در مورد درسهای پیشدانشگاهی در تابستان کلاس شرکت میکردم و حتماً خود را موظف میکردم که مطالب تدریس شده را مطالعه کنم و حل تمرین از این مبحثها را در برنامهی خودم داشتم.
تابستان فصت خیلی خوبی برای مطالعه ی دروسی است که زمان بر هستند و تسلط بر این مباحث دشوارتر است,مثل ریاضی یا فیزیک.
به همین دلیل من در تابستان بیشتر وقتم را صرف خواندن و فهمیدن دروس کردم.
ابتدا کتاب ها و جزوه هایی را که میخواستم بخوانم لیست کردم و تعداد صفحات و حدود زمانی که برای هر کدام لازم بود را نوشتم.
بر همین اساس فهمیدم برای هر درس میتوانم چقدر زمان بگذارم و برنامه ریزی کردم.
این برنامه در واقع یک برنامهی راهبردی بود نه اینکه ساعتهای مطالعهام را تا آخر تابستان از همان ابتدا تعیین کنم.
ابتدا دروس سال دوم را خواندم و سپس سال سوم به این خاطر که درس های سال سوم تازه بودند و سال دوم را بیشتر فراموش کرده بودم.
هر چند سال دوم ممکن است سادهتر باشد ولی برای من بیشتر زمان برد.
من فرصت نکردم در تابستان تست بزنم(فقط کمی برای درس زیست تست زدم) ابتدا از این بابت کمی نگران بودم و میترسیدم نتوانم در طول سال به اندازه ی کافی تست بزنم ولی بعداً در طول پاییز و زمستان متوجه شدم که مطالعه ی مطالب زمان کمتری نیاز دارد و علی رغم اضافه شدن مدرسه و دروس پیش دانشگاهی فرصت به اندازه ی کافی بود.
علتش این بود که شاید حین مطالعه حس میکردم به اندازه ی کافی از مطالبی که در تابستان خوانده ام را یادم نمی آید ولی قطعاً خواندن دروس در تابستان بر پایه ریزی دروس مختلف در ذهن مؤثر است و باعث می شدم با صرف زمان کمتری بتوانیم مطالب را بخوانیم.
نحوه ی مطالعه در هر روز و هر هفته شاید بیشتر شخصی باشد.
یکی از مواردی که کلی ترند این است که من در خواندنم در هر نیمه ی روز (قبل از ظهر و بعد از ظهر)تقریباً ترکیب دو اختصاصی یک عمومی را رعایت می کردم و سعی می کردم دروس متنوع باشد تا بازدهی مطالعه ی هر درس بالا باشد.
قبل از مطالعه ی هر درس هم باید یا دید مثبت شروع کنیم اگر حس می کردم الان نمی توانم مبحثی را یاد بگیرم و ذهنم آمادگی ندارد آن را با درس یا مبحث دیگری که در برنامهام بود جا به جا می کردم ,در غیر این صورت هم وقتم تلف می شد هم آن مطلب را خوب یاد نمی گرفتم.
یک روز در هفته را به عنوان روز استراحت هفته در نظر گرفته بودم و از ساعت خاصی مثلا 6 بعد از ظهر به بعد درس نمی خواندم.این روز را طوری انتخاب کرده بودم که پایان هفته باشد و ساعتی باشد که درس خواندنم کمتر مفید است,با این روش هنگام شروع هفته احساس خستگی نمی کردم.