زیاد مهم نیست که ما ثروتمند به دنیا آمده ایم یا فقیر، همچنین اهمیتی ندارد که مدرک تحصیلی ما چیست. کمتر ما را صرفا براساس مدرک تحصیلی ارزیابی می کنند و جالب است بدانید که اگر فکرمان خوب کار کند و به ما لقب خوشفکر بدهند، حتی وجود نقصی در جسممان هم به چشم نخواهدآمد. اگر به اندازه کافی برای دستیابی به این لقب و جایگاه برنامه ریزی، تلاش و هدف گذاری کنیم، یقین داشته باشیم که پس از مدتی تمام زمینه های دستیابی به اهداف والا و حتی دست نیافتنی فراهم خواهدآمد.
1. کمال همنشین در ما اثر می کند.
اگر پنج نفری که بیشترین زمان خود را با آنها می گذرانید، به جز خانواده و اقوام، شما از آنها خوش فکرتر، ثروتمندتر، موفق تر و داناتر هستید، اجازه دهید صادقانه بگویم که برای شما متاسفم! چون شما از آنها چیزی یاد نمی گیرید ولی اگر آنها از شما جلوتر هستند، به شما تبریک می گویم. پس اولین گام برای تمرین خوش فکری این است که با انسان های خوش فکر مراوده و نشست و برخاست داشته باشیم. تمام کسانی که ما با آنها مراوده داریم، بدون تردید روی ما اثر می گذارند، حتی اگر تعامل مستقیمی هم نداشته باشیم. اگر با انسان هایی بنشینیم که مدام در حال رشد و یادگیری هستند و همواره با افکار بلندپروازانه در حال ریسک، سعی و خطا هستند، بدون شک ما هم آن گونه خواهیم شد. مراقب باشیم که به طور ناخودآگاه از اطرافیانمان تاثیر منفی نگیریم؛ منظور از تاثیر منفی حتی می تواند تاثیرنگرفتن باشد، زمانی که ما پیشرفت نمی کنیم، یعنی درجا می زنیم و وقتی درجا می زنیم، یعنی دیگران پیشرفت می کنند و وقتی دیگران پیشرفت کنند، یعنی ما در حال پسرفت و عقب ماندن هستیم.
2. افکار خوب، عمر کوتاهی دارند.
یکی از تمرین ها برای خوش فکری این است که به محض اینکه فکر ناب و خلاقانه ای به ذهنمان خطور می کند، سریعا اقدام کنیم و بدانیم که شاید لحظه ای بعد، انگیزه، انرژی و حوصله عملی کردن آن را نداشته باشیم. آگاه باشید زمانی که افکار ناب به سراغ ما می آیند، ما پتانسیل و انرژی لازم را برای عملی کردن آنها داریم. اگر وجود ما و کائنات، آمادگی لازم را نداشته باشند، حتی فکر چیزی هم به سر ما نمی زند. بدانیم که چون زمینه آماده است، آن فکر به ذهن ما خطور کرده است، پس به سرعت دست به اقدام بزنید.
3. در محیط مناسب قرار بگیریم.
حتی اگر شرایط کنونی زندگی، کسب و کار و روزگار بر وفق مراد ما نیست، می توانیم با خواندن مطالب انگیزشی، کتاب های مفید، گوش دادن به صوت های موثر و مکالمه با افراد خوش فکر، موقتا حال فکر خود را خوب کنیم. بدون شک ناله و زاری وضعیت ما را بهتر نخواهدکرد؛ اگرچه بسیاری از افراد می گویند که بی جهت خوش بودن هم آب و نان نمی شود، ولی تحقیقات نشان داده است که در زمان گرفتاری ها، بی جهت خوش بودن احتمال دستیابی به شرایط بهتر را بیشتر می کند تا غم و گله و شکایت. وقتی محیط، شرایط و آدم های مناسب در اطراف ما قرار بگیرند، ما هم ناخودآگاه در شرایطی قرار می گیریم که می توانیم افکار مثبت و اثرگذار را جذب کنیم. پس حواسمان باشد که در این شرایط تیر و کمان خود را همراه داشته باشیم و با سلاح قلم و کاغذ، شکارچی افکار ناب باشیم و از یادداشت برداری غفلت نکنیم.
4. اولویت اصلی را خوش فکری قرار دهیم.
در هر شرایط و موقعیتی به دنبال ایده دادن، ایده پردازی و یافتن یک نکته مثبت باشیم و این تمرین را آنقدر انجام دهیم تا بتوانیم به خوب فکر کردن، خوش فکری، مثبت فکرکردن و مثبت دیدن عادت کنیم؛ به طوری که خودمان را موظف کنیم، حتی از یک واقعا ناخوشایند یک نکته مثبت پیدا کنیم و این را بارها تمرین کنیم. برای این کار وقتی به اخبار گوش می دهیم و حادثه ای را گزارش می کنند، سعی کنیم نکته مثبتی را پیدا کنیم و پیش بینی کنیم که عواقب این حادثه چه نکات مثبتی را به بار خواهدآورد. وقتی خبر ناگواری را از کسی برای ما می آورند، تلاش کنیم تا ببینیم چه خیری در آن بوده است. شاید پیشینیان ما به همین دلیل در هر اتفاقی می گفتند حتما خیری در آن بوده است. شاید آنها می خواستند که ما را به مهارت خوب فکر کردن و خوش فکری مسلط کنند.
5. تمرین، تکرار، تسلط، کوتاه نیایید؛ اگر طعم شیرین خوش فکر بودن را چشیده اید، پس ادامه دهید و اصرار کنید.
مداومت و اصرار است که ما را به نتیجه می رساند. با این تمرین ها و با این تغییرات که ایجاد می کنیم، به زودی شاهد نتایج مثبت و چشمگیری در روند زندگی و کسب و کار خود خواهیم بود. انسان ها تصمیمات کوچ زیادی را در زندگی خود می گیرند و این تصمیمات دریک لحظه اتفاق می افتند. تفاوت انسان های موفق و ناموفق در تصمیماتی است که گرفته اند و می گیرند و باید بدانیم آن تصمیم، فقط در آن لحظه گرفته نشده است، بلکه حاصل طرز تفکر آن فرد و این است که چگونه فکرکردن را چطور آموخته و چطور خود را به خوش فکر بودن عادت داده و بدون شک، سال ها تمرین و تکرار منجر به یک تصمیم در یک لحظه شده که مسیر زندگی و کسب و کار آن فرد را تغییر داده است. ما به کسی که تصمیمات کلیدی می گیرد، می گوییم چقدر خوش فکر است، ولی یادمان باشد که آن خوش فکری در لحظه رخ نمی دهد، بلکه نتیجه سال ها آموزش، تعلیم، تمرین، تکرار و تسلط است.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: