فکر میکنید ما انسانها برای اولین بار اتمها را به هم کوبیدیم؟ واکنشهای هستهای برای میلیونها سال در قلب ستارهها اتفاق میافتد. زندگی یک ستاره از واکنش هستهای هیدروژن آغاز میشود.
نیروی جاذبه ایجاد شده در مرکز ستاره، آن را در یک نقطه کوچک فشرده میکند. انرژی واکنش هستهای بر خلاف جاذبه فشار رو به بیرون ایجاد میکند.
یک تعادل ظریف در این بین ایجاد میشود. تعادل ایجاد شده برای میلیونها یا تریلیونها سال ادامه پیدا میکند. ستارههای کوچک عمر طولانیتری دارند.
انرژی مورد نیاز برای تعادل در ستارههای کوچک، کمتر است. ستارهها را در چند لایه تصور کنید. لایههای مختلف دائم در گردش هستند. در گردش بودن این لایهها، هیدروژن تازه را به داخل هسته میآورد. با تکرار این روند موتور خانه ستاره همیشه روشن میماند.
البته باید بدانید: یک ستاره کوچک قرمز که تریلیونها سال هیدروژن را سوزانده است، پیر نیست. با پیر شدن یک ستاره کوچک درخشان و درخشانتر میشوند.
در انتهای ماجرا، ستاره به تودهای از هلیوم و هیدروژن بی فایده تبدیل میشود. با بر هم خوردن تعادل جاذبه و دافعه نظم ستاره از بین میرود. با نبود واکنش هستهای دیگر منبع انرژی برای نور و گرما وجود ندارد. یک سرنوشت غم انگیز برای ستارهای که برای میلیونها سال درخشان بوده است.
پایان بزرگ
مرگ یک ستاره عظیم بسیار خشنتر است. برای ایجاد تعادل در یک ستاره بزرگ به انرژی بیشتری نیاز داریم. واکنش هستهای در این نوع ستاره سریعتر است. شدت آن نیز بیشتر است. ستارههای غول پیکر عمر کوتاهی دارند. البته این عمر کوتاه در حد چند میلیون سال است. بر خلاف ستارههای کوچک، یک مرگ با شکوه در انتظار ستارههای بزرگ است.
فشار جاذبه در این ستارهها سر به آسمان میکشد. این مقدار فشار هیدروژن و هلیوم را به راحتی ذوب میکند. در واکنشهای هستهای، کربن، اکسیژن، سیلیکون و بسیاری از عناصر جدول تناوبی ساخته میشود. با ایجاد عناصر فلزی در قلب این ستاره، عمر آنها به پایان میرسد. تمام مواد موجود در اطراف هسته فشرده میشود. این فشردگی جلوی واکنش هستهای با روند عادی را میگیرد.
هسته به شدت جمع و فشرده میشود. آنقدر فشرده که الکترونها به داخل پروتونها فرو میروند. کل هسته به توپ غول پیکر نوترونی تبدیل میشود. هسته فشرده شده در برابر فروپاشی مقاومت میکند، اما مقاومت او دوام نمیآورد. با شکستن مقاومت هسته ستاره، یک ابر نو اختر ایجاد میشود.
ابر نواختر در طول یک هفته به اندازه خورشید در طول 10 میلیارد سال انرژی آزاد میکند. موج انفجار چنان ضربه ای وارد میکند که کهکشانهای دیگر آن را احساس میکنند.
انفجار یک ستاره غول پیکر چشم نواز است. اگر چند کهکشان دورتر ابر نو اختر ایجاد شود ما از زمین میتوانیم آن را ببینیم.
آخرین نمایش
بدترین سرنوشت در انتظار ستارههای متوسط است. آنها مرگی به آرامی ستارههای کوچک ندارند و شکوه و انفجار بزرگان در آنها دیده نمیشود.
ستارههای متوسط تبدیل به دریایی طوفانی و نا امن میشوند. نا امنی آنها برای دیگران نیست. زمان مرگ از درون نابود میشوند. خورشیدی که روزهای ما را نورانی میکند یک ستاره متوسط است.
زمان مرگ هستهای از اکسیژن و کربن ایجاد میشود. این هسته جرم کافی برای سنگینتر شد ندارد. در نتیجه گرم و گرمتر میشود. گرما آن را بزرگ میکند. این روند از خورشید ما یک غول قرمز میسازد. این گلوله آتشین به مدار زمین میرسد و سیارهها در میان راه را از بین میبرد.
گلوله آتشین بی ثبات است. یک ساختمان فرسوده را تصور کنید، با لودر از میان آن عبور میکنیم. ساختمان بر زمین میریزد. ستاره در حال مرگ مدام بر زمین میریزد و دوباره شروع به بزرگتر شدن میکند.
با هر بار تکرار این ماجرا، بخشی از ستاره جدا میشود. در آخرین مرحله مرگ مانند آتشفشان فوران میکند. از گرد و غبار ستاره مرده هستهای از کربن و اکسیژن تشکیل میشود.
این هسته زمانی که در معرض شرایط خلا فضا قرار میگیرد، نامش تغییر میکند
کوتوله سفید اطراف خود را روشن میکند. روشنایی حدود 10 هزار سال ادامه دارد. تماشای اثر هنری آسمان در یک تلسکوپ زیبا و چشم نواز است. زیبایی کوتوله سفید نتیجه مرگ دردناک یک ستاره است.