جادوی سحرآمیز استیو جابز برای موفقیت ویژه

0
جادوی سحرآمیز استیو جابز برای موفقیت ویژه
 استیو جابز یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های دنیای فناوری است که طرفداران دو آتشه و مخالفان خاص خود را دارد. وی کمپانی‌های خود را با در پیش‌گرفتن راهکارهایی خود ساخته، به موفق‌ترین کمپانی‌های جهان تبدیل کرد. با توجه به ویژگی‌های اخلاقی و تعاریف اطرافیان، وی هیچ‌یک از قوانین استاندارد تعریف شده برای مدیریت را در پروسه‌ی رهبری کمپانی‌های تحت مدیریت خود به کار نگرفته است.

جابز در مسیر تاسیس اپل و سپس پیکسار با مشکلات مختلفی روبرو بود. استیو جابز روش جالبی در حل مشکلات و شکل دادن به خواسته‌های خود داشت. هنر استیو جابز در شکل دادن به خواسته‌های خود و وادار کردن سایرین به پیروی از این باورها که به اعتقاد بسیاری دلیل اصلی موفقیت دو کمپانی اپل و پیکسار است و توسط «بود تریبل» قائم مقام اپل در بخش نرم‌افزار، «دایره‌ی تحریف واقعیت» نام‌گذاری شد. دایره‌ی تحریف واقعیت توانایی استیو جابز در متقاعد کردن خود و دیگران برای باور کردن مفاهیم و حقایقی است که برای افراد خارج از دایره‌ی مخاطبان جابز و به بیان بهتر اپل، غیر قابل درک و دسترس است.

هنر استیو جابز در شکل دادن به خواسته‌های خود و وادار کردن سایرین به پیروی از این باورها «دایره‌ی تحریف واقعیت» نام‌گذاری شد

وی در کنار استفاده از دایره‌ی تحریف واقعیت، تاکتیک‌های ماهرانه‌ای را نیز برای حصول اطمینان از موفقیت سیاست‌های خود بکار می‌برد. یکی از اصلی‌ترین جاهایی که وی قادر بود در حضور برخی از قدرتمندترین افراد نقش پررنگی ایفا کند، هیئت مدیره‌ی اپل بود.

بسیاری، دلیل موفقیت جابز در هدایت دو کمپانی اپل و پیکسار را در هوش سرشار وی عنوان کرده‌اند. اما حداقل می‌توان با در پیش گرفتن برخی از سیاست‌های وی در حیات کاری خود، روش استیو جابز را نیز امتحان کرد.

در ادامه به بررسی برخی از نکات زندگی استیو جابز خواهیم پرداخت که براساس گفته‌های اطرافیان وی از کتاب زندگی‌نامه‌‌اش به قلم والتر ایزاکسون است.

سخت کار کنید تا دیگران به شما احترام بگذارند؛ سخت کارکردن اولین قدم برای رسیدن به اهدافی است که در نظر دارید
 
 
 
 
 اپل در سال ۱۹۹۶، زمانی که استیو جابز سکان‌دار این کمپانی نبود، مشکل بزرگی داشت. این کمپانی در پی سیستم‌ عاملی بود تا نیازهایش را برطرف کند. کاپرتینویی‌ها برای حل این مشکل به‌دنبال شریکی برای توسعه‌ی یک سیستم‌ عامل پایدار بودند. در نهایت اپل دو کمپانی Be و NeXT‌ را برگزید. استیو جابز پس از اینکه از اپل اخراج شد، کمپانی NeXT را بنیان نهاد. کمپانی Be نیز توسط Jean Louise Gassee، یکی از کارکنان پیشین اپل تاسیس شده بود.

