لِف نیکلایویچ تولستوی (مشهور به لئو تولستوی) اشرافزادهای مرفه بود که ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پولیانا دهکده آبا و اجدادی خانوادهاش چشم به جهان گشود. او مادرش را در ۲ سالگی و پدرش را در ۹ سالگی از دست داد و تحت سرپرستی فامیل پدریاش از جمله عمه تاتیانا یرگلسکایا تربیت شد. لئو در پاییز ۱۸۴۴ در رشته زبانهای شرقی دانشگاه غازان ثبتنام کرد، کمی بعد تغییر رشته داد و رشته حقوق را برگزید. او دانشجوی چندان ممتازی نبود اما بسیار اهل مطالعه بود. نویسنده محبوب دوران نوجوانیاش ژان ژاک روسو بود.
تولستوی در سال ۱۸۵۱ به ارتش ملحق شد و به قفقاز فرستاده شد. در سال ۱۸۵۴ در جنگهای کریمه و سباستوپل حضور داشت و بر اساس تجربیاتش کتاب داستانهای سباستوپل را نوشت که باعث شد نامش سر زبانها بیفتد. موفقیت کتابش باعث شد از ارتش استعفا دهد.
زندگی شخصی و خانوادگی لئوتولستوی
او در سال ۱۸۶۲ با سوفیا آندرییونا بِرس بیستساله دختری پزشک از خانوادهای اشرافی آشنا شد و رابطه آن دو به ازدواج انجامید. سوفیا در ادب و موسیقی صاحب قریحه بود و به مدت شانزده سال آثار ادبی تولستوی را بازنویسی کرد. آنها در یاسنایا پولیانا زندگی میکردند و صاحب سیزده فرزند شدند که تنها هشت نفرشان در قید حیات ماندند.
تولستوی و همسرش در اواخر عمر اختلافات زیادی داشتند که دلیل آن را ترک تعلقات دنیوی تولستوی و بخشیدن ثروتش (از جمله حقالتألیف آثارش) میدانند که باعث خشم سوفیا همسرش شد.
مرگ لئو تولستوی
تولستوی در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ درحالیکه حالت قهر خانه را ترک کرده بود، در یک ایستگاه راهآهن دورافتاده درگذشت و در یاسنایا پولیانا به خاک سپرده شد.
لئو تولستوی در طول حیاتش سه رمان بسیار مهم نوشت اما بیشترین شهرت او مدیون رمان جنگ و صلح است. دو شاهکار دیگر تولستوی آنا کارنینا و مرگ ایوان ایلیچ هستند که آن دو نیز از مهمترین آثار ادبیات کلاسیک روس به شمار میآیند
لئو تولستوی بر این باور بود که رمان ابزاری برای تربیت روح و روان است و دقیقاً محتوای رمان جنگ و صلح وسیلهای برای آموزش روح و روان است. هر خوانندهای پس از خواندن این شاهکار بزرگ به این موضوع معترف خواهد بود.
جنگ و صلح رمانی بسیار درخشان است که خوانندگانش را مسحور میکند. رمانی که هم داستان است و هم روایت مهمی از تاریخ را بیان میکند. تولستوی خود معترف است که کمی از خصلتهای فردی را فدای روایت تاریخی رمان کرده است.
رمان جنگ و صلح درباره چیست؟
همانگونه که از اسم اثر برمیآید جنگ موضوع اصلی رمان است. اعمال شخصیتهای واقعی در خلال جنگ روسیه با ناپلئون تحت تأثیر قرار گرفته، محدود و یا نوسازی میشود. این رمان همچنین به توصیفات و روایتهای واقعی از جنگ میپردازد، بهویژه روایتهایی که به جانبداری و بازگویی شکوه ناپلئون برمیگردند.
یکی از نکات اصلی طرحشده در این رمان، بیهودگی جنگهای پیدرپی و به دنبال آن پوچی صلحهای ناپایدار است؛ جنگهایی که بهجز کشتن و کشته شدن هیچ فایدهای برای بشریت نداشته، جز نابودی و ویرانی؛ به همین خاطر است که رمان جنگ و صلح را میتوان اثری در نکوهش جنگ نامید.
روایت تاریخی کتاب در سراسر رمان گسترده است و تولستوی در بخشهایی خاص، بهطورکلی جنبه داستانی را کنار میگذارد و درس تاریخ میدهد؛ و در ادامه همین درس تاریخی را در قالب داستان پیش روی خواننده قرار میدهد، چیزی که باعث میشود از خواندن کتاب لذت ببریم. تعادل بین قسمتهای تاریخی و داستانی کتاب بهخوبی برقرار است و بههیچوجه خستهکننده نیست.
پشت جلد این رمان چنین آمده است: «جنگ و صلح در شمار آن معدود آثار ادبی است که فراتر از معیارهای عادی داوریهای ادبی قرار میگیرند؛ رمانی است با جهانی بینهایت گسترده که از دورانی خطیر سخن میگوید. پردامنهترین حماسه عصر خود است: یک «ایلیاد» بهروز شده. جنگ و صلح تصویر کاملی از روسیه آن زمان است، تصویر کاملی از همه چیزهایی است که در آنها، مردم سعادت و عظمت، اندوه و خواری خود را مییابند. یک عالم چهره و شور و شوق در این رمان موج میزنند.»
تولستوی در 35 سالگی نوشتن رمان جنگ و صلح را آغاز کرد و نوشتن آن حدود 7 سال طول کشید. وقتی کتاب به پایان رسید تولستوی 42 ساله بود.
رمان جنگ و صلح حدوداً ۶۰۰ شخصیت دارد
رمان جنگ و صلح بیشتر بر اتفاقات مرتبط با چهار خانواده اشرافی روسی تمرکز دارد اما بااینوجود لئو تولستوی از حدود تقریباً ۶۰۰ شخصیت اشرافزاده و عضو خانوادههای سلطنتی در رمان خود استفاده کرده است. درعینحال در معرفی بسیاری از شخصیتها از نام مستعار استفاده شده است و همین موضوع شناخت هویت حقیقی آنان را دشوار میکند.
جنگ و صلح رمان موردعلاقه نلسون ماندلا و گاندی
نلسون ماندلا شیفته رمان جنگ و صلح بود و در طول دوران ۲۷ ساله اسارت خود در زندانهای رژیم آپارتاید، او دفعات متعدد این رمان را خواند و بنا به گفته خودش این رمان موردعلاقه او بوده است. همچنین از دیگر چهرههای حامی مبارزات مدنی مسالمتآمیز که از طرفداران رمان تولستوی بودند، ماهاتما گاندی را میتوان نام برد که حتی نامههایی از نیز از شخص تولستوی دریافت کرده بود.
مخالفان مشهور رمان جنگ و صلح
درعینحال رمان جنگ و صلح مخالفانی هم دارد. نویسندگان مشهوری هستند که این رمان را دوست نداشتند و نظرات منفی درباره آن دادند... نویسنده روسی ایوان تورگنیف، برخی از آثار تولستوی را مردابی غیرقابلپذیرش خوانده و گوستاو فلوبر نویسنده مشهور فرانسوی او را متهم کرده است که همچنان خود را تکرار میکند. هنری جیمز هم از رمان جنگ و صلح بهعنوان «هیولایی سست و وارفته» نام برده است.
نقش همسر تولستوی در نگارش رمان جنگ و صلح
نام همسر تولستوی سوفیا بود. سوفیا هشت بار از روی متن کامل جنگ و صلح را همراه با بازنویسیهای متعدد نوشت. آن زمان ماشین تایپ وجود نداشت و او این کار را با دست انجام داد. او زمانی که باردار بود در طی انجام یکی از همین رونویسیها مریض شد. تولستوی آنچنان غرق کارش بود که با بیتوجهی به بیماری همسرش میز مخصوصی برایش نصب کرد تا سوفیا بتواند در بستر بیماری هم به کار خود ادامه دهد.
تولستوی ترجیح میداد که کتابش جنگ و صلح بهعنوان یک نوشته تاریخی شناخته شود تا یک رمان. او دراینباره چنین گفته است: «این یک رمان نیست. این بخشی کوتاه از تاریخ است».
صدور حکم تکفیر تولستوی به خاطر رمان جنگ و صلح
در سال ۱۹۰۱ کلیسای ارتدکس روسیه، حکم تکفیر تولستوی را صادر کرد. دلیل صدور این حکم تغییر در باورهای تولستوی در اواخر قرن ۱۸۰۰ و انتقادهای او از کلیسا و مسیحیت بود. این حکم تا امروز نیز به قوت خود باقی است. در سال ۲۰۰۱ یکی از نوادههای تولستوی درخواست کرد این حکم مورد تجدیدنظر قرار گیرد؛ اما این درخواست از سوی کلیسا رد شد و در پاسخ گفته شد که تولستوی آگاهانه قلم خود را برای نابودی نظام معنوی و سنتی روسیه به کار گرفته است.
پس از صدور ارتداد تولستوی توسط کلیسای ارتدکس روسیه و سپس تقریباً تمام مؤسسات مذهبی دیگر، او مقالهای درباره هنر به رشته تحریر درآورد و آثار هنری را که مخاطبانشان را از لحاظ اخلاقی تحت تأثیر قرار میدادند به دو دسته بد و خوب مورد تقسیم قرار داد. او در این مقاله، همه رمانهای قبلی خود و همچنین نمایشنامههای شکسپیر و بسیاری از آثار دوست نزدیک خود، آنتوان چخوف را موردانتقاد قرار داد. او درعینحال برخی از داستانهای کتاب مقدس و تعدادی از داستانهای آنتوان چخوف را هم مورد تائید قرار داد.
علاقه استالین به رمان جنگ و صلح
زمانی که با حمله نیروهای هیتلر به شوروی اتحاد جماهیر شوروی رسماً وارد جنگ جهانی دوم شد، ژوزف استالین رهبر شوروی فرمان داد تا بخشهایی از رمان جنگ و صلح را برای مطالعه سربازان در خط مقدم چاپ کنند و همچنین در مسکو برای غیرنظامیان بخوانند. او از ماجرای پیروزی روسیه در مقابل ارتش ناپلئون در سال ۱۸۱۲ برای تقویت حس میهنپرستی مردم شوروی در مقابل حمله نیروهای هیتلر و آلمان نازی استفاده کرد.
اقتباسهای زیادی از رمان جنگ و صلح در سینما و تلویزیون به نمایش درآمده است که تعدادی از آنها از بقیه مشهورتر است. اولین اقتباس سینمایی مهم، در سال ۱۹۵۶ با بازی ادری هپبورن و هنری فوندا ساخته شد. در سال در ۱۹۶۷ اتحاد جماهیر شوروی نیز فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد. نسخهای تلویزیونی نیز توسط شبکه بی بی سی در سال ۱۹۷۲ در ۲۰ قسمت تولید و پخش شد. آخرین اقتباس جنگ و صلح، سریالی تلویزیونی محصول آمریکا و بریتانیا محصول ۲۰۱۶ بود که بسیار موردتوجه قرار گرفت.
اپرای سرگئی پروکفیف بر اساس رمان جنگ و صلح، در سال ۱۹۴۴ به روی صحنه رفت که به درگیری با دولت شوروی منجر شد. پروکفیف که قصد داشت بر روابط شخصی شخصیتها متمرکز شود با فشار دولت شوروی برای پررنگ کردن بخشهای میهنپرستانه و ملیگرایانه مواجه شد. او درنهایت مجبور شد تعدادی از اشعار را تغییر دهد و صحنههای حماسی اپرا را افزایش دهد. نسخهای تجدیدنظر شده این اپرا حدوداً چهار سال بعد از درگذشت پروکفیف در سال به ۱۹۵۷ روی صحنه رفت؛ اما او دیگر در قید حیات نبود تا آن را تماشا کند.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:
لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید!
وضعیت: آفلاین
گروه کاربری: پشتیبانی
در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.