داشتن یک انگیزه قوی ،به شما کمک میکند تا بتوانید به اهداف خود برسید.در این مسیر ممکن است عواملی پیش آید که در انگیزهی شما تأثیر منفی بگذارد. اینکه پی ببرید چه عواملی انگیزهی حرکت را از شما میگیرند،باید هر کاری که از دستتان برمیآید،انجام دهید تا مانع از تأثیر این عوامل شوید یا تأثیرشان را به حداقل برسانید.
عوامل بی انگیزگی عبارتاند از:
– هدف نداشتن– بیمیلی- سریع جواب نگرفتن- پشتیبان نداشتن- خود را باور نداشتن – ضعف جسمانی- عدم تمرکز- بیحوصلگی- افراد بدبین- اخبار منفی- تعلل ورزیدن- برنامهی مشخصی نداشتن- اهداف بسیار داشتن- ترس از شکست– احساس سرخوردگی- از انجام کاری متنفر بودن و…
لیست کامل عوامل بیانگیزگی و راهکار مناسب هر کدام را اینجا بخوانید
چگونه انگیزهی خود را بازیابیم؟
و دیگر هرگز بی انگیزگی را تجربه نکنیم؟
1 » مسئولیت پذیر باشید:سرزنش کردن دیگران و مسئولیت نپذیرفتن،کار سادهای است.برای توجیه مشکلات میتوان به راحتی از وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه،مدیر،خانواده،وضعیت آب و هوا یا موارد بیشمار دیگری از این دست گله و شکایت کرد اما به خاطر داشته باشید این بهانهجوییها تنها برای مدت کوتاهی کارساز است و احساس خوبی در شما ایجاد میکند ولی در دراز مدت باعث میشود،کنترل زندگیتان را به دست دیگران بسپارید.
عامل اصلی موفقیتتان باید خودتان باشید، نه شخص دیگری.
مسئولیتپذیری به این معناست که دیگر،سرزنش کردن را کنار بگذارید.اگر هم فکر میکنید که در کارتان موفق نبودید،سعی نکنید با بهانه تراشی تقصیر را گردن دیگران بیندازید.بهتر است این کار را خودتان شروع کنید و ابتدا مشکلات خود را برطرف کنید.این کار همیشه ساده نیست و به همین دلیل است که بسیاری از مردم ترجیح میدهند،مسئولیت کارهایشان را به گردن دیگران بیندازند.
وقتی مسئولیت کارهایتان را بر عهده میگیرید،این قدرت را به دست میآورید که در صورت شکست،بار دیگر برخیزید و برای تغییر وضعیت موجود،هر کاری که از دستتان برمیآید،انجام دهید.
هیچ کس،بیشتر از خود شما به تغییر زندگیتان اهمیت نمیدهد و تا زمانی که کنترل کارهایتان در دستان خودتان نباشد،روز به روز تعداد شکستهایتان افزایش مییابد و از دستیابی به اهدافتان دورتر خواهید شد.
2 » خوش اقبالی:به طور حتم،در دنیای پیرامونتان افرادی وجود دارند که شما آنها را انسانهای موفق و خوش اقبال میپندارید.آیا به راستی فکر میکنید ورزشکاری که به مسابقات المپیک راه یافته،دانشآموزی که در رشتهی مورد علاقهاش پزشکی یا پرستاری پذیرفته شده و دانشجوی ممتازی که برای سخنرانی جشن فارغالتحصیلی انتخاب شده، تنها به دلیل بخت و اقبال خوبش بوده است؟ شاید در نگاه اول این گونه به نظر برسد اما حقیقت این است که بیشتر افراد موفق،هر روز و هر لحظهی خود را برای تحقق اهداف و آرزوهای خود سپری میکنند.
شاید شما ادعا کنید که برخی افراد از بخت و اقبال خوبی برخوردار هستند و به راحتی به هر آنچه میخواهند،دست مییابند.بهتر است بدانید شما با تمرکز بر این حرفها تنها وقتتان را از دست میدهید و متأسفانه به هیچ جا نیز دست نمییابید.مطمئن باشید بیشتر افراد موفق،برای دستیابی به چنین جایگاهی تلاش کردهاند.اگر موفقیت و پیروزی آنها را به بخت و اقبال خوبشان نسبت دهیم،به نوعی به آنها توهین و بیاحترامی کردهایم.
هر چقدر بیشتر تلاش کنید،احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد بود و هر چه موفقیت شما بزرگتر باشد،احتمال این که افراد عادی آن را به خوش اقبالی نسبت دهند،بیشتر میشود.