زمانی که هر دو کمپانی برای نمایش دستاورد خود در مقر اصلی اپل حضور یافتند، گَسه، موسس Be، با عملکرد بسیار معمولی، ویژگی‌ها و قابلیت‌های سیستم‌عامل خود، BeOS را تشریح کرد؛ اما در مقابل استیو جابز با چنان حرارت و اشتیاقی به نمایش قابلیت‌های سیستم‌عامل توسعه یافته توسط NeXT پرداخت که آمِلیو، مدیرعامل وقت اپل، نمایش جابز را خیره‌کننده خواند. آمِلیو با اشاره به حرارت جابز در توصیف سیستم‌عامل نکست، توصیفات وی از این سیستم‌عامل و نمایش قابلیت‌های آن را همچون تعریف از بازی الیویه (لارنس الیویه یکی از مطرح‌ترین بازیگران قرن بیستم است که اثری ماندگار در نقش مکبث بر جای گذاشته است) در نقش مکبث عنوان کرد.

زمانی که استیو جابز به اپل بازگشت، وی همچنان رهبری کمپانی پیکسار را برعهده داشت. براساس گفته‌های جابز، وی در بازه‌ی زمانی مورد نظر از ساعت ۷ صبح تا ۹ شب کار می‌کرده است. علی‌رغم اینکه جابز در آن زمان از سنگ کلیه نیز رنج می‌برد، اما بازهم با حضور در هر دو کمپانی، کارکنان را تشویق به ارائه‌ی بهترین توانایی خود می‌کرد که این موضوع منجر به افزایش احترام کارکنان در قبال جابز شده بود.


با اشتیاق تعریف کنید؛ مردم با دیدن شور و اشتیاق شما تحت تاثیر قرار می‌گیرند

سخن‌گفتن با شور و اشتیاق و ارائه‌ی اطلاعات با حرارت هر چه تمام یکی از ویژگی‌های کاری استیو جابز بود. ارائه‌ی اطلاعات در مورد محصول همراه با شور و اشتیاق فراوان و تحت تاثیر قرار دادن مخاطب یکی از اولین قدم‌ها برای مجاب کردن مخاطبان برای خرید سرویس و محصول شما است. سخن‌گفتن با شور و اشتیاق و ارائه‌ی اطلاعات با حرارت هر چه تمام یکی از ویژگی‌های کاری استیو جابز بود.

وینتون مارسالیس، نوازنده‌ی ترومپتی بود که تحت تاثیر این روش استیو جابز قرار گرفت. استیو جابز پیش از عرضه‌ی سرویس آیتیونز، جلسات متعددی را با نوازندگان و افراد فعال در عرصه‌ی موسیقی برگزار کرد. جابز امید داشت تا هنرمندان عرصه‌ی موسیقی را با طرح سرویس آیتیونز همراه سازد. مارسالیس با اشاره به سخنرانی دو ساعته‌ی استیو جابز، از وی به عنوان یک شخصیت مجذوب کننده نام می‌برد. وی در این باره می‌گوید: پس از گذشت مدتی از آغاز سخنرانی جابز، من به‌جای نگاه کردن به کامپیوتر، استیو جابز را نگاه می‌کردم، چراکه مجذوب شور و اشتیاق وی در ادای سخنان و تعریف از محصول و ایده‌هایش شده بودم.

وی همچنین تیم بازاریابی اپل را نیز با همین حرارت تشویق می‌کرد تا تمام تبلیغات انجام شده برای محصولات نیز تحت تاثیر این شور و هیجان قرار گیرد.

کاربران را با اغواکردن و خوش زبانی خلع سلاح کنید
 
 
 
 
 
افراد خواه اینکه برای شما کار کنند یا شما زیر دست آن‌ها کار کنید، همیشه در پی دریافت تایید از جانب دیگران برای اقدامات انجام گرفته توسط خود هستند و در صورت تایید، محبت انجام شده را پاسخ خواهند داد. در صورتی که این کار را در حق دیگران انجام دهید، افراد برای دریافت آن به سراغ شما خواهند آمد.

در ادامه اشاره‌ای به بخشی از کتاب زندگی‌نامه‌ی جابز، نوشته‌ی ایزاکسون می‌کنیم که اشاره به این قابلیت استیو جابز دارد:

جابز قادر بود تا به صورت خودخواسته یا از روی علاقه دیگران را تحسین کرده و تحت تاثیر قرار دهد. برای مثال اسکالی و آملیو که سمت مدیرعاملی اپل را برعهده داشتند، باور کرده بودند که تحسین و تعریف از جانب استیو جابز، به این دلیل است که وی به آن‌ها علاقه داشته و احترام می‌گذارد. جابز با سخنان خود و تعریف و تمجید از افراد، سخنان و احساساتی را به طرف مقابل انتقال ‌می‌داد که وی بی‌صبرانه در پی شنیدن آن‌ها بود. جابز به‌راحتی می‌توانست افرادی که حتی از آن‌ها متنفر بود، تحسین کند، در حالی که به همان راحتی افرادی را که دوست داشت، به باد انتقاد می‌گرفت و توهین می‌کرد.

ادعا کنید که تمام ایده‌های خوب زاده‌ی ذهن شما است؛ در صورت تغییر موضع، با تمام وجود از یک ایده پشتیبانی کنید؛ حافظه‌ی افراد را می‌توان به‌راحتی تغییر داد.
 
 
 
 
 
 
 
  همیشه حق با جابز نبود، اما وی در متقاعد کردن دیگران تبحر بالایی داشت. جابز چگونه می‌توانست دیگران را متقاعد کند؟ استیو جابز همیشه در قبال دیگران یک موضع ثابت داشت، اما اگر احساس می‌کرد که فرد دیگری در موقعیت بهتری نسبت به او قرار دارد و نظرات وی بهتر است، هیچ وقت به این موضوع اذعان نمی‌کرد، بلکه وی موقعیت و نظر این فرد را مال خود کرده و به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که گویا وی همیشه اینطور فکر می‌کرده و این نظر را داشته است.

تریبل، یکی از مهندسان پیشین اپل در توسعه مک، در مورد این خصلت جابز می‌گوید:

اگر جابز در مورد خوب یا بد بودن موضوعی اظهار نظر می‌کرد، این به معنای عدم تغییر نظر وی در روز‌های بعدی نبود. در صورتی که با جابز در مورد ایده‌ی جدیدی صحبت می‌کردید، وی معمولا این ایده را احمقانه خطاب می‌کرد. اما در صورتی که نظر مثبتی روی ایده‌ی مطرح شده داشت، چندی بعد شما را با مطرح کردن همان ایده غافلگیر می‌کرد. جابز ایده‌‌ای که مدتی پیش شنیده بود را به‌گونه‌ای تحویل می‌داد که گویا این ایده متعلق به خود اوست.

برای مثال زمانی که اپل تصمیم به افتتاح فروشگاه‌های اپل استور گرفته بود، ران جانسون، قائم‌مقام بخش فروش اپل با مراجعه به استیو جابز ایده‌ی Genius Bar را با وی مطرح کرد که در این قسمت باهوش‌ترین کارکنان مک قرار می‌گرفتند. ابتدا استیو جابز با احمقانه خواندن این ایده با آن مخالفت کرد. وی همچنین عنوان کرد که نمی‌توان لقب باهوش را به چنین افرادی داد.

تصمیم‌های آنی و قطعی اتخاذ کنید؛ معمولا می‌توان بعضی موارد را بعدها تغییر داد

برخلاف اغلب کمپانی‌های فعال در زمینه‌ی فناوری، اپل هیچ‌گاه از نتایج تحقیقات، نظرسنجی‌ها و مطالعات آماری برای تولید محصولات جدید استفاده نکرد. همچنین اتخاذ تصمیم در مورد یک موضوع خاص به‌ندرت چند ماه به طول می‌انجامید. استیوجابز تمایلی به کش دادن موضوع نداشت و خیلی زودتر از سایرین از طولانی شدن یک موضوع خاص خسته می‌شد.

در مورد اولین آی‌مک‌های عرضه شده، استیو‌جابز در مدت کوتاهی تصمیم به عرضه‌ی آی‌مک‌ها در چندین رنگ گرفت. جانی آیو، طراح ارشد اپل در خصوص این ویژگی استیو جابز می‌گوید:

در بسیاری از موارد، شاید تصمیم‌گیری نیازمند بازه‌ای چندماهه بود، اما استیو جابز در اینگونه موارد، در عرض یک ساعت تصمیم می‌گرفت.

در مورد نسل اول آی‌مک‌ها، جان روبینشتِین، مهندس آی‌مک، اصرار به استفاده از درایو سی‌دی رام در آن داشت، اما استیوجابز با اعلام اینکه از درایو سی‌دی متنفر است، از تعبیه سی‌دی درایو در نسل اول آی‌مک پیشگیری کرد. در آن زمان استیو جابز موضع اشتباهی در مورد استفاده از سی‌دی درایو داشت، چراکه تکثیر موسیقی با استفاده از درایو سی‌دی ممکن بود، اما اولین سری از محصولات آی‌مک به بازار عرضه شده بود.

اما با توجه به قابلیت اتخاذ سریع تصمیمات، اولین سری از ‌آی‌مک‌ها در زمان مقرر شده به بازار عرضه شدند و نسل دوم از کامپیوترهای رومیزی اپل به‌همراه سی‌درایو و قابلیت تکثیر موسیقی روی آن که یکی از ملزومات اپل برای موفقیت آیتیونز و آیپاد در آن زمان بود، به بازار عرضه شد.

با استفاده از صداقت، دیگران را با خود همراه کنید
 
 
 
 
 
 زمانی که استیوجابز به اپل بازگشت، سریعا برای تقویت کمپانی که خود تاسیس کرده بود، دست به کار شد. در آن زمان این کمپانی از نبود محصولات خلاقانه و سرگردان بودن رنج می‌برد. جابز در حالی که کفش ورزشی و شلوارک به تن داشت، کارکنان رده بالا را به سالن اجتماعات دعوت کرد و از آن‌ها خواست تا نظرات خود را در مورد مشکلات موجود در کمپانی بیان کنند.

پس از زمزمه‌ها و پاسخ‌هایی که به بیان مشکلات می‌پرداخت، به ناگاه استیو جابز سخن همه را قطع کرد و با صدای بلند گفت:

محصولات! اما مشکل محصولات چیست؟

دوباره همهمه بین کارکنان شکل گرفت و این بار جابز فریاد زد:

محصولات موجود واقعا احمقانه هستند! محصولات اپل هیجان لازم و کافی را ندارند.

مخاطبان استیو جابز غالبا گفته‌های وی را با جان و دل قبول می‌کردند، چراکه جابز در ادای سخنان خود اشتیاق فراوانی را بکار می‌گرفت. وی بعدها به ایزاکسون گفت:

من فکر نمی‌کنم که هیچ‌گاه به دیگران بی‌اعتنایی کرده باشم، اما اگر مشکلاتی را مشاهده می‌کردم، مستقیما و بصورت رک به فرد مورد نظر می‌گفتم. شغل من ایجاب می‌کرد تا صادق باشم. من همیشه از آنچه که به زبان جاری می‌کردم، مطمئن بودم و معمولا نیز حق با من بود. فرهنگی که من در پی ایجاد آن بودم، پیروی از صداقت در روابط فی‌مابین بود.

برای اصلاح مشکلات صبر نکنید؛ همین الان دست به کار شوید

زمانی که جابز در پیکسار برای اولین بار در صدد تولید داستان اسباب‌بازی‌ها، به‌عنوان اولین انیمیشن بلند داستانی با استفاده از فناوری سه‌بعدی، بود، شخصیت وودی که براساس مشخصات ارائه شده توسط دیزنی ساخته شده بود، چندان جالب از کار در نیامد. اما جابز با ایستادن در برابر دیزنی، اجازه نداد تا این کمپانی داستان اصلی پیکسار را خراب کند.

جابز در این باره گفت:

در صورتی که مساله‌ای در مسیر صحیح خود نباشد، نمی‌توانید از کنار آن به سادگی بگذرید و بگویید که در آینده آن را درست خواهم کرد.

جابز اصرار کرد که دیزنی مسئولیت طراحی شخصیت‌ها را به پیکسار واکذار کند و نتیجه‌ی این کار ایجاد شخصیت دوست داشتنی وودی در داستان اسباب‌بازی‌ها شد.

یکی دیگر از مثال‌ها در مورد این ویژگی استیو جابز، به چینش محصولات در فروشگاه‌های اپل مربوط می‌شود. استیو جابز و قائم مقام فروش اپل، ران جانسون، پیش از افتتاح فروشگاه اپل، محصولات را براساس ترتیب فروش مرتب کرده بودند، اما در آستانه‌ی افتتاح فروشگاه اپل، جانسون به این نتیجه رسید که باید محصولات به ترتیبی چیده شوند که کاربران درنظر دارند از آنها استفاده کنند.

جانسون این موضوع را صبح روز بعد با جابز مطرح کرد. استیو جابز با تایید نگرش جانسون اعلام کرد که باید طرح کلی اجرا شده در فروشگاه‌ها را بصورت کامل تغییر دهند و این موضوع منجر به تاخیر ۳ تا ۴ ماه در افتتاح فروشگاه‌ها می‌شد. جابز در این باره گفت: ما فقط برای درست کردن شرایط یک شانس داریم.
 
 
  
 
 
  برای مقابله با افراد مشکل‌دار، دو راه وجود دارد: یا به صورت کاملا صریح با او صحبت کنید یا از سیاست بی‌توجهی استفاده کنید

معمولا جابز نگاهی باینری به دنیا داشت. برای مثال یک شخص در نظر جابز یا قهرمان بود یا یک شخصیت بی‌مصرف. جابز همیشه در پی آن بود تا اپل را به کمپانی شماره‌ی یک دنیای فناوری تبدیل کند. برای تبدیل اپل به کمپانی شماره‌ی یک جهان، باید کمپانی‌های رقیب تحت فشار قرار می‌گرفتند که لازمه‌ی آن کار سخت بود.

پیش از آنکه اپل کامپیوتر مکینتاش را روانه‌ی بازار کند، یکی از مهندسان مسئولیت ساخت ماوس را بر عهده گرفته بود. این ماوس باید قابلیت حرکت به هر سمت و سویی را می‌داشت، یعنی نباید فقط به بالا و پایین یا چپ و راست می‌رفت، بلکه باید قدرت حرکت در تمامی جهات را ارائه می‌کرد. بیل اَتکینسون، یکی از اولین کارکنان اپل که رابط گرافیکی کاربر را برای مک توسعه داده، در این مورد می‌گوید: ساخت چنین ماوسی در آن زمان بصورت تجاری غیرممکن به نظر می‌رسید.من می‌توانم این ماوس را بسازم!

جابز علاقه‌ی چندانی به مسائل زیاد پیچیده نداشت و بیشتر سعی می‌کرد که تا در چنین شرایطی از کنار اینگونه مسائل به‌سادگی عبور کند. جابز معمولا در چنین شرایطی سکوت اختیار کرده و با بی‌توجهی به کل ماجرا، به سادگی از کنار آن عبور می‌کرد. وی از تاکتیک خود در موارد مختلفی استفاده کرد. زمانی که آملیو، مدیرعامل اپل در زمان بازگشت دوباره استیوجابز، از وی در مورد تمایلش برای کار در سمت مورد علاقه‌اش پرسید، جابز نمی‌توانست به صراحت از هدفش برای مدیرعاملی اپل سخن بگوید. وی همچنین در مورد مساله‌ی دخترش لیزا نیز از چنین سیاستی استفاده کرد.

