جان بلنكینساپ (1783 - 22 ژانویه 1831) مهندس معدن انگلیسی و مخترع لوكوموتیو بخار بود كه اولین لوكوموتیو راه آهن عملی را طراحی كرد.
وی در فلینگ ، کانتی دورهام ، پسر سنگ تراشی متولد شد و نزد پسر عموی خود ، توماس بارنز ، بیننده ذغال سنگ در نورتومبرلند ، شاگردی کرد. از سال 1808 او به عنوان نماینده چارلز جان براندلینگ ، كه در املاك خود در میدلتون در نزدیكی لیدز كلاری داشت و خانواده اش از فلینگ بودند ، نماینده شد. از آن زمان تا زمان مرگش ، بلنكینسپ در سالن میدلتون در خیابان تاون ، میدلتون ، كه در قرن هفدهم به عنوان خانه میدلتون خانواده براندلینگ ساخته شده بود ، زندگی می كرد (آنها هنگام بازدید از خانه های خود در خانه تین ساید از میدلتون لژ مدرن تر استفاده می كردند).
بلنکینسپ و راه آهن میدلتون
در سال 1758 ، براندلینگ ها با استفاده از وسایل نقلیه اسب سوار ، که اکنون به آن راه آهن میدلتون می گویند ، یک واگن چوبی برای حمل زغال سنگ به لیدز ساخته بودند. تمام زمین هایی که توسط واگن عبور می کرد متعلق به برندلینگ نبود و این اولین خط آهن بود که توسط قانون پارلمان مجاز شد ، زیرا این امر به او قدرت می دهد تا راه آب را بدست آورد.
در اوایل قرن نوزدهم تلاش می شد از نیروی بخار برای حمل و نقل استفاده شود. ریچارد Trevithick مدل های مختلفی از لوکوموتیو بخار را آزمایش کرده بود و در سال 1805 کار او با یک موتور برای Collaery Wylam به اوج خود رسید. ریل های چوبی روکش چدن قادر به تحمل وزن سنگین موتور نبودند و تلاش اولیه برای تبدیل به جابجایی بخار در ویلام کنار گذاشته شد. با این وجود کار بر روی توسعه قدرت حرکتی ادامه یافت. کمبود اسب و علوفه ای که در جنگهای ناپلئونی به وجود آمده است ، کشش بخار را به عنوان یک پیشنهاد جذاب تر تبدیل کرده و توسعه بیشتری را تشویق می کند. علاوه بر این ، ریل های لبه ای ، کاملاً ساخته شده از آهن ، که از حدود سال 1799 در راه آهن میدلتون ریخته شده بودند ، محکم تر بودند.
در حالی که بسیاری از افراد ، مانند ویلیام هدلی ، احساس می کردند که چسبندگی باید با یک لوکوموتیو با وزن تقریبی پنج تن کافی باشد ، اما بلنکینسوپ سنگرت کمتری داشت. در سال 1811 او ثبت اختراع (شماره 3431) ، یک سیستم دندانه دار کردن و چرخاندن یک لوکوموتیو را که باید توسط متیو موری از فنتون ، موری و وود در هولبک طراحی و ساخته شود.
نظر عمومی آن زمان این بود که یک لوکوموتیو فقط با چسبندگی چهار برابر وزن خود را می کشد (با فرض شرایط خوب) ، اما بلنکینسپ بیشتر می خواست و موتور او با پنج تن وزن ، به طور منظم محموله ای به وزن نود تن را حمل می کرد. اولین لوکوموتیو احتمالاً سالامانکا بود که در اوایل سال 1812 ساخته شد. سه لوکوموتیو دیگر دنبال شدند ، یکی بعد در سال 1812 ، یکی در حدود سال 1813 ، و آخرین در سال 1815 بود. یکی از این سه لرد ولینگتون نام داشت ، و ادعا می شود دو نفر دیگر Prince نامیده می شوند رجنت و مارکیز ولینگتون ، گرچه هیچ اشاره ای معاصر به این نام ها نشده است. لوكوموتیوهای مشابه توسط روبرت داگلیش تحت مجوز بلنكینسپ برای كولری در اورل در نزدیكی ویگان ساخته شده است. آنچه باید سومین لوکوموتیو بلنکینسپ باشد ، قبلاً به درخواست وی به کنتون و کاکسلودگ واگن وی ارسال شده بود. به نظر می رسد در آنجا نام ویلینگتون پیدا شده است.
دو لوکوموتیو از این الگو نیز توسط ریخته گری آهن سلطنتی در برلین ساخته شده است. اگرچه آنها در هنگام آزمایش در ریخته گری خوب کار می کردند ، اما نمی توانستند در محل کار مورد نظر خود به درستی کار کنند و هر دو به عنوان موتور ثابت به روزهای خود پایان دادند. لوکوموتیوهای موری / بلنکینسپ دارای اولین سیلندرهای دوگانه عمل بوده و برخلاف الگوی Trevithick ، بدون چرخ دنده بود. سیلندرها یک چرخ دنده را می چرخاندند که در کنار یک ریل با قفسه درگیر می شد. یکی از لوکوموتیو های دنده دار دارای دو سیلندر 8 "x20" توصیف شده است که چرخ ها را از طریق لنگ ها عبور می دهد. سرهای پیستونی بیشتر از اینکه توسط اکثر موتوری های اولیه با حرکت موازی کنترل شوند ، در راهنماها کار می کنند. در بین آنها ، موتورها بیش از بیست سال خدمات دیدند.
هنگامی که ریل آهنی نورد ، که می تواند حامل لوکوموتیو چسبندگی سنگین تری باشد ، جایگزین این طرح شد.
علاوه بر مدیریت میدلتون کالیر ، در دهه 1820 جان بلنکینسوپ مهندس مشاور سر جان لیستر کی از دنبی گرانج ، صاحب Caphouse Colliery بود. همچنین ، وی به عنوان یک "بیننده" واجد شرایط ، توسط مالکان دیگر گاوداری های دیگر استخدام شد تا collier های آنها را بررسی کند و در مورد موارد حیاتی مانند آینده مورد انتظار گودال گزارش دهد و همچنین پیشنهاداتی در مورد چگونگی عملکرد و تولید آن ارائه دهد. پیشرفت کن. بلنكینسپ در سال 1831 در لیدز درگذشت ، و در كلیسای Rothwell Parish دفن شده است.