“ابوحامد محمد غزالی” در سال ۴۵۰هـ در «طابران» (یکی از شهرهای طوس) به دنیا آمد.
پدرش مرد فقیری بود که شغل پشمفروشی در بازار داشت و شاید به همین خاطر او را "غزالی" نامیدند.
"غزالی" تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش نزد "احمد رازکانی" آغاز کرد. سپس به نیشابور رفته و در درس "امام جوینی" شرکت نمود. بر اثر مطالعه و زحمات فراوان، در زمان اندکی جزء بزرگان و علما محسوب گشت. از نیشابور به محضر "خواجه نظامالملک" وزیر سلجوقی عازم و مورد استقبال و احترام واقع شد.
در مجالس مناظره که در حضور خواجه تشکیل مییافت، به طور فعالانه شرکت و به منازعه با بزرگان میپرداخت؛ به طوری که مشهور و سرشناس گشت و "نظام الملک" تدریس مدرسه نظامیه بغداد را به او واگذار کرد.
از جمله اساتید برجسته او علاوه بر "جوینی" میتوان به "قاضی ابوالفتح" حاکم طوسی، "محمد بن احمد خواری" و "ابوسهیل محمد بن عبیدالله حفصی"
و از شاگردانش میتوان به "ابوالخطاب" و "ابن عقیل" که از بزرگان اهل حنابله بودند، اشاره کرد.
"ابوحامد" آثار زیادی از خود به جای گذاشته است که از آن جمله میتوان به «نصیحة الملوک، فضایل الانام، فارسنامه، کیمیای سعادت، احیاء علوم الدین، تهافت الفلاسفه، الوجیر فی فروع الفقه، المستصفی،سرالعالمین و کشف ما فی الدارین و المظنون به علی غیر اهله اشاره نمود.
امام محمد غزالی کتاب کیمیای سعادت را در اواخر عمر خود تالیف کرد. این کتاب که مضمونی اخلاقی دارد، خلاصهای از کتاب احیای علومالدین بود که غزالی آن را به زبان ساده برای عموم نوشت. علت اهمیت کتاب کیمیای سعادت علاوه بر موضوع آن، نثر زیبای کتاب است که آن را در زمره شاهکارهای ادب فارسی قرار میدهد. در این کتاب بیشتر بر نوع معرفتی تاکید میشود که اساس آن شناخت انسان است. این نوع معرفت با محوریت انسان، با طراز عارفان همسوتر بود تا فیلسوفان؛ به این علت مورد انتقاد فیلسوفان قرار گرفت.
سرانجام، پس از حدود نیم قرن زندگی، روز دوشنبه، جمادی الاخره سال ۵۰۵ هـ در اقامتگاهش دار فانی را وداع گفت.