کریسان برنان، مادر لیزا، دختر اول جابز، ویژگی بی‌توجهی جابز را چنین تشریح می‌کند:

زمانی که استیوجابز تصمیم به تخریب خانه‌ی خود در وودساید و ساخت یک سازه‌ی جدید در آن گرفته بود، گروهی از افراد به‌ دلیل ارزش تاریخی این خانه، اعتراض کرده و از انجام این کار توسط جابز پیشگیری کردند. عکس‌العمل استیو، استفاده از بی‌توجهی و رها کردن خانه به حال خود بود. وی خانه را به حال خود رها کرد، بطوریکه پس از گذشت چند سال، این خانه به حدی تخریب شد که دیگر کسی نمی‌توانست آن را نجات دهد. سیاست وی بی‌توجهی و عدم مقاومت در برابر مسائل بود. وی چنین سیاستی را نیز در برابر من درپیش گرفت تا زمانی که لیزا ۱۳ ساله بود، وی را سمت خود بکشد. استیوجابز با این روش به هرآنچه که می‌خواست، می‌رسید.
 
 
 
 
 
  تا تنور داغ است، نان را با تمام قدرت بچسبانید

دستیابی به موفقیت یکی از عواملی است که بسیاری از افراد با رسیدن به آن به سراغ بازنشستگی و توقف کار می‌روند. اما جابز نگرش متفاوتی داشت. زمانی که کمپانی پیکسار به موفقیت رسید و اولین فیلم انیمیشنی آن با عنوان داستان اسباب‌بازی‌ها توانست نظر منتقدین را جلب کرده و در عین حال موفقیت خوبی را نیز در گیشه کسب کند، جابز تصمیم به عرضه‌ی عمومی سهام پیکسار گرفت.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی رفتن پیکسار به تالار بورس را در بازه‌ی زمانی مورد نظر، غیرممکن می‌خواندند، چراکه در پنج سال گذشته پیکسار بصورت متوالی در حال از دست دادن منابع مالی بود. حتی جان لِسِتِر نیز که ایده‌پرداز پیکسار بود، پیشنهاد داد تا جابز عرضه‌ی عمومی سهام کمپانی را تا نمایش دومین فیلم پیکسار به تاخیر بیاندازد. اما استیو جابز بر موضع خود پافشاری می‌کرد. لستر در این مورد می‌گوید:

استیو پس از اینکه نظر من را رد کرد، گفت که ما نیاز به پول داریم و می‌توانیم نصف سرمایه‌ی کسب شده را برای فیلم‌های خود و همچنین مذاکره‌ی دوباره با دیزنی برای تغییر شرایط، هزینه کنیم.

شرایط به‌گونه‌ای که استیوجابز در نظر داشت، رقم خورد. عرضه‌ی عمومی سهام پیکسار یک هفته پس از آغاز نمایش داستان اسباب‌بازی‌ها در سینما انجام شد و پیکسار توانست رکورد عرضه‌ی عمومی را که پیش‌تر در اختیار نت‌اسکیپ بود، در اختیار خود بگیرد. دستاورد عرضه‌ی عمومی سهام پیکسار، به دست آمدن استقلال برای این کمپانی به موجب عدم وابستگی مالی به دیزنی بود. اما به ناگاه ورق برگشت و به موجب ناکارآمدی بخش انیمیشن دیزنی، این کمپانی بزرگ آمریکایی نیاز شدیدی به پیکسار پیدا کرد. نتیجه‌ی این موضوع خرید پیکسار به قیمت ۷.۴ میلیارد دلار توسط دیزنی بود که استیوجابز را تبدیل به بزرگ‌ترین سهام‌دار دیزنی کرد.

