●
اطلاعات اولیهشاید مهم ترین راه ایجاد علاقه ، کسب اطلاعات اولیه درباره ی موضوع مورد نظر باشد. هرچه اطلاعات اولیه ی شما و دانسته های ابتدایی شما درزمینه ی موضوع بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری برای فراگیری آن خواهید داشت و درنتیجه تمرکز بهتری درآن به دست خواهید آورد. این همان ارتباط علاقه و میل به فراگیری است.
هرچه می توانید اطلاعات اولیه، سطحی و ابتدایی خود را افزایش دهید، چه این اطلاعات در راستای موضوع باشند چه نباشند.
مثلاً قبل از این که فرمول های پیچیده ی اصطکاک را درفیزیک مطالعه کنید، به کسب اطلاعات اولیه و ابتدایی درمورد اصطکاک بپردازید. اگرچه این مطالب پیش پا افتاده، سطحی و بی ارتباط با آن فرمول های پیچیده به نظرمی رسند، شوق و شورو میل به فراگیری و در نتیجه تمرکز حواس شما را افزایش خواهند داد.
●
اطلاعات اولیه چگونه باشند؟برای کسب اطلاعات اولیه باید دقت کنید که این اطلاعات، ویژگی های لازم را داشته باشند. هرمطلبی نمی تواند اطلاعات اولیه تلقی شود. باید به خاطرداشته باشیم که اطلاعات اولیه قرار است در ما شوق و رغبت ایجاد کند و ما را به فراگیری بیشتر وادارد. بنابراین:
۱- اطلاعات اولیه باید ساده باشند: اگرشما درابتدا مطالب دشوار و سخت را جستجو کنید و به آن ها توجه نشان دهید، به جای علاقمند شدن به آن ها از آن ها بیزار می شوید. اطلاعات اولیه باید ساده ترین مطالب باشند.
۲- اطلاعات اولیه باید کم حجم باشند: با وجود آن که اطلاعات اولیه ی فراوانی در اختیار شماست که همگی ساده اند، توصیه می کنیم همه ی این اطلاعات را یکجا نگیرید. یکی ازاین اصول مهم یادگیری و قوانین پایه ای حافظه این است: یادگیری تدریجی است. اگزشم ۹ ساعت مطالعه ی مستمرجغرافی را دریک روز، به یک ساعت مطالعه در ۹ روز تبدیل کنید و یا ۱۸ ساعت مطالعه ی پشت سرهم دریک روز را به ۶ ساعت مطالعه در ۳ روز تقسیم کنید، بازده فوق العاده بیشتری خواهیم داشت.
یادگیری یکباره ی مطالب شما را زود خسته و بی علاقه می کند. درست مثل آنکه بخواهید دریک روز ازصبح تا شب نیمی از کتاب را یاد بگیرید. اصل یادگیری تدریجی هم برایجاد علاقه استوار است. اطلاعات فراوان و یکباره به راحتی شما را ازآن درس بیزار می کند.
۳- اطلاعات اولیه باید به شکل خوبی ارائه شوند: انتقال اطلاعات اولیه به شکلی خوب و دوست داشتنی، شوق شما را برای فراگیری بیشترافزایش می دهد. معلمی را به خاطر بیاورید که مطالب را به زبانی خوشایند به شما انتقال می دهد و درهمان روزاول آنچنان تأثیری بر شما می گذارد که شیفته ی آن درس می شوید.
وقتی که مشغول درس خواندن هستید، مانند همان معلم مطالب را به شکلی زیبا برای خود بیان کنید و در خود علاقه ایجاد کنید، به خصوص دردرس هایی که معلم شما مطلب را خشک و جدی و نه چندان خوب ارائه می دهد، حتماً ازاین روش استفاده کنید.
۴- به کاربردهای علمی مطالب علمی فکرکنید: کاربرد مطالب را درزندگی خود جستجو کنید. قبل ازآنکه به سراغ مفاهیم پیچیده ی اصطکاک بروید به این فکرکنید که زمستان ها درهوای سرد، دستان خود را به هم می مالید تا گرم شوند.
●
دانستن قوانینشناخت قانون هرچیزی شما را به آن علاقمند می کند. اگرخیلی ها ازتماشای تنیس لذت نمی برند به خاطرآن است که ازقانون شمارش امتیازها درآن آگاهی ندارند.
یکی ازموارد بسیارمهم که شما معمولاً نادیده می گیرید، قانون و روش مطالعه است. ابتدا باید روش مطالعه را فرا بگیرید.
●
زبان گردانیوقتی شما چند دوست دارید، دوستی را که به شما بیشترشبیه است، عاطفه و روحیه ی شما را دارد و به زبان شما سخن می گوید، بیشتردوست دارید. به حرف هایش بیشترتوجه می کنید و حتی بیشتراورا به خاطرمی سپارید. زبان کتاب، بک زبان ساده، عمومی و همگانی است و باید هم چنین باشد. این شما هستید که باید پس ازمطالعه، کتاب و متن و نموداروفرمول ها را به زبان خود بیان کنید.
زبان گردانی یعنی بیان مطالب دشوارکتاب به زبان ساده وخوشایند خودتان.
●
با کتاب شوخی کنیدوقتی تلویزیون تماشا می کنید یا با دوستتان صحبت می کنید، لبخندی برلب دارید و راحتید، اما وقتی ازکتاب و مطالعه صحبت می شود و به سراغ درس ها می روید جدی و محکم و اخمو می شوید.
در روان شناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بارهیجانی بیشتری دارند، بیشتر درحافظه می مانند و بهتربه خاطرآورده می شوند چرا که هیجان، علاقه، تمرکز، و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود.
مثالی بزنیم: من به شما می گویم: همسایه ی ۱۸ سال قبلتان یادتان می آید؟ شما می گویید: نه. می گویم: همان که دو بچه ی کوچک داشت. می گویید: نه، به خاطرنمی آورم. می گویم: همان که پدرش فروشنده ی لباس بود. و شما باز هم به خاطرنمی آورید. می گویم: همان که خانه شان آتش گرفت. یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود چرا که آتش گرفتن، بارهیجانی مؤثری داشته است.
اگرچه آتش گرفتن، یک هیجان منفی درشما ایجاد کرده بود، درهرحال هیجان انگیزبود وهمین هیجان باعث شده بود که شما خاطره ی آن را به خوبی به خاطربسپارید.
با کتاب خود شوخی کنید. مثال هایی مهیج، شادی آفرین وحتی خنده داربزنید. این موضوع به علاقه و تمرکزشما کمک زیادی می کند.
با کتاب آنچنان شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنی ترین دوست خود رسیده اید.
●
توجه به لذت های نهایی، نه دشواری مسیراگرباید روزی بیست صفحه مطالعه کنید، فکرخود را به رنج روزی بیست صفحه مطالعه تمرکز نکنید بلکه به لذت های نهایی که نصیبتان می شود توجه کنید. آنچه شما را به تلاش پیگیرومستمروا می دارد، میل به جذب لذت هاست. کسانی ازکوه بالا می روند و قله را فتح می کنند که لذت رسیدن به قله را درذهن می پرورانند. این افراد درطول مسیرهرگز به دشواری راه نمی اندیشند بلکه خود را درآن بالا مجسم می کنند و به این فکرمی کنند که ازآن بالا همه چیززیباست. همین شوق ذهنی باعث می شود که آن ها به راحتی دشواری مسیررا بپذیرند و پیش بروند. حال آنکه اگرآنان تمام ذهنشان را معطوف به دشواری مسیر می کردند و مدام به این فکر می کردند که چقدرتا پایان راه باقی است، این رنج که در ذهنشان مجسم می شد، به سرعت آن ها را خسته می ساخت.
●
اشتباه در برنامه ریزیهمین جا لازم است که به برنامه ریزی غلط و پیگیری نادرست برنامه های درسی اشاره کنیم. برنامه هایی که برای یک روزحجم زیادی ازمطالب را دربرمی گیرد، عملاً به خاطرهمین حجم زیاد، تنفرایجاد می کند.
عده ای، وقتی برنامه ریزی می کنند که مثلاً ازفلان کتاب، روزی یک صفحه مطالعه کنند، به جای آن که برنامه ی همان روز را اجرا کنند، مدام کتاب را ورق می زنند که چه راه زیادی باقی مانده است و همین توجه به دشواری مسیرطولانی بودن راه، شوق و علاقه و تمرکز را درآن ها ازبین می برد.
ازاجرای برنامه های روزانه فقط برنامه ی همان روز را انجام دهید و مطلقاً به این که چند صفحه مانده فکرنکنید.
باید همیشه به خاطرداشته باشید که هرروزفقط برنامه ی همان روز را اجرا کنید.
وقتی مطالعه در ما تا حدودی تبدیل به یک عادت شد، آن وقت میتوانیم برای مطالعه برنامهریزی کنیم و به صورت هدفمند پیش برویم. بدیهی است که هدف ما از مطالعه این نیست که خودمان را تبدیل به انبار معلومات و محفوظات پراکنده کنیم و «از هر دری سخنی بخوانیم»، بلکه هدف ما این است که مطالعه به تکامل شخصیت علمی و معنوی ما کمک کند و راه را برای دستیابی ما به یک جهانبینی علمی هموار نماید. برای تحقق این هدف، داشتن یک «سیر مطالعاتی» ضروری است. بنابراین ما قبل از مطالعه باید بدانیم که به دنبال دانستن چه چیزی هستیم و روح ما تشنه دانستن چه معلوماتی است.
راهکارهایی برای مطالعه ارزانو اما نکته آخری که در اینجا اشاره به آن ضرورت دارد، این است که با توجه به قیمت گران کتابها و بضاعت اندک قشر کتابخوان، چگونه میتوانیم بدون پرداخت هزینههای سنگین، کتابهای مورد علاقه خود را برای مطالعه تهیه کنیم؟!
البته حساب کتابخوانهای حرفهای از این بحث جداست. زیرا مطالعه کتاب برای این جماعت مثل نان شب واجب است. به همینخاطر آنها به هر زحمتی و با هر هزینهای کتابهای مورد نیاز خود را تهیه کرده و برای مطالعه آنها برنامهریزی میکنند.
ولی روی سخن من با آن دسته از خوانندگان کتاب است که تازه به جرگه خوانندگان کتاب و «اصحاب مطالعه» پیوستهاند. طبیعی است که برای این گروه از کتابخوانها، مشکل خرید کتاب، مشکلی کاملا جدی است که اگر به آن توجه نشود، باعث میشود که این افراد قید مطالعه را زده و به زندگی عادی خود ادامه دهند، یعنی زندگی بدون کتاب!
به راهکارهایی که برای این گروه از افراد میتوان پیشنهاد کرد، بهطور اجمال اشاره میکنیم:
الف - عضویت در کتابخانههای عمومی و گرفتن کتاب به صورت امانت جهت مطالعه.
ب - مطالعه کتابهای ضمیمه مجلات و روزنامههای کثیرالانتشار.
پ - مطالعه کتابهایی که به صورت پاورقی در روزنامهها و مجلات چاپ میشود.
ت - کرایهکردن کتاب از آن دسته از کتابفروشیهایی که کتاب را جهت مطالعه به صورت کرایه در اختیار خوانندگان میگذارند.
ث - امانتگرفتن کتابهای مورد علاقه از دوستان و آشنایان
ج - خرید کتابهای مورد علاقه بهصورت اشتراکی
چ - استفاده از کتابخانههای شخصی و خانوادگی.
جان کلام آن که مطالعه یک نیاز روحی و معنوی است که بی توجهی به ارضای آن، فرآیند تکامل انسانی و معنوی ما را دچار وقفه میکند. برای پیشگیری از این ضایعه جبرانناپذیر، باید به دنبال «کشف لذت مطالعه» باشیم.