محققان با مطالعه بیماران مبتلا به صرع، فعالیت الکتریکی هزاران سلول مغزی (موسوم به نورون) را بررسی کردند. در همین حین، بیماران در یک سری آزمون حافظه نیز شرکت کردند. آنان دریافتند که الگوهای پرتابی(firing) این سلولها زمانی اتفاق افتاد که بیماران یک جفت واژه را فراگرفتند و این جقت واژه چند ثانیه قبل از اینکه توسط بیماران به خاطر سپرده شود، بازپخش شدند.
دکتر “کریم زغلول” متخصص علوم اعصاب در موسسه ملی اختلالات عصبی و سکته و همچنین نویسنده اصلی مقاله گفت: «حافظه نقشی حیاتی در زندگی ما ایفا میکند. اینطور به نظر میرسد که مغزمان خاطرات را در قالب الگوهای پرتابی عصبی ذخیره میکند که امکان بازپخش مجدد آنها برای چندینبار وجود دارد. بنده و همکارانم جریانهای الکتریکی بیماران مبتلا به صرع را که در مقابل دارو مقاومت میکنند، ضبط کردهایم. این بیماران به طور موقت با الکترودهایی که با جراحی در بدنشان تعبیه شده بود، زندگی میکردند. هدف از این کار و تعبیه الکترودها، نظارت بر فعالیت مغزی افراد و اُمید به شناساییِ منبع حملات و بیماری این افراد بود. همچنین این فرصت در اختیار ما قرار میگیرد تا فعالیت عصبی را مورد مطالعه قرار دهیم. ما در مطالعه حاضر به بررسی فعالیتی پرداختیم که برای ذخیرۀ خاطرات تجارب گذشته استفاده میشود. دانشمندان این تجارب را خاطرات اپیزودیک نامگذاری کردهاند.»
در سال ۱۹۵۷، دانشمندان با بررسی یک بیمار مبتلا به صرع، دستاوردهای مهمی در حوزۀ تحقیقات حافظه کسب نمودند. این بیمار نمیتوانست پس از اینکه بخشی از مغزش بطور موفقیتآمیز برای توقف حملات مغزی حذف شده بود، تجارب جدید را به خاطر بسپارد. از آن زمان به بعد، تحقیقات بر این نکته تاکید داشته که خاطرات اپیزودیک در قالب فعالیتهای عصبی ذخیره شده یا رمزگذاری میشوند.
مغز ما وقتی با یک بوی آشنا یا آهنگ دلنشین روبرو میشود، آن خاطرات را تکرار میکند. اما چگونگی کارکرد این فعالیت در هالهای از ابهام بود. مطالعه بر روی موشها در طول دو دهه اخیر نشان داده که مغز میتواند خاطرات را در توالیهای فرایند عصبی منحصربفردی ذخیره نماید. «الکس پی. واز» دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه دوک دورهام در کارولینای شمالی و همچنین سرپرست مقاله، تصمیم به آزمایش این ایده در انسانها گرفت.
آقای واز که در زمینه رمزگشایی از سیگنالهای الکتریکیِ تولید شده توسط بدن و مهندسی زیستشناسی تخصص دارد، بیان کرد: «تصورمان بر این بود که اگر دادههای جمعآوری شده از بیماران را با دقت مورد بررسی قرار دهیم، شاید بتوانیم پیوندی میان حافظه و الگوهای عملکردی سلولهای عصبی در انسانها پیدا کنیم؛ یعنی شبیه به آنچه در موشها دیده شده بود. ما برای انجام این کار، الگوهای عملکرد سلولهای عصبیِ واقع در لُب گیجگاهی را تجزیه و تحلیل کردیم. وقتی بیماران روبروی نمایشگر تلویزیونی قرار گرفتند و از آنها خواسته شد تا جفت واژههایی مثل کیک و روباه را یاد بگیرند، جریانهای مغزی آنان ثبت گردید. ما دریافتیم که الگوهای عملکردیِ منحصربفرد سلولهای عصبی با یادگیریِ هر الگوی واژگانی جدید، ارتباط دارند. سپس وقتی یکی از واژهها مثل کیک به آنها نشان داده شد، الگوی عملکردی مشابهی در چند میلیثانیه بعد از اینکه بیمار به درستی واژه دیگر یعنی روباه را به خاطر آورد، تکرار گشت.»
دکتر “کریم زغلول” اظهار داشت: «این نتایج نشان میدهد که مغز ما میتواند از توالیهای متمایز فعالیت سلولهای عصبی استفاده کند تا خاطرات را ذخیره کرده و آنها را وقتی یک تجربه گذشته را بخاطر میآوریم، بازپخش نماید. نتایج ما نشان دهندۀ این ایده است که خاطرات دربردارنده بازپخش هماهنگشدۀ “الگوهای سلولهای عصبی” است که در سرتاسر مغز وجود دارد. مطالعۀ چگونگی ایجاد خاطرات و یادآوری مجدد آنها نه تنها به ما کمک میکند تا خودمان را بهتر درک کنیم، بلکه درک عمیقتری هم از جریانهای عصبی در اختلالات حافظه کسب کنیم.»
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: