امواج پريستالتيس از تنهٔ معده منشاء مىگيرند و بهطرف پيلور حرکت مىکنند. افزايش ضخامت عضلهٔ صاف در ناحيهٔ آنتر موجب ايجاد انقباضات قوىترى مىشود که در قسمت انتهائى معده قابل اندازهگيرى است.
ضربانساز (Pacemaker) الکتريکى که در لايهٔ عضلانى فوندوس نزديک انحناء بزرگ وجود دارد، ايمپالسهاى الکتريکى منظم با ريتم ۳ بار در دقيقه ايجاد مىکند که در طول لايهٔ طولى خارجى بهطرف پيلور حرکت مىکند. بهدنبال هر ايمپالس الزاماً يک انقباض عضلانى پريستالتيک ايجاد نمىشود بلکه اين ايمپالسها، حداکثر ميزان پريستالتيس را تعيين مىکنند.
انقباضات پريستالتيک در ناحيهٔ آنتر قوىتر از تنهٔ معده است و سريعتر بهسمت ديستال حرکت مىکند. قسمت اعظم محتويات معده که وارد آنتر مىشود، با بستهشدن پيلور به سمت عقب برگردانده مىشود و فشار داخل لومن آنتر افزايش پيدا مىکند. با هر موج پريستالتيک معده، ۵ تا ۱۵ ميلىليتر شيرهٔ معده وارد دئودنوم مىشود.
حجم معده خالى تنها ۵۰ ميلىليتر است. بهکمک فرآيندى بهنام انبساط دريافتي، حجم معده مىتواند تا ۱۰۰۰ ميلىليتر افزايش پيدا کند بدون اينکه فشار داخل لومن معده بالا برود. اين فرآيند، يک فرآيند فعال است که توسط رفلکسهاى واگ کنترل مىشود و با واگوتومى از بين مىرود. اتساع معده بهدنبال خوردن غذا محرک توليد پريستالتيس است. رفلکسهاى واگ اثر تسهيلکننده برروى پريستالتيس دارند. اسمولاليتهٔ شيرهٔ معده و ساختار شيميائى آن توسط گيرندههاى دئودنوم ارزيابى مىشود. اگر اسمولاليته بيش از ۲۰۰mosm/L باشد، يک رفلکس واگ طولانى (رفلکس رودهاى - معدى enterogastric) فعال و موجب تأخير تخليه مىشود. گاسترين موجب تأخير تخليه مىشود. گاسترين تنها هورمون گوارشى موجود در گردش خون است که اثر فيزيولوژيک بر تخليهٔ معده دارد.