نوازنده پیانو ، که معمولاً پیانو نامیده می شود ، در ربع آخر قرن هجدهم ، برای هر دو متخصص و آماتور ، به یک ابزار برجسته موسیقی هنری غربی تبدیل شد. پیانوی مدرن ابزاری کاملاً همه کاره است که قادر به پخش تقریباً هر چیزی است که ارکستر می تواند بنوازد. این می تواند زمین ها را به صورت غنایی حفظ کند ، و همه سبک ها و حالات موسیقی را ایجاد کند ، با حجم کافی برای شنیدن از طریق تقریبا هر گروه موسیقی. به طور گسترده ای به عنوان ساز کیبورد رشته ای با عملکرد چکش (در مقابل عمل جک و ماسوره ساز هارپسیکورد) که دارای درجه بندی نرم و بلند است ، تعریف می شود ، پیانو به ابزار اصلی آموزش موسیقی و مطالعه آماتور تبدیل شد. در اواخر قرن نوزدهم ، هیچ خانواده ای از طبقه متوسط و دارای قامت در اروپا یا آمریکای شمالی از یک خانه بی بهره نبود. تقریباً همه آهنگسازان اصلی غربی از موتزارت به بعد آن را اجرا کرده اند ، بسیاری از آنها به عنوان فضیلت، و مجموعه موسیقی پیانو - چه تکنوازی ، مجلسی یا با ارکستر - در قلب اجرای حرفه ای کلاسیک غربی قرار دارد.
کریستوفوری و پیانوفورت اول
طبیعت آرام تولد پیانو در حدود سال 1700 تعجب آور است. اولین پیانوی واقعی تقریباً به طور کامل توسط یک نفر اختراع شد - بارتولومئو کریستوفوری (1655–1731) از پادوا ، که در سال 1688 به دادگاه فلورنتین شاهزاده بزرگ فردیناندو دی مدیچی منصوب شده بود تا از سازهای ساز آن و در نهایت از کل مجموعه آن مراقبت کند. آلات موسیقی در فهرست موجودی 1700 سازهای مدیچی، "arpicimbalo" ذکر شده است ، یعنی ابزاری شبیه به تارپیکورد ، "تازه ساخته شده توسط ابتکار کریستوفوری در ایتالیا بسیار کند بود ، اما پنج پیانوی توسط کریستوفوری یا شاگرد او جیووانی فرینی توسط ملکه ماریا باربارا د براگانزا اسپانیایی ، حامی و دانشجوی خریداری شد. صدها بیش از 500 سونات صفحه کلید تک حرکت اسکارلاتی ممکن است برای پیانو در نظر گرفته شده باشد ، نه برای ساز کلنگی که مدت هاست تصور می شود. اولین موسیقی هایی که به طور مشخص برای پیانو نوشته و منتشر شده است ، دوازده موسیقی سونات دا ، کیمبالو، قلعه،حجاری و... (فلورانس ، 1732) توسط لودوویکو جیوستینی (1685–1743) بود که به دون آنتونیو از پرتغال ، دایی ماریا باربارا و یکی دیگر از شاگردان اسکارلاتی.
توصیف مافی ، که شامل نمودار کنش کریستوفوری است ، به آلمانی ترجمه شده و در موسیقی کریتیکا یوهان ماتسون در سال 1725 گنجانده شده است ، جایی که احتمالاً توسط (سیلبرمن
گوتفرید 1683–1753) ، سازنده مهم ارگان دربار ساکسون خوانده شده است. بر اساس طراحی کریستوفوری ، سیلبرمن در دهه 1730 کار روی پیانوهای خودش را آغاز کرد. یوهان سباستین باخ (1650-1750) به دلیل داشتن لمس بسیار سنگین و سه برابر ضعیف بودن ، یک مدل اولیه را رد کرد. با تجربه واقعی دست اول یکی از ابزارهای کریستوفوری و پیشرفت های بعدی ، پیانوهای سیلبرمن با موفقیت بیشتری موفق شدند و منجر به خرید چندین دستگاه توسط فردریک بزرگ ، پادشاه پروس شد (ح. 1740–86). بعداً باخ از پیانوهای سیلبرمن تعریف و تمجید کرد ، تا آنجا که به نمایندگی فروش ابزارهای خود تبدیل شد ، و بدین ترتیب تأثیر آفرینش کریستوفوری را در اروپای مرکزی طی سالهای پس از مرگ سازنده ساز پادوان گسترش داد.
با چکش و میراگر ، دو صفحه کلید و دامنه چهار اکتاو ، C-c ". شاعر و روزنامه نگار ، در توصیف مشتاقانه خود در سال 1711 ، ساز کریستوفوری را "پیانوی کولوی گراویزبمالو ، e forte" (هارپسیکورد با صدای ملایم و بلند) نامید ، اولین بار که با نام نهایی آن ، پیانوفورت خوانده شد. یک کتیبه معاصر توسط یک نوازنده دربار فلورانس ، فدریگو مکولی ، اشاره می کند که "arpi cimbalo del piano e’ forte "اولین بار توسط کریستوفوری در سال 1700 ساخته شد ، و تاریخ تولد دقیق پیانو را به ما می دهد.
کریستوفوری یک مخترع ماهر بود و چنان اقدام پیچیده ای برای پیانوهای خود به وجود آورد که در ابتدای ساز ، بسیاری از مشکلات فنی را که برای دیگر طراحان پیانو برای هفتاد و پنج سال بعدی تکامل خود ادامه داشت ، حل کرد. اقدام وی بسیار پیچیده و در نتیجه گران بود ، باعث شد بسیاری از ویژگی های آن توسط سازندگان بعدی قرن هجدهم کنار گذاشته شود و سپس به تدریج در دهه های بعد دوباره اختراع و دوباره ادغام شود. نوآوریهای مبتکرانه کریستوفوری شامل مکانیزم "فرار" بود که چکش را قادر می ساخت تا بلافاصله پس از برخورد به آن از رشته دور شود ، تا رشته را خیس نکند و سیم را سخت تر از یک کلاویکورد بزند. یک "چک" که مانع برگشت چکش سریع می شود تا دوباره به رشته برخورد کند. یک مکانیزم میرایی روی جک برای خاموش کردن رشته در صورت عدم استفاده ؛ جدا کردن کمان ویولن و تار از قسمتهای تحمل کننده کیس ، به طوری که بتواند آزادتر لرزش داشته باشد. و به کار بردن رشته های ضخیم تر در تنش های بالاتر از چنگ زنی
سه پیانوی کریستوفوری در موزه هنر متروپولیتن زنده مانده اند (1720 ؛ 89.4.1219). درآلات موسیقی موزئو در رم (1722) ؛ و در موزه موزیکینسترومنتن دانشگاه لایپزیگ (1726). متروپولیتن کریستوفوری ، قدیمی ترین پیانوی بازمانده ، در محفظه ای کاملاً شبیه به شکل بال است و از لحاظ ظاهری شبیه به تنگی است. این صفحه کلید دارای یک صفحه کلید است و هیچ توقف خاصی ندارد ، تقریباً به همان سبک سازهای هندی امروزی است. (صفحه کلید دو پیانوی دیگر که توسط کریستوفوری برجای مانده اند می تواند کمی جابجا شود تا فقط یکی از دو سیم هر گام زده شود ، یعنی یک بند ناف ، در نتیجه کل ساز را ساکت می کند.)
صدای کریستوفوری موزه 1720 تفاوت قابل توجهی با پیانوی بزرگ مدرن دارد. برد آن باریک تر است - 54 کلید به جای 88 کلید - و رشته های نازک تر و چکش های سخت تر آن باعث می شود تا لحنی نزدیک تر به استرپیس نسبت به استین وی مدرن داشته باشد. مافی اظهار داشت که ، به دلیل لحن تا حدودی بی صدا ، پیانوی کریستوفوری به جای کارهای بزرگتر گروه ، برای تکنوازی یا همراهی یک صدا یا یک ساز مناسب است. در واقع ، نوازنده چنگ معاصر ساز بلندتر و درخشان تری بود ، اما توانایی پاسخگویی به قدرت لمس نوازنده را نداشت و بنابراین نمی توانست درجه بندی قابل توجهی در بیان پویا بدست آورد. مانند پیانو ، ترقوه (1986.239) همچنین دارای درجه بندی دقیق و با صدای بلند و نرم است که با لمس نوازنده کنترل می شود ، اما این ساز زهی صمیمی به طور کلی آنقدر نرم است که به سختی می توان چند فوت دور آن را شنید ، و در نتیجه بی فایده است. کنسرت یا گروه. p>
ابتکار کریستوفوری در ایتالیا بسیار کند بود ، اما پنج پیانوی توسط کریستوفوری یا شاگرد او جیووانی فرینی توسط ملکه ماریا باربارا د براگانزا اسپانیایی (1685–1757) خریداری شد. صدها بیش از 500 سونات صفحه کلید تک حرکت اسکارلاتی ممکن است برای پیانو در نظر گرفته شده باشد ، نه برای ساز کلنگی که مدت هاست تصور می شود. اولین موسیقی هایی که به طور مشخص برای پیانو نوشته و منتشر شده است ، دوازده موسیقی(فلورانس ، 1732) توسط لودوویکو جیوستینی (1685–1743) بود که به دون آنتونیو از پرتغال ، دایی ماریا باربارا و یکی دیگر از شاگردان اسکارلاتی. سوناتاها حاوی عبارات ظریف، درجه بندی های عالی دینامیکی است که اجرای آنها بر روی تار ساز امکان پذیر نیست.