نیمهی دوم دههی هشتاد هر سال نزدیک یک میلیون و دویست هزار نفر در کنکور شرکت میکرد و حدودِ 70 هزار دانشآموز المپیادی داشتیم، این سالها خیلی کمتر از 6 درصد از کلّ دانشآموزانِ کنکوری را المپیادیها تشکیل میدادند (بچههای اول، دوم و سوم دبیرستان میتوانستند در المپیاد شرکت کنند). در این زمان المپیاد به مدارسِ سمپادِ شهرهای بزرگ و مجموعههای خاص غیرانتفاعی محدود میشد و بقیهی بچهها نمیدانستند که این چیزِ عجیب چیست و به چه دردی میخورد.
مهمترین کارها در این سالها، آشناییِ دانشآموزان با المپیاد و فراهم کردنِ راههایی بود که بچههای شهرستانهای کوچکتر هم بتوانند با رقابتِ المپیادی آشنا شوند، بدانند که المپیاد شاخِ غولِ طلایی نیست که بعضی ببینند و بقیه تا آخرِ عمر از دور تعریفِ آن را بشنوند. آیریسک هم در این سالها تاسیس شد و به همراهِ رشدِ بسترِ اینترنت در کشور، اطلاعرسانی و برنامهریزی دانشآموزان در سراسرِ کشور میسّر شد.
در این سالها بود که مرامنامهای نوشتیم و به عنوانِ اولین موسسهی آموزشِ دبیرستانی در ایران آزمونهای آنلاین را برگزار کردیم. قرار شد بچهها برای پیشرفت و آشنایی خودشان در آزمونها شرکت کنند و حتی رقابتی هم نبود و رتبه نمیدادیم! آزمون فقط جنبهی آموزش و سنجشِ شخصی داشت و هر کس از هر کجای ایران فقط با خودش رقابت میکرد. جالب اینکه بچههای خیلی قوی از این طرح استقبال کردند و سالِ اول بیش از نیمی از مدالهای طلای المپیادِ کشوری، در آیریسک خود را سنجیده بودند. اما نکتهی بسیار جالبتری هم بود، در هیچ کدام از درسها هیچ کس (حتی آنها که بعدتر طلای جهانی شدند) درصدِ بالاتر از 90 را به دست نیاوره بودند. معنیِ این عدد این بود که تقبلی نشده و همه صادقانه وارد شده بودند.
سالها گذشت و علاوه بر آزمونِ تحتِ وب، اولین نرمافزار (Client) آنلاین و آفلاین آزمونسازی برای المپیاد هم در سال 1391 ساخته شد و بچهها علاوه بر شرکت در آزمونِ آنلاین، میتوانستند برای خود از بانکِ سوالات آزمونسازی هم بکنند و خود را با جامعهی آماری پیشین بسنجند. خلاصه اینکه همهجوره امکانِ تنبلیِ بدنی و ورزشِ فکری را فراهم کردیم. دانشپژوهانِ قدیمیتر به یاد دارند که در این سالها باشگاه دانش پژوهان جوان هم با بحران مواجه بود و علاوه بر تغییر ساختار و کمتوجهی به حوزه المپیاد، با مشکلات بودجه و زیرساخت هم دست و پنجه نرم میکرد (هنوز هم بعضی از این مشکلات باقی مانده)؛ بخشنامهها سرِ وقت نبود، سوالات گاهی دیر و بیکیفیت طراحی میشد، جشنِ اهدای مدال برگزار نمیشد و حتی باشگاه سایتی کوچک هم برای اطلاعرسانی نداشت. خلاصه با این همه بیمهری که به المپیاد شد، تا آنجا که توانستیم در گسترش آن قدم برداشتیم و با همایشهای استانی و شهر به شهر، سعی در آشنایی دانشآموزان با این فرایند داشتیم. خدا رو شکر که همکارانِ بسیار خوبی در این راه همراهِ ما بودند که کثیری از آنها تجربههای خوبی هم اندوختند.
و اما …
الآن المپیاد با مشکلِ گسترش و آشنایی روبهرو نیست، در کنکور نود و پنج، حدود هشتصد و پنجاههزار نفر شرکت کردند و تعدادِ المپیادیها (با کاهشِ سالِ نهمیها یا همان اولِ دبیرستانیها در نظامِ قبلتر که یک سوم المپیادیها را کاهش داد) حدود صد و پنجاههزار نفر شد که 17 درصدِ کنکوریها است و نشان از رشدِ آشنایی با المپیاد در سراسر کشور دارد. در همین سالها مدارسِ خوبِ هر شهر نیز به المپیاد به چشمِ یک ویترینِ لوکس نگاه میکنند که از یک سو برای رشد علمی مدرسه مفید است و از سوی دیگر در جذبِ دانشآموزان قویتر به مدرسه سهم دارد. در مدارسِ غیردولتی نیز المپیاد علاوه بر بالندگی علمی، سودآوری مالیِ مجموعه را در پی دارد.
دانشآموزان نیز حسابگرتر از پیش شدهاند، المپیاد را فقط به خاطرِ علم نگاه نمیکنند و جوایز و مزایای آن را به صفحه و ماه و ریال میسنجند و به شدت پیگیرِ حواشیِ آن هستند. بنابراین رقابت در المپیادهای آزمایشی، از سنجشِ شخصی فراتر رفته و گاه به جنگی نابرابر تبدیل میشود. اخلاقِ بد همهگیر نیست، اما خواندنِ چند مثال با نیمگوشهی نگاه جالب است:
دانشآموزانی هستند که با آزمونهای آزمایشی روحیه رقبا را تضعیف میکنند.
مدارسی هستند که با رتبهبندیِ المپیادهای آزمایشی، سعی در حذفِ مدارسِ رقیب دارند.
مسوولینِ آموزشی هستند که با تعدد فراوان المپیادهای آزمایشی سعی میکنند غولی بسازند که مدارس دیگر توانایی شکست آن را ندارند.
اولیایی هستند که با تکیه بر نتایجِ المپیادهای آزمایشی، خواستههای عجیب از مدرسه دارند و برای دانشآموزان امتیاز میگیرند.
مدرسینی هستند که بنا بر نتایجِ المپیادهای آزمایشی، نظرِ مدرسه را به سمتِ کفههای مالیِ سنگین سوق میدهند و اگر نتیجهای هم در آزمونِ اصلی به دست نیامد، عاملِ شانس را دخیل میکنند.
و …
این شد که اکنون دیگر المپیادِ آنلاین سالم نیست! باید دانشآموز بنشیند و خود را در محیطِ آزمون شبیهسازی کند، وگرنه کامپیوتر و موبایل، نمیتواند برنامهریزِ دانشآموز باشد.
با این همه زیرساخت و هزینهای که انجام شده بود، آیریسک به یک باره المپیادِ آنلاین را از سال 1394 قطع کرد تا شاهدِ رشدِ اتفاقاتِ عجیب نباشیم و مدارس بتوانند با نطارتِ کامل بچهها را با سوالاتِ واقعی و کاغذ و چرکنویسِ واقعی ارزیابی کنند.
با توجه به آنچه گفته شد، اکنون شرکت در المپیادِ آنلاین نه تنها سودی ندارد، بلکه میتواند آفتهایی را به همراه داشته باشد که از کنترل خارج هستند و صدمهای بزرگ را به دنبال دارند. امیدواریم در سالهای آینده و با بهتر شدنِفرهنگِ تحصیلی، دوباره بتوانیم از این امکانِ بالقوه استفاده کنیم.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: