چرا نباید به حرف دیگران اهمیت بدهیم؟
انسان بهصورت ذاتی میل دارد که دیگران او را دوست داشته باشند و قبول کنند. ولی بعضی از اوقات این میل سبب میشود که اشخاص بیشازاندازه و بهصورت وسواسگونه به تفکرات دیگران درمورد خودشان اهمیت دهند. نگرانی بیش از اندازه درمورد افکار دیگران تاثیرات منفی بسیار بر زندگی شما خواهد داشت. بنابراین بهتر است اجازه ندهید که نگرانی درمورد نظر دیگران مانع لذتبردنتان از زندگی شود. همراه ما باشید.
چگونه به حرف مردم اهمیت ندهیم؟
ترس هایتان را بشناسید!
چنانچه در رابطه با شخصی یا چیزی نگران هستید یا می ترسید، اشکالی ندارد بترسید! ولی با آن شخص یا موضوع روبرو شوید. شاید در این شرایط قرار گرفته باشید: تصمیم دارید به مهمانی بروید، لباس نو ندارید که به تن کنید و تنها لباس مناسب شما قبلا دیده شده است، با خودتان فکر می کنید: درصورتیکه اینو بپوشم فلانی و فلانی در مورد من چه فکری می کنند! اگر دیگران مرا مسخره کردند… و از این نوع تصورها.
یک نفس عمیق بکشید، با این چیزها آبروی شما نخواهد رفت! لباس تان را مرتب کنید و با علاقه و شوق بپوشید. می دانم نگران هستید ولی تلاش کنید تمرکزتان را به لذتی که از بودن در مهمانی خواهید برد بگذارید! فراموش نکنید دیگران به شخصیت شما و حضورتان در مهمانی بیشتر از لباس تنتان اهمیت می دهند. لباس شخصیت تان بروز و زیبا باشد، لباس تنتان بسیار زیباتر و فاخرتر به چشم خواهد آمد.
این زندگی آنها نیست، بنابراین به آنها ربطی ندارد
آدم ها آزاد هستند که هر گونه که میخواهند فکر کنند، همانگونه که شما آزادید که آنگونه که میخواهید فکر کنید. چیزی که بقیه در مورد شما فکر میکنند، چیزی که هستید یا ارزش های شما را عوض نمی کند. به جز این که شما این اجازه را به آنها بدهید.
این زندگی شماست، در انتهای روز شما تنها کسی هستید که لازم است انتخاب های خودتان را تایید کند.
به درون خودتان دقت کنید
برای تمرین به جای دقت به قضاوت هایی که دیگران درباره شما می کنند، به این توجه که شما چه افرادی را و به چه علتی قضاوت می کنید و چگونه این کار را انجام می دهید! بزودی خواهید فهمید که خودتان بیشتر از هر کسی اهل قضاوت هستید و یکی از مهم ترین علل نگرانی تان در مورد نظر دیگران این است که مرتب مشغول بررسی و قضاوت دیگران هستید. به عنوان یک چالش نه چندان ساده برای مدت یک ماه، به افکار خودتان درباره دیگران دقت کنید و تلاش کنید هر روز از وقتی که برای این کار می گذارید کم کنید و زمان آزاد شده را برای سکوت کردن یا سپاس گذاری از خالق هستی قرار دهید.
در ذهن خود بدترین اتفاق ممکن را در نظر بگیرید
دفعهی بعدی که میخواهید نظرتان را بیان کنید ولی میترسید مورد قضاوت نادرست قرار بگیرید و سکوت میکنید، از خودتان بپرسید چنانچه نظرم را طرح کنم نهایتش بدترین اتفاقی که امکان دارد اتفاق بیفتد چیست؟
به صورت خیلی منطقی هر اتفاق بدی که امکان دارد اتفاق بیفتد را در ذهنتان مورد تجزیه تحلیل قرار دهید. به طور مثال چنانچه در یک سخنرانی کسی به شما خندید نهایتش این است که شما را مسخره میکند خب بعدش چه؟ فوقش این است که شما چارهای ندارید جز اینکه سخنرانی را به پایان برسانید و تمرکزتان را روی کار خودتان بگذارید و به قضاوت دیگران اهمیت ندهید.
چنانچه تصمیم دارید با فرد جدیدی ارتباط برقرار کنید نهایتش این این است که او به شما محلی نمی دهد خب بعدش چه؟ قبول کنید که این هم یکی از صدها احتمال موجود است ولی شما هنوز نمیدانید کدام یک از احتمالات به حقیقت تبدیل میشوند بنابراین بهتراست بروید و امتحان کنید و ببینید حقیقت چه چیزی خواهد بود. به همین راحتی میتوانید از دست نگرانی و استرسی که پیش از یک اتفاق اتفاق افتاده رها شوید.
اتکا به خود
یکی از عللی که نظرات دیگران برای ما خیلیمهم هست این است که فکر میکنیم شاد بودن ما بستگی دارد که دیگران از ما خوششان بیاید. به طور مثال چنانچه موفقیتی در درس یا شغل خود پیدا نکنیم دیگران ما رها میکنند و این برای ما ناراحت کننده خواهد بود و همین ترس از تنها ماندن، سبب میشود که قضاوت دیگران برایمان اهمیت داشته باشد. مشکلی که در اینجا به وجود میآید این است که به جای اینکه روی خودمان وقت کنیم تنها به دنبال خوشنود کردن دیگران خواهیم بود.
آنها نمی دانند بهترین برای شما کدام است
هیچ شخصی هیچ وقت در زندگی شما سرمایه گذاری نخواهد کرد. تنها شما می دانید که چه چیزی برایتان بهترین است و این شامل یادگیری از انتخاب های شما است. تنها راهی که میتوانید یاد بگیرید از روش تصمیم گیری است، مسئولیت کامل آنها را بر عهده می گیرید و به این ترتیب چنانچه شکست بخورید، حداقل می توانید از آن یاد بگیرید، دیگران را متهم نخواهید کرد.
واقعیت دشوار:این ممکن نیست که همه را خوشحال کنیم
شما نمیتوانید همۀ مردم را خوشحال کنید. این ناممکن است که به انتظارات همه اشخاص بپردازیم، بنابراین هیچ سودی در تلاش برای انجام این کار وجود ندارد. تنها اطمینان پیدا کنید که یکی از کسانی که به شما احتیاج دارد خودتان هستید!
عقاید و سبک زندگی خود را داشته باشید
به سلیقه خود احترام بگذارید. برای مثال برای انتخاب رنگ لباستان به جای نظر خواستن از دیگران، مجلات مد و رنگ شناسی مطالعه کنید. چه در لباس چه در رفتار چه در غذا خوردن و… سبک ویژه به خود را داشته باشید این طور دیگران هم به خود اجازه اظهارنظر و دخالت در زندگی شما را نمیدهند. شاید بهترین راه از روش های دوری از مهم بودن نظرات دیگران مستقل بودن در سبک زندگی است.
نگران قضاوت شدن به وسیله دیگران نباشید
هرکسی شیوه تفکر و عقاید ویژه خود را دارد و بر حسب همین تفکرات است که درباره شما و عملکردتان قضاوت می کند و نمیتواند جلو او را گرفت. از گذشته بوده و از این به بعد هم خواهد بود. ولی می توان آن را نادیده گرفت، زیرا در غیر این صورت سبب ضعف روانی و جسمی شما می شود شجاع باشید و به قضاوت های دیگران اهمیت ندهیم این که خودتان مطمئن باشید از کار صحیحی که می خواهید انجام دهید کافی است.
برای ارزش های تان ارزش قائل شوید
چنانچه دیگران ارزش های شما را بی ارزش می دانند اصلآ مهم نیست. امکان دارد شما دوست داشته باشید کتاب و مقاله هایی درباره موفقیت و زندگی بخوانید ولی نگرانید که امکان دارد دوستان تان به شما بخندند. شاید بخواهید وقتی معلم تان شما را به حال خودتان گذاشته درس بخوانید یا وقتی رئیس تان نیست بیشتر کار کنید ولی دوستان و همکاران تان شما را «اسکل» بخوانند که «نمی پیچونید» یا «زیر آبی» نمی روید!
ماجرا هر چه که هست به اهداف و ارزش های خودتان پای بند باشید، بسیاری از اشخاص(حتی چنانچه به زبان نیاورند) زمانی که ببینند شما چگونه برای رسیدن به اهداف تان کوشش می کنید شما را با تحسین می کنند.
نتایج به خود نگرفتن حرف مردم
زمانی شما شدیدا عادت کردید که هیچ چیز را به خود نگیرید، از خیلی از ناراحتی ها در زندگی دوری خواهید کرد.
خشم، حسادت و حسرت شما ناپایدار خواهند شد، و حتی غم شما هم ناپایدار می شود وقتی هیچ چیز را به خود نگیرید.
در حقیقت شما با تمرین به این میثاق با ارزش، شروع به در هم شکستن میثاق های کودکانه و حقیرانه ای می کنید که نه به انتخاب خود، بلکه بخاطر جلب توجه دیگران همه عمر قبول کردید و آن طور زندگی می کردید.
پیشنهاد می کنم این میثاق را روی کاغذ بنویسید و آن را به هر کجا که دوست دارید در خانه تان بچسبانید؛ تا همیشه به یاد بیاورید: هیچ چیز را به خود نگیرید.
چنانچه به این اصل وفادار بمانید، می توانید با قلبی کاملاً گشوده در دنیا زندگی کنید.
می توانید بگویید “دوستت دارم” بدون آن که از مسخره شدن یا طرد شدن بترسید!
می توانید آن چه احتیاج دارید بخواهید !
می توانید ” آری” و یا ” نه ” بگویید !
می توانید بدون حس گناه و یا قضاوت در مورد خود تصمیم بگیرید که همیشه به دنبال دل خود بروید !