هوش هیجانی پایین مشکلی است که میتواند در طیف گستردهای از روابط اجتماعی تأثیر بگذارد. برخی از متخصصان حتی اظهار داشتند که هوش هیجانی در تعیین موفقیت کلی در زندگی ممکن است از IQ (بهره هوشی) مهم تر باشد. آخرین باری را به یاد آورید که با شخصی مشاجره کردهاید زیرا که نمیتوانست درک کند که شما چه احساسی دارید یا زمانی که شما درک نمیکردید طرف مقابل تان چه احساسی دارد، در هر دو مورد هوش هیجانی نقش اساسی در این درگیری ها داشته است.
نشانههای هوش هیجانی پایین
داشتن بحث و دعواهای زیاد
احتمالا شخصی را میشناسید که انگار همیشه با همه دعوا دارد. دوستان، خانواده، همکاران یا حتی افراد غریبه، درگیر بحث و جدل با وی میشوند. ازآنجا که افراد دارای هوش هیجانی پایین، مشکل در درک احساسات دیگران دارند، بدون در نظر گرفتن اینکه طرف مقابل شان چه احساسی دارد شروع به دعوا و بحث میکنند.
درک نکردن احساسات دیگران
افراد دارای هوش هیجانی کم، کاملا نسبت به احساسات دیگران بی توجه هستند. آنها متوجه نیستند که ممکن است همسرشان عصبانی باشد یا همکارشان عصبی و مضطرب باشد.
تنها این نیست، این افراد از اینکه دیگران از آن ها توقع دارند که به احساسات شان توجه کنند، ناراحت میشوند. عواطف و احساسات به طور کلی در این افراد باعث تحریک پذیری و برانگیختگی میشود.
فکر میکنند دیگران بیش از حد حساس هستند
افراد دارای هوش هیجانی پایین ممکن است در زمان های نامناسب شوخی کنند. مثلا در مراسم ختم یا بعد از یک اتفاق ناگوار شوخی کنند. هنگامی که افراد دیگر نسبت به چنین شوخیهای نامناسبی واکنش نشان میدهند، ممکن است فرد مبتلا به هوش هیجانی پایین فکر کند که دیگران خیلی حساس هستند. این افراد در درک احساسات دیگران مشکل دارند، بنابراین تعجبی ندارد که چرا آنها قادر نیستند این موقعیت ها را درک کنند.
امتناع از گوش دادن به سایر نقطه نظرها
افراد دارای EQ کم احساس میکنند که آن ها درست هستند و از خود دفاع میکنند، با این وجود از گوش دادن به حرف دیگران خودداری میکنند. آنها اغلب نسبت به احساسات دیگران بدبین و بیش از حد منتقد هستند.
سرزنش دیگران برای اشتباهات
افرادی که دارای هوش هیجانی کم هستند، درک چندانی در مورد چگونگی بروز احساسات خود در مشکلات ندارند. وقتی کارها اشتباه پیش میروند، دیگران را سرزنش میکنند. آن ها اغلب موقعیت یا رفتار دیگران و اقدامات آن ها را مقصر میدانند. آن ها ممکن است بگویند که چاره دیگری ندارند و افراد دیگر موقعیت آن ها را درک نمیکنند. این تمایل به نپذیرفتن مسئولیت اغلب باعث می شود احساس کنند که قربانی شدهاند.
ناتوانایی در مقابله با موقعیتهای پر هیجان
احساسات شدید، چه خودشان داشته باشند چه دیگران، درکش برای افراد دارای هوش هیجانی کم سخت است. این افراد غالباً از چنین موقعیتهایی دوری میکنند تا از برخورد با عواطف خودداری کنند. پنهان کردن احساسات واقعی شان از دیگران نیز بسیار متداول است.
طغیان ناگهانی احساسات
توانایی تنظیم هیجانات یکی از پنج مؤلفه اصلی هوش هیجانی است. افراد دارای EQ پایین اغلب در درک و کنترل احساسات خود مشکل دارند. آنها ممکن است طغیان های عاطفی غیرمنتظره ای داشته باشند که به نظر میرسد طوفانی و غیرقابل کنترل است.
دشواری در حفظ دوستی
از آنجا که افراد دارای هوش هیجانی پایین، به احساسات دیگران اهمیت نمیدهند و سرد و بی احساس هستند، در حفظ دوستی دچار مشکل میشوند. دوستی نزدیک و صمیمی، نیازمند به اشتراک گذاشتن هیجانات، دلسوزی و حمایت عاطفی است و افراد دارای هوش هیجانی کم با این مسائل مشکل دارند.
نداشتن همدلی
از آنجا که افراد با هوش هیجانی کم، احساسات دیگران را درک نمیکنند، همدلی کمی نسبت به افراد دیگر تجربه میکنند. آنها متوجه احساسات دیگران نمیشوند، در نتیجه غیرممکن است که بتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند.