والدین به هر دری میزنند تا بتوانند فرزندانی موفق و سربلند به جامعه تحویل دهند ولی وسواس زیاد در این راه مشکلاتی برای دانشآموزان و گاهی خانواده ایجاد میکند.
دکتر بنیسی: یکی از دغدغههای مهم والدین، بهخصوص در ایرانیهاست. والدین به هر دری میزنند تا بتوانند فرزندانی موفق و سربلند به جامعه تحویل دهند ولی وسواس زیاد در این راه مشکلاتی برای دانشآموزان و گاهی خانواده ایجاد میکند. در این مطلب به 4 اشتباه رایج که والدین از روی ناآگاهی انجام میدهند، اشاره میکنیم.
تلاش برای جهشی زدن دانشآموز
گاهی والدین، دانشآموز را وارد چرخه اشتباه تحصیلی میکنند. این اشتباه، جهشی خواندن دانشآموز است. این کار اصلا سودی برای دانشآموز ندارد. گاهی دیده میشود خانوادهها برای آماده کردن کودک تمام تابستان را به فرستادن کودک به کلاسهای تقویتی اختصاص میدهند حتی گاهی در روزهای تعطیل مانند عید نیز وقت خود را صرف سروکله زدن با کودک برای خواندن دروس کلاس بالاتر میکنند، ولی باید به این نکته توجه داشت جهشی خواندن الزاما به این معنا نیست که دانشآموز تیزهوش است. والدین باید بدانند که فرزندشان، همانطور که هوش شناختی دارد، دارای هوش هیجانی و معنوی نیز است. همه اینها باید کنار هم رشد و تکامل پیدا کنند. تحصیل صرفا به معنای نمره کسب کردن و گذراندن پایههای تحصیلی نیست.
دانشآموز در هر پایهای از تحصیل باید مهارتهای روانی، اجتماعی، حرکتی و... را کسب کند و بتواند آنها را ارتقا دهد. معمولا کودکان در سالهای اولیه تحصیلی یعنی پایههای دوم و سوم ابتدایی کلاسها را جهشی میخوانند. از طرفی، جهشی خواندن در بازیهای کودکانه نیز تاثیر منفی دارد.
بازیهای کودکانه در هر سنی متفاوت است، مثلا یک کودک کلاس دوم شاید دوست داشته باشد با عروسکهای خود بازی کند ولی اگر یک کودک 9-8 ساله وارد کلاس پنجم شود شاید شرایط به گونه دیگری شود و کودک باید این حس را در خود سرکوب کند. در واقع، کودکی از او گرفته میشود و باید با سرعت بیشتری وارد بزرگسالی شود.
حتی توقع جمع از کودک بالاتر میرود و بهطور ناخودآگاه اطرافیان از او میخواهند رفتاری بزرگتر از سن خود نشان دهد. از نظر فیزیولوژیکی نیز باید این نکته را در نظر گرفت که سلولهای عصبی با افزایش سن کامل میشوند. زمانی که سلولهای عصبی دانشآموز کامل نشده و از لحاظ قد، وزن و... از همکلاسیهای خود عقبتر است، ممکن است اعتماد بهنفس او کمتر شود. البته این کودکان در آینده هم ممکن است دچار مشکلاتی شوند.
از سوی دیگر، نمیتوان گفت الزاما هر کودکی که جهشی میخواند در آینده دچار مشکل میشود ولی والدین حتما باید به این نکته توجه کنند تلاش برای اینکه کودک یکی-دو سال زودتر وارد دانشگاه یا بازار کار شود، چه معنایی دارد و چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این کار ارزش دارد که کودک از نظر روانی آسیب ببیند؟ انسان زمانی به پختگی لازم میرسد که همه چیز در زمان مناسب کنار هم قرار بگیرد.
تلاش برای شناسنامه گرفتن در نیمه اول سال
مورد بعدی بحث شناسنامه گرفتن کودکانی است که در نیمه دوم متولد میشوند. والدین این کودکان معمولا نگران هستند از اینکه سن تقویمی کودک متناسب با سال تحصیلی نباشد؛ یعنی کودکی که 8 ساله است، وارد کلاس اول میشود. به همین دلیل همیشه با این مشکل مواجه هستیم که خانواده در تلاشاند تا زودتر شناسنامه بگیرند ولی درست است که کودک ممکن است یک سال از نظر سنی عقب بیفتد ولی در یک سال تواناییها و مهارتهای زیادی را آموزش میبیند که عملکرد او را بالا میبرد. جسم کودک نیز به رشد کامل میرسد. والدین نباید کودک خود را با دیگران مقایسه و توجه کنند اتمام تحصیلات یک سال زودتر یا دیرتر به معنای پیشرفت یا پسرفت از زندگی و تحصیلات نیست.