3 » بر مشکلات غلبه کنید:زندگی همیشه آسان نیست و در آن فراز و نشیبهای فراوانی وجود دارد.در زندگی همهی ما مشکلاتی وجود دارد و گاهی در مراحلی از زندگی چارهای جز رویارویی با آنها نداریم. (مقالهی فلسفهی درد و رنج را بخوانید که بهتر بتوانید با این فراز و نشیبها راه بیایید) هر چقدر هم که در زندگیتان مشکل داشته باشید،هرگز نباید امیدتان را از دست بدهید.همواره مطمئن باشید که بالاخره اوضاع بهتر میشود.به این فکر کنید که شما تا این مرحله از زندگیتان پیش رفتهاید.این امر،یعنی تا امروز بر خیلی از مشکلات غلبه کردهاید،پس از اینجا به بعد هم میتوانید.
اما اگر اوضاع بدتر و دشوارتر شد،آن وقت به این شرایط موقتی،به عنوان یک فرصت نگاه کنید؛ فرصتی که از شما انسانی قویتر و با تجربهتر میسازد.تلاش و پشتکار لازمهی زندگی هستند. در واقع آیا بدون تلاش و سختی ممکن است که فردی به اهداف بزرگ دست یابد؟
به دستاوردهای مهم و هیجان انگیزی که تا امروز در زندگیتان داشتهاید،فکر کنید.به طور حتم،برای به دست آوردن آنها خیلی زحمت کشیدهاید.از درس خواندن برای یک مدرک تحصیلی و بزرگ کردن فرزندانتان گرفته تا کم کردن پنجاه کیلو وزن یا بالا رفتن از کوه اورست،هر کدام از این دستاوردها در مسیر تحقق خود،شما را به رویارویی با مجموعهای از مشکلات فرا میخواند،مشکلاتی که باعث تغییر شما شده و از شما انسانی بزرگ میسازد.
وقتی به دنبال اهداف بزرگ و چالش برانگیز میروید و در نهایت آنها را به دست میآورید،دستاورد شما دیگر همان هدف نیست بلکه عبور از این مسیر،از شما انسانی قویتر میسازد.
هر چه تا امروز از موانع دشوارتر عبور کرده باشید،
درآینده راحتتر میتوانید با سختیها مبارزه کنید.
سختیهای زندگی این فرصت را برای انسان فراهم میکنند تا رشد کند و آب دیده شود اما به خاطر داشته باشید که تنها زمانی میتوانید از این فرصت استفاده کنید که آگاهانه به سختیها و دشواریهای اطرافتان بنگرید.
فراموش نکنید که چه بخواهید و چه نخواهید،سختیها و مشکلات در مسیر شما قرار خواهند گرفت و آن وقت است که شما دو راه پیش رو دارید:یک راه این است که در برابر آن تسلیم و خرد شوید و راه دیگر،این که از آن ابزاری بسازید که سبب تقویت مهارت،روحیه،اراده و پیشرفتتان شود.
پس مشکلات زندگی را در آغوش بگیرید و بگذارید تا از شما انسانی قویتر بسازد و شما را برای رویاهای بزرگتر آماده کند.
4 » برای دیگران منبع انگیزه باشید:موفقیت یا ناکامی شما در انجام امور،ممکن است تأثیر محسوسی بر محیط پیرامون شما بگذارد. اهدافی که شما در زندگی تعیین میکنید و به آنها دست مییابید،ممکن است که برای اطرافیانتان الهام بخش باشد و انگیزهی لازم را برای پیگیری اهدافشان در آنها ایجاد کند.به همین ترتیب،هر هدفی که شما آن را رها میسازید و از آن دست میکشید،ممکن است موجب دلسردی این افراد یا به بهانهای برای دست کشیدن آنها از اهداف خود تبدیل شود.
به افرادی بیندیشید که الگوی شما هستند؛کسانی که شما را به سوی رشد و تعالی ترغیب میکنند.این افراد میتوانند والدین،خواهر و برادر،دوستان،معلمان و افراد معروف باشند.شاید حتی با خواندن داستان زندگی یک فرد چنان تحت تأثیر قرار بگیرید که مسیرتان در زندگی به کلی تغییر یابد.
همگی به این حقیقت آگاهیم که زندگی گاهی به دشواری میگراید و این سختی ممکن است باعث شود که اغلب از آرزوهای خود دست بکشیم و از آنچه شایستهی آنیم،تا حد زیادی دور بمانیم اما هنگامی که به افراد موفق و دستاوردهایشان میاندیشیم،انگیزمان دو چندان میشود و در مییابیم که تا چه اندازه پشتکار و استقامت ممکن است برای دستیابی به هدف مؤثر باشد.
بار دیگر که عرصهی زندگی برای شما تنگ شد و در آستانهی تسلیم شدن قرار گرفتید،افرادی را به یاد آورید که شما را الگوی خود قرار دادهاند و تحت تأثیر اعمال و اعتقاد راسخ شما به مسیر خود ادامه میدهند.
شاید به جرأت بتوان گفت تنها کلید موفقیت این است که آستینها را بالا بزنید و برای دستیابی به هر خواسته یا هدفی که در زندگی دارید،دست به کار شوید.به هر حال قرار نیست موفقیت با پای خودش به سراغتان بیاید،بلکه باید از جا برخیزید و برای تحقق اهدافی که در سر دارید،دست به کار شوید.