از نفوذ خود استفاده کنید

بازگشت استیوجابز به اپل یکی از مهم‌ترین اتفاقات در تاریخ این کمپانی بود. وی این کمپانی را تاسیس کرده بود، اما زمانی که به اپل بازگشت، خبری از چاشنی سحر و جادو در محصولات این کمپانی نبود. زمانی که استیوجابز در مک‌ورلد ۲۰۰۷ حاضر شد، جیم‌کارلتون، خبرنگار وال‌استریت‌ژورنال توصیف جالب توجهی از استیوجابز و جایگاه وی انجام داد. وی گفت:

بازگشت الویس پریسلی نیز نمی‌توانست احساساتی به گستردگی بازگشت استیوجابز برانگیزد.

جابز پس از بازگشت، خود را به‌عنوان یک مشاور معرفی می‌کرد، اما افرادی که رابطه‌ی نزدیکی با وی داشتند، می‌دانستند که همه چیز تحت کنترل استیوجابز است. جیل آملیو، مدیرعامل کمپانی برای ترسیم افق دید کمپانی و حرکت در مسیر آینده وابستگی شدیدی به استیوجابز داشت. در اولین پنجشنبه‌‌ای که استیو جابز پس از بازگشت در اپل حاضر شد، جلسه‌ای را با هیئت مدیره تشکیل داد تا از نفوذ خود استفاده کند. وی در این جلسه از هیئت مدیره خواست تا قیمت بحرانی سهام این کمپانی را کاهش دهند. وی هدف از این کار را افزایش ارزش دوباره‌ی ارزش سهام عنوان کرد. اینکار در زمان مورد نظر غیرقانونی نبود، اما از نظر اعضای هیئت مدیره، اقدام مناسبی نبود. پس از آنکه هیئت مدیره با خواسته‌ی جابز مخالفت کرد، استیو جابز افراد حاضر را تهدید به ترک کمپانی کرد.

من برای بهتر کردن اوضاع به اپل بازگشته‌ام. شما نقش کلیدی در بهبود شرایط دارید و اگر تمایلی به حمایت از من نداشته باشید، من از دوشنبه به شرکت باز نخواهم گشت. من هزاران تصمیم کلیدی در سر دارم که اجرای آن‌ها به مراتب از اقدام کنونی سخت‌تر است. اگر نمی‌توانید از من حمایت کنید، من شکست خواهم خورد. در صورتی که شرایط به همین منوال پیش برود، من از شرکت خواهم رفت و شما می‌توانید من را سرزنش کنید.

با شنیدن سخنان جابز، تمام اعضای هیئت مدیره با تصمیم وی موافقت کردند، اما روز بعد جابز با خواسته‌ی دیگری به سراغ هیئت مدیره رفت و آن استعفای تمام اعضا بود. وی از تمام اعضای هیئت مدیره جز اِد وولارد خواست تا استعفا کنند. جابز تهدید کرد در صورت عدم استعفا، اپل را ترک خواهد کرد. با استعفای هیئت مدیره، جابز ابتکار عمل را در دست گرفت و استقلال بیشتری به دست آورد.
 
 
  
 
 
 همیشه به دنبال بهترین‌ها باشید و هیچگاه از خواسته‌ی خود کوتاه نیایید

جابز از افرادی که سعی داشتند تا با در نظرگرفتن بودجه و زمان تعیین شده، محصول را با کم و کاستی آماده کنند، متنفر بود. وی همیشه به دنبال عرضه‌ی بهترین بود. هدف جایز در اپل عرضه‌ی محصولات نه به خاطر شکست رقبا، بلکه تولید بهترین محصول ممکن بود.

استیو در ورای محصولات اپل، یک سبک زندگی را ایجاد کرده است.

وی در همه‌ی زمینه‌ها به‌دنبال بهترین عملکرد ممکن بود. زمانی که سیستم‌عامل مکینتاش برای اولین بار بوت شد، وی مهندسی که مسئولیت توسعه‌ی آن را بر عهده داشت، سرزنش کرد. جابز از این مهندس خواست تا اهمیت زمان بوت شدن را برابر مرگ و زندگی در نظر بگیرد. وی با آژانس‌های تبلیغاتی و هنرمندان مختلفی دیدار و گفتگو کرد تا از انتقال صحیح پیام در آگهی‌های بازرگانی اطمینان حاصل کند. وی حتی به همزمان بودن صدا و تصویر در آگهی‌ها نیز توجه بالایی داشت. هنگامی که اپل در حال تولید آیپاد بود، وی از مهندسان خواست تا دسترسی به تمام قابلیت‌های آیپاد را تنها از طریق سه کلید امکان‌پذیر سازند. وی همچنین روی کاهش زمان پروسه‌ی تولید کامپیوترهای اپل از چهار ماه به دو ماه پافشاری زیادی کرد.

به اعتقاد بسیاری از طرفداران اپل، استیو جابز نیازهای کاربران را در درجه‌ی اول اهمیت قرار داد و از این‌رو است که کاربران اپلی نیز در ازای خرید گجت‌های این کمپانی حاضر به پرداخت مبالغ بالاتری هستند. لری الیسون، مدیرعامل وقت اوراکل در مورد اپل چنین اظهار نظر کرده است:

استیو در ورای محصولات اپل، یک سبک زندگی را ایجاد کرده است. برخی از افراد از داشتن خودروهایی چون فراری، پورشه یا تویوتاهای هیبریدی، احساس افتخار می‌کنند، چراکه خودرو گویای بخشی از شخصیت این افراد است. اپل نیز چنین نگرشی را در میان کاربران ایجاد کرده است.

در مقابل، شماری دیگر از افراد، استیو جابز را یک مدیر موفق می‌دانند که تنها مدل تجاری مناسبی را در پیش گرفته است. این افراد استیو جابز را همچون طرفداران دو آتشه‌ی اپل، منجی دنیای فناوری نمی‌دانند و خدمات صورت گرفته توسط سایر افراد شناخته شده در دنیای فناوری را بسیار ارزشمند‌تر از استیوجابز می شمارند. مخالفان بزرگنمایی شخصیت استیوجابز، خدمات افرادی چون دِنیس ریچی، خالق زبان سی و سیستم‌عامل یونیکس را بسیار ارزشمند‌تر از استیوجابز می‌دانند، اما باید بپذیریم که جابز اگر بزرگ‌ترین شخصیت دنیای فناوری نباشد، بی‌شک یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین افراد بر این صنعت است.
 
 
 
اشتراک گذاری:
  • مطالب مرتبط

    

    ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:


    1,994 بازدید

    0 نظر

    درج: 9 بهمن 1393

    توسط: farahani
    وضعیت: آفلاین
    گروه کاربری: پشتیبانی

    ارسال دیدگاه (0 مورد)

    در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.
    کتاب های کتابنامه
    هوش کمپلکس ششم
    کتاب های جامع انسانی
    کتاب های جامع ریاضی

    دسته بندی مطالب

    کتاب های امتحانِت
    کتاب های پرسش های چها گزینه ای

    آخرین نظرات ارسالی

    سلام این کتاب برای کنکور ۱۴۰۴ ویرایش شداه؟
    واقعا این کتاب خیلی به درد بخور بود ممنون از انتشارات مهر و ماه
    سلام وقت بخیر چاپ جدیدش کی میاد؟
    سلام من با این کتاب تونستم تیزهوشان قبول بشم خیلی خوبه
    سلام این کتاب چاپ چه سالی؟
    حسین 1403/05/8 - 07:46
    سلام تفاوت رشته فقه و حقوق با فقه و مبانی حقوق چیه؟!

    آمار سایت

    با ما در ارتباط باشید ، منتظر نظرات شما هستیم.
    
    عضویت در خبرنامه ایمیلی :
    برای عضویت در خبرنامه پیامکی، عدد 1 را به 02196884 پیامک کنید.
    رضایت مندی مشتری
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره کتاب مجازی
    برند محبوب مصرف کنندگان
    Copyright © 2010 - 2023 Mehromah.ir