رقابت برای ثبتنام کودک در کلاسهای تقویتی متفاوت
فرستادن کودک به کلاسهای تقویتی عمدتا باید برای جبران کمکاریهای دانشآموز در مواقعی باشد که کودک مثلا در درس ریاضی یا دیکته ضعیف است، اما در رویکرد دیگر والدین قصد دارند کودک را وارد عرصه رقابتی کنند. تلاشهای خانواده معمولا در فصل تابستان و بعد از اتمام امتحانات شروع میشود، درست وقتی که کودک باید استراحت و تفریح کند. گاهی دیده میشود دانشآموز بعد از اتمام کلاس خصوصی ریاضی وارد کلاس پیانو یا نقاشی و... میشود.
در این مواقع بحث چشم و همچشمی مطرح میشود و در این کار هیچ هدفی دنبال نمیشود اما والدین باید توجه کنند که هیچگاه برای فرستادن فلان کلاس تقویتی به کودک اصرار نورزند. دانشآموز باید همه کلاسها را در حد مقدماتی و اولیه تجربه کند و سپس با والدین و کمک روانشناسان و مشاورها به سوی آنچه که دوست دارد، سوق داده شود. مثلا در کلاسهای ورزشی توصیه میشود دانشآموز بهتدریج در همه کلاسها مثل بسکتبال، فوتبال و... ثبتنام کند تا متوجه شویم اصلا استعداد ورزشی دارد؟ و اگر دارد، به کدام ورزش علاقهمند است؟ متاسفانه والدین گاهی عقاید خود را به کودک تحمیل میکنند، مثلا مادری که دوست داشته پیانو بزند، کودک خود را به کلاس پیانو میفرستد.
قابلتوجه اینکه 7 نوع هوش وجود دارد؛ هوش موسیقی، هوش طبیعی، ریاضی، میانفردی، کلامی، فیزیکی و بصری. همه هوشها در انسانی که از نظر ذهنی سالم است، وجود دارد ولی میزان آن نوسان (شدت و ضعف) دارد. والدین باید کودکان را نزد مشاور ببرند تا تستهای استعدادیابی انجام شود. در این تستها مشخص میشود که کودک در کدام یک از درسهای عملی، حفظی یا فنی و... قویتر است سپس با توجه به آن میتوان کودک را در جهت درستی هدایت کرد. کلاسهای تقویتی که برای کودک انتخاب میشود باید با میل و علاقه او باشد.
تلاش برای ثبتنام دانشآموز در مدارس یا کلاسهای تقویتی خاص
مورد دیگری که توصیه میشود خانوادهها نسبت به آن دقت داشته باشند، انتخاب مدرسه یا کلاسهای تقویتی خاص است. برای انتخاب مدرسه والدین باید خودشان وارد مدرسه شوند و فضای آن را ببینند. از سوی دیگر، با دانشآموزانی که در سالهای قبل در همان مدرسه تحصیل کردهاند، صحبت کنند. باید کادر آموزشی، رویکرد تحصیلی و شرایط حاکم بر مدرسه بررسی شود. همیشه نباید تاکید روی این موضوع باشد که دانشآموز را در مدرسه غیرانتفاعی ثبتنام کنید.
بعضی از مدارس دولتی عملکرد بسیار بهتری نسبت به مدارس غیرانتفاعی دارند. به تعداد دانشآموزان در یک کلاس درس نیز توجه کنید. آزمایشگاهها، سالن غذاخوری و... شاخصهای یک مدرسه خوب محسوب میشوند. گاهی والدین فکر میکنند اگر فرزندشان را در یک مدرسه نمونه که فاصله زیادی هم با منزل مسکونی دارد، ثبتنام کنند، دانشآموز پیشرفت زیادی خواهد داشت، در حالی که این اتفاق نخواهد افتاد. مدرسه باعث نبوغ کودک نمیشود، بلکه توانمندیهاست که موجب پیشرفت دانشآموز میشود. این کار اتفاقا در انتخاب کلاسهای تقویتی نیز دیده میشود.
دانشآموز یا کودک مجبور است مدت زیادی در تردد باشد و از این کلاس در فلان نقطه شهر به کلاس دیگری در فلان نقطه شهر برود. والدین باید توجه کنند با توجه به ترافیک در شهرهای بزرگ و راههای دور اگر دانشآموز مدت طولانی در مسیر رفتوآمد به خانه و مدرسه بماند، توانایی لازم برای یادگیری در او کاهش خواهد یافت. بهتر است از همان روزهای تابستان به فکر انتخاب مدرسه باشید. همچنین در انتخاب کلاسهای تقویتی دقت کنید تا فاصله آن زیاد از خانه دور نباشد.