نقشآفرینیها گاهی در قالب حمایت از جنبشها، مخالفت با نظامهای استبدادی، یا ترویج صلح و عدالت نمود یافته است. در ادامه، به چند نمونه برجسته اشاره میکنیم:

ماهاتما گاندی (هند):
گاندی یکی از تأثیرگذارترین چهرههای سیاسی قرن بیستم بود که با فلسفهی مقاومت مدنی بدون خشونت، نقش اساسی در استقلال هند از بریتانیا ایفا کرد. او نه تنها در سیاست داخلی هند، بلکه در الهامبخشی به جنبشهای حقوق مدنی در سراسر جهان نقش داشت.

نلسون ماندلا (آفریقای جنوبی):
ماندلا به عنوان رهبر مبارزه با آپارتاید، با گذراندن ۲۷ سال زندان، نماد مبارزه برای آزادی، برابری و دموکراسی شد. پس از آزادی، نقش کلیدی در مسالمتآمیز بودن آفریقای جنوبی به دموکراسی ایفا کرد.

آلبرت اینشتین (آلمان/آمریکا):
اگرچه اینشتین بیشتر بهخاطر نظریههای علمیاش شناخته میشود، اما در سیاست نیز فعال بود. او از صلح، حقوق بشر، و ضد فاشیسم حمایت میکرد و از جمله دانشمندانی بود که به لزوم مقابله با نازیسم هشدار داد. همچنین بعدها یکی از مخالفان ساخت و استفاده از سلاحهای هستهای شد.

برتراند راسل (بریتانیا):
فیلسوف و ریاضیدانی که در بسیاری از فعالیتهای سیاسی قرن بیستم از جمله مخالفت با جنگ جهانی اول، دفاع از آزادی بیان و مبارزه با سلاحهای هستهای مشارکت داشت.

مارتین لوتر کینگ جونیور (آمریکا):
رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا که با سخنرانی معروف «رویایی دارم»، به یکی از چهرههای ماندگار عدالتخواهی و مبارزه بدون خشونت تبدیل شد.