او زندگی میکرد. تقریبا همهی اعضای خانوادهی فلمینگ بعدها نزد تام رفتند و مزرعهی خانوادگی به دست برادر بزرگتر یعنی هیو سپرده شد.
اولین مؤسسهی آموزشی محل تحصیل و رشتهی تحصیلی الکساندر، ارتباطی با زندگی حرفهای سالهای بعد او نداشت. او ابتدا به مدرسهی پلیتکنیک لندن رفت و در رشتهی تجارت و کسبوکار تحصیل کرد. در همان ماههای ابتدایی، اساتید فلمینگ متوجه استعداد بالای او شدند. آنها به این نتیجه رسیدند که جوان اسکاتلندی باید در دورههای پیشرفتهتر با چالش بیشتر تحصیل کند. به همین دلیل الکساندر در کلاسی با دانشآموزان دو سال بزرگتر از خود شرکت کرد و در ۱۶ سالگی تحصیلات معادل دبیرستان را به پایان رساند.
تاجری که پزشک شد
فلمینگ دوران آموزشی دبیرستان در رشتهی تجارت و کسبوکار را با نمراتی عالی به پایان رساند و بهخاطر رزومهی عالی، بهسرعت در یک دفتر حملونقل استخدام شد. او علاقهی زیادی به شغل اول خود نشان نمیداد و بهنوعی علاقهمند به پزشکی بود. الکساندر در سال ۱۹۰۱ و در سن ۲۰ سالگی ارثیهای از عمویش جان فلمینگ دریافت و آن را برای تحصیل در رشتهی پزشکی هزینه کرد. الکساندر علاقه داشت تا مانند برادرش تام، پزشک شود.
ورود به دانشکدهی پزشکی لندن مراحل فنی و تحصیلی متعددی داشت. الکساندر برای عبور از مراحل کار دشواری در پیش نداشت و آزمونها را با بالاترین نمرات گذراند. درواقع نمرات او در کل بریتانیا رتبهی برتر داشتند. درنهایت الکساندر در سال ۱۹۰۳ و در سن ۲۲ سالگی به دانشکدهی پزشکی بیمارستان سینت ماری لندن رفت. دورهی آموزش پزشکی در آن سالهای لندن شبیه به دورهی کارشناسی بود و فلمینگ پس از سه سال، مدرک کارشناسی پزشکی و جراحی را دریافت کرد.
الکساندر که ابتدا با رویای تبدیل شدن به پزشک مانند برادرش تام، به دانشکدهی پزشکی رفته بود، مسیر او را ادامه نداد. یکی از اساتید سینت ماری بهنام آلمروث رایت به او پیشنهاد داد که مطالعات و تحقیقات را در حوزهی ایمنیشناسی ادامه دهد و الکساندر نیز پیشنهاد استادش را پذیرفت. او در دانشگاه باقی ماند و فعالیتهای علمی خود را بهصورت تحقیقات ایمنیشناسی و باکتریشناسی ادامه داد.
تحصیل و تحقیق فلمینگ در حوزهی باکتریشناسی تا سال ۱۹۰۸ ادامه یافت و او در همین رشته با دریافت مدرک باکتریولوژی با مدال طلای برترین دانشجو، فارغالتحصیل شد. دانشگاه سینت ماری سپس پیشنهاد تدریس در همان حوزهی باکتریشناسی را به الکساندر داد.
آلمروث رایت استاد الکساندر علاقهی زیادی به مطالعهی بدن انسان و توانایی ذاتی آن در مبارزه با عفونت داشت. فلمینگ نیز تحت تأثیر توانایی قابلتوجه بدن در مبارزه با بیماریها و باکتریها بود. او در مطالعات خود این نکته را بهخوبی درک کرده بود که با وجود بیماریهای گاه و بیگاه انسان و آلوده شدن به باکتریهای متنوع، قابلیت طبیعی دفاعی بدن، از ماندگار و طولانی شدن عفونتها پیشگیری میکند.
کشف پنیسیلین
الکساندر فلمینگ در ماه اوت سال ۱۹۲۸ تعطیلاتی طولانیمدت را همراه همسر و پسرش سپری میکرد. او در ماه سپتامبر از تعطیلات بازگشت و متوجه پتری دیشهایی (از ظروف آزمایشگاهی) شد که روی میز آزمایش جا گذاشته بود. ظرفها شامل باکتری Staphylococcus بودند. زمانیکه الکساندر در تعطیلات حضور داشت، یکی از دستیارانش پنجرهی آزمایشگاه را باز گذاشته بود و ظرفها به انواع میکروب آلوده شدند. فلمینگ که از تخریب نمونههای آزمایشی ناراحت بود، آزمایشی کلی روی آنها انجام داد و دستاورد بزرگ علمیاش در یکی از ظرفها دیده شد.
در یکی از پتری دیشهای آزمایشگاهی، قارچی رشد کرده بود که باکتریهای اطراف خود را میکشت. باکتریهایی که فاصلهی بیشتری با قارچ داشتند، از بین نرفتند و کمتر تحت تأثیر بودند. الکساندر که از کشف تصادفی خود هیجانزده بود، ظرف مذکور را به یکی از دستیارانش نشان داد و او شباهت زیادی بین کشف جدید و روند پیدا کردن لیزوزیم بیان کرد.
کشف اولیهی پنیسیلین در پی یک اتفاق آزمایشگاهی رخ داد
فلمینگ از یافتهی جدید خود بسیار شگفت زده بود و به این باور رسید که آنتیبیوتیک طبیعی قویتر از لیزوزیم کشف کرده است. او تمرکز خود را از آن زمان به پرورش قارچهای مشابه بیشتر معطوف کرد. دانشمند اسکاتلندی پس از پرورش نمونههای متعدد به این نتیجه رسید که آنتیبیوتیک مورد نظر به ژن پنیسیلیوم تعلق دارد و مایعی کشندهی باکتری تولید میکند. او در هفتم مارس سال ۱۹۲۹، مادهی جدید را بهصورت رسمی پنیسیلین نام نهاد.
زندگی شخصی و مرگ
الکساندر فلمینگ در ۲۴ دسامبر سال ۱۹۱۵ با پرستاری اهل ایرلند بهنام سارا ماریون مکالروی ازدواج کرد. آنها تنها یک فرزند بهنام رابرت فلمینگ داشتند (که در سال ۲۰۱۵ از دنیا رفت) که پزشک عمومی شد. همسر اول الکساندر در سال ۱۹۴۹ از دنیا رفت و او در سال ۱۹۵۳ با آمالیا کوتسوری ورکاس ازدواج کرد. فلمینگ ۱۱ مارس سال ۱۹۵۵ در خانهاش در لندن از دنیا رفت. پیکر او در گورستان بارتون میلز سافک دفن شد.
کاشف پنیسیلین را میتوان پیشگام انقلاب آنتیبیوتیک در جهان نامید. درواقع کشف داروی حیاتی و جداسازی آن توسط فلمینگ در سال ۱۹۲۸ بهنوعی شروع علم آنتیبیوتیک مدرن محسوب میشود. دانشمندان متعددی پیش از فلمینگ، تأثیر پنیسیلیوم (کپک قارچی) را روی غیرفعال کردن رشد باکتریها بررسی کرده بودند و حتی نظریهی درمان بیماریهای حیوانی به کمک قارج مطرح شده بود. ارنست دوشن در سال ۱۸۹۷ و کلودومیرو توایت در سال ۱۹۲۳ تأثیرات قارچ را بررسی کرده بودند و دستاوردهایی هم داشتند. منتهی جوامع علمی پذیرای نظرات آنها نبودند و فلمینگ بهعنوان اولین نفر در این موضوع، دستاورد خود را بهصورت جامعتر به جهانیان معرفی کرد.
جوایز و افتخارات
آزمایشگاه بیمارستان سینت ماری که کشف پنیسیلین توسط فلمینگ در آن انجام شد، اکنون میزبان موزهی فلمینگ است که یکی از مشهورترین جاذبههای لندن محسوب میشود. دانشکدهی پزشکی سینت ماری که محل تحصیل و تحقیق فلمینگ بود، بعدا با کالج سلطنتی لندن در سال ۱۹۸۸ ادغام شد و ساختمان سر الکسلندر فلمینگ در کنزینگتون جنوبی لندن بهعنوان بخشی از این دانشگاه به افتخار فلمینگ در سال ۱۹۹۸ تأسیس شد. محل تحصیل دیگر فلمینگ یعنی مؤسسهی سلطنتی پلیتکنیک لندن امروز بهنام دانشگاه وستمینستر شناخته میشود و یکی از سالنهای اختصاصی خود را بهنام فلمینگ نامگذاری کرد.
فلمینگ علاوه بر دریافت جایزهی نوبل، افتخارات متعدد دیگری را نیز در دوران فعالیت کسب کرد. او عضو افتخاری Pontifical Academy of Sciences ایتالیا بود. بهعلاوه عضویت در انجمن سلطنتی علوم هم در سال ۱۹۴۳ به دانشمند اسکاتلندی اهدا شد. در کنار موارد فوق، کالج سلطنتی جراحان انگلستان مدرکی افتخاری بهنام Hunterian Professorship به فلمینگ اهدا کرد. در سال ۱۹۴۴ هم افتخار بزرگ دیگری برای کاشف پنیسیلین رقم خورد و جورج ششم لقب شوالیه و مقام سِر را به او داد.
افخارات و یادگارهای فلمینگ در سالهای پس از مرگش نیز ادامه یافت. مجلهی تایم در سال ۱۹۹۹ او را یکی از ۱۰۰ فرد مهم قرن بیستم نامید. در همان سال، یک پلاک یادبود در موزهی کتابخانهای الکساندر فلمینگ لندن نصب شد. بهعلاوه سه مجلهی بزرگ سوئدی نیز در همان زمان کشف فلمینگ را بزرگترین کشف قرن نامیدند. در سال ۲۰۰۲، یک نظرسنجی بهنام «۱۰۰ بریتانیایی کبیر» توسط BBC انجام شد که فلمینگ در میان آنها جای گرفت. علاوه بر بریتانیا، کشورهای دیگر اروپایی هم یادگارهایی به افتخار فلمینگ ساخته و نصب کردهاند. از میان آنها میتوان به اسپانیا، صربستان، بلغارستان و یونان اشاره کرد.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: