افراط و تفریط، آفت است. اگر به همین یک جمله باور داشته باشیم، میتوانیم دنیایمان را بسازیم. درس خواندن و درس نخواندن در تعطیلات، مسئلهای است که پدر و مادرها و دانشآموزان با آن درگیرند.
برخی دانشآموزان تا اسم تعطیلات را میشنوند، وظیفه خود را بهکلی از یاد میبرند. در اینجا پدر و مادر به میدان میآیند، بچهها را بهزور سر درس و مشق مینشانند و تعطیلات را به کام آنها تلخ میکنند اما در برخی موارد، بچهها دوست دارند در تعطیلات، فقط درس بخوانند؛ اما پدر و مادرها مخالفاند که هر دو صورت، آفتهایی به همراه دارد. پس برای رهایی از این دوراهی بزرگ و انتخاب راه سوم، توجه به نکتههای زیر کمککننده است:
هدف خود را مشخص کنید
روی سخنم با دانشآموزان است. اینکه برای درس خواندن خود، هدفی مهم تعریف کنید. هدفی که انگیزه شما را برای تلاش مستمر، افزایش دهد. فکر کنید برای چه میخواهید درس بخوانید و با این کار میخواهید به کجا برسید؟ یک هدف و یک عامل انگیزه بیابید و متناسب با آن، برنامهریزی کرده و تلاش کنید.
مطمئن باشید اگر هدفی درست داشته باشید، راهتان را مییابید. آیا میخواهید یک خانم دکتر نهچندان خوشحال بیحوصله باشید یا یک خانم معلمی که گلدوزی بلد است، سفر رفته و کتابهای غیر درسی خوانده است؟ یادتان باشد رنگ بهار، تابستان، پاییز و زمستان هر سال از عمرمان، با سال پیش متفاوت است و احوالی که در ۱۵ سالگی دارید، هرگز در ۲۵ سالگی و ۴۵ سالگی نخواهید داشت.
دور باورهای اشتباه خط بکشید
روی سخن با پدر و مادرهاست. نخستین اشتباه، این است که از فرزندتان میخواهید بیوقفه درس بخواند. این وسوسهای خطرناک است و هر چه امتحان بزرگتر و نزدیکتر باشد، راحتتر در این دام میافتید. قرار نیست میزان بهینه ساعات مطالعه، کوتاه یا تفریحی باشد. اگر میخواهید فرزندتان سخت درس بخواند، باید سخت کار کند؛ اما به چشم دویدن در یک مسابقه دو به آن نگاه کنید.
سرعت بالایی هست که میتوان با آن به دویدن ادامه داد و سرعت دیگری هم هست که بسیار بالاست و فرد در آن نفس کم میآورد. این دو نوع سرعت را از هم جدا کنید. سادهترین راه برای جدا کردن این دو کار، تنظیم ساعتهایی معین است که به فرزندتان اجازه میدهد زمان کافی برای استراحت داشته باشد.
در تعطیلات، کم ولی مداوم درس بخوانید
روی سخن با دانشآموزان است. برنامهریزی بلندپروازانه و ایدهآلگرایانه، نه تنها شما را از هدفتان دور میکند، بلکه تعطیلات را هم برایتان زهرمار خواهد کرد. دو دانشآموز را تصور کنید که میخواهند در تابستان برای درس خواندن برنامهریزی کنند. یکی برنامهاش را به گونهای میچیند که از ۸ صبح تا شب ۸ ساعت درس بخواند و دانشآموز دیگر در روزهای تعطیل، دو ساعت درس خواندن را برای خود در نظر میگیرد.
بیشک فرد نخست، پس از چند هفته خسته کلافه و بیحوصله میشود، کتابهایش را از خود دور میکند و تا چند هفته سراغ درس خواندن نخواهد رفت. اگر هم به اصرار پدر و مادرش درس بخواند، پس از تعطیلات، خموده، عصبی و افسرده است؛ اما کسی که دو ساعت، اما هر روز و با تمرکز و نشاط درس خوانده، در پایان تعطیلات برنده است. چون هم احساس شادی و نشاط را در خود بالا برده، هم مهارتهای دیگری آموخته و هم به درسهایش رسیده است.
البته ناگفته نماند که هر چه ساعت مطالعه بیشتر باشد، نتیجه بهتری گرفته خواهد شد؛ اما کسی میتواند موفق باشد که در کنار مطالعه به فکر برنامههای دیگر هم باشد و کمکم بر اساس نیاز پایه تحصیلی، ساعت مطالعهاش را در روزهای تعطیل افزایش دهد.
متعادل باشید
روی سخنم با پدر و مادرهاست؛ فراموش نکنید که فرزندانتان، رباتهای دانشمند نیستند. بچههای امروز برای اینکه فردا بندهای فرمانبردار، شهروندی مفید، همسری شایسته و پدر و مادری خوب باشند، افزون بر درس خواندن به چیزهای دیگر مهارت آموختن و شعر خواندن هم نیاز دارند. یادتان باشد افراط و تفریط، آفت است و تعادل، راز موفقیت و رضایت.
لذت بردن را یاد بگیرد
روی سخن با دانشآموزان است؛ از گرما مینالیم و از سرما فرار میکنیم. در جمع از شلوغی کلافه میشویم و در خلوت از تنهایی بغض میکنیم. تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بیحوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس! همیشه در انتظار به پایان رسیدن روزهایی هستیم که بهترین روزهای زندگیمان را تشکیل میدهند: مدرسه، دانشگاه و کار؛ اما زندگی زمانی معنا پیدا میکند که همه اینها کنار هم قرار بگیرند.
لازم نیست پیوسته درس بخوانید و نباید درس را به طور کلی رها کنید؛ بلکه روشی دیگر داشته باشید. هدفهایتان را بیابید و راههای جذاب بیافرینید. اگر هدفتان شاگرد اول شدن است، دورِ تفریح، ارتباط با دیگران، ورزش و سفر را خط نکشید.