فضای مجازی باعث شده است تا زندگی واقعی به نوعی چند تکه شود و افراد با چند هویت به زندگی خود ادامه دهند
زندگی مجازی، علاوه بر اینکه انسان را از بسیاری قید و بندها و قوانین انسانی رها میکند، این امکان را نیز برای افراد ایجاد مینماید که بر اساس خواستهها و طبق رؤیاهایشان زندگی کنند و این شاید یکی از رازهای جذابیت و پر طرفدار شدن فضای سایبری است. اینترنت هم میتواند دسترسی عموم مردم به منابع را فراهم کند و هم امید به دموکراسی را در میان آنها به وجود آورد، اما این جذابیتها میتواند نقاط ضعف این فضا نیز محسوب شود. عمومی شدن زندگیها و اطلاعاتی که تا پیش از این شخصی و تنها مختص خانوادهها بود اکنون در فضای مجازی و در معرض نمایش گذاردن تمامی آنچه در یک خانواده رخ میدهد، تبعاتی دارد که از جمله آن بیارزشی و بیتعهدی است.
پایین آوردن شأن خانواده با جلوهگریهای ویرایش شده به سبک بلاگرها که برای کسب درآمد و افزایش دنبالکنندگان تن به هر کاری میدهند یکی از معایب این فضاست که همه میتوانند در فضای مجازی به تبادل آرا مشغول شوند بدون اینکه مسئولیت گفتهها و نوشتههایشان را قبول کنند.
زندگی با هویتهای متعدد
دنیای مجازی دنیای فرار از تعهدها و تعلقات است، در حالی که دنیای واقعی با تمام خوبیها و بدی هایش و با تمام درد و رنجها و خوشیهایش از این جهت که واقعی و مستلزم حضور حقیقی و فیزیکی افراد است، نیازمند تعهد و تعلق میباشد و نمیتوانیم از آنچه هستیم فرار کنیم و از تعهدات و وظایف شخصی و عمومی که داریم خودداری کنیم. آیا زندگی مجازی، نوعی زندگی جدید است یا زندگی واقعی را تکثیر کرده است؟
فضای مجازی باعث شده است تا زندگی واقعی به نوعی چند تکه شود و افراد با چند هویت به زندگی خود ادامه دهند، زندگی که دوست دارند داشته باشند و در دنیای مجازی آن را به نمایش میگذارند و زندگیای که در واقعیت دارند. البته برای افرادی که متعهد و پایبند هستند، فضای مجازی ابزاری سودمند و کارآمد است، زیرا آنها به اینترنت به عنوان فضایی برای تکامل و رفع موانع مینگرند و هدف برای آنها چیز دیگری غیر از خود ابزار است.
تلاش فضای مجازی برای غلبه بر دنیای واقعی
امروزه فضای مجازی سخت در تلاش است تا خود را جایگزین دنیای واقعی کند و اگر آگاه نباشیم با رویکردی مواجه میشویم که پذیرفتن آن عملاً باعث واژگونی نیازهای اساسی انسان در زندگی حقیقی میشود و عدم آموزش و توجه در این زمینه آثار مخرب و زیانباری را به دنبال دارد که به مرور زمان در زیست حقیقی انسانها نمود پیدا میکند.
اغلب افراد در خلال ورود و خروج به این فضا، دچار تنوع و تکثرخواهی میشوند و با وجود تنوع و جذابیتهایی که این فضا دارند از گشت و گذار در آن سیراب نمیشوند. مدام بهدنبال گذاشتن عکسهای خود در حالتهای مختلف و فضاهای لاکچری و همچنین جلب توجه هستند. به گونهای که میتوان گفت فضای مجازی گاهی اوقات سبک زندگی انسانها را میسازد. افراد با ورود به این فضا و تماشای زرق و برق آن به طور ناخواسته از آن تأثیر گرفته و سعی میکنند خود را به آنچه در این فضا میبینند نزدیکتر کنند. نوجوانانی که با دیدن سبک زندگی و روابط اجتماعی افراد محبوب خود به صورت لحظه به لحظه و در موقعیتهای مختلف ترغیب میشوند تا خود را به فرد مورد علاقه خود شبیه ساخته و از آنها الگو بگیرند. سبک زندگی در کنار سایر عناصر هویتبخش زندگی، به انسان هویت میدهد، اما در دنیای مجازی این سبک زندگی ثابت نیست و مدام در حال تغییر و دگرگونی است و این تغییر و دگرگونی براساس سلایق و عقاید افراد تأثیرگذار تعریف میشود.
نوجوانان و مرز گمشده مجازی و حقیقی
نوجوانان در عصر حاضر که به طور زنده و از طریق ارتباط نوشتاری، صوتی و تصویری با افراد اطراف خود و حتی اسطورههای زندگیشان تعامل و ارتباط برقرار میکنند هیچ گاه نمیتوانند بپذیرند که این فضا، فضای مجازی است، در حالی که آنها رفتارها و اتفاقاتی را به چشم خویش مشاهده میکنند که کاملاً بارز و واقعی است. بهتر است این فضا بیشتر از آن که به عنوان فضایی جنجالی برای بهرهبرداریهای مختلف افراد و حتی مسئولان جهت تبادل نظرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... مورد استفاده قرار گیرد، به فضایی برای کنترل و تأمین امنیت و تعیین و استمرار رویکردها و جهتگیریهای فکری و فرهنگی جامعه تبدیل شود، چراکه از هم گسستگی در این فضا منافع ملی و اعتقادی را به خطر میاندازد و در اثر نگاه سودجویانه به فضای مجازی، شاهد تبدیل آن به ولنگاری فرهنگی و باورپذیری سخت اقتضائات اجتماعی و پیامدهای عرصه فضای مجازی هستیم؛ بنابراین به نظر میرسد اولین قدم در جهت اصلاح و بازنگری و ضابطهمند کردن فضای مجازی، اصلاح نگرش و تصورات و باورهایی است که به غلط در جامعه و عموم مردم در رابطه با این فضا و کاربران آن شکل گرفته است.
فضای مجازی در خدمت فضای واقعی
روحیه جامعهگرایی در میان افراد و نیز گسترش اجتماعات و استفاده از رسانههای شبکهای باید با توجه به رویکرد اخلاقی به گونهای شود که به سمت و سوی ارتقا و رشد افراد جامعه رود، زیرا هر اجتماعی برای راحتی و کنترل افراد، هنجارهایی را به افراد جامعه خود معرفی میکند که فضای مجازی بهترین ابزار و بستر برای آموزش و ارتقای سطح دانش و فرهنگ افراد است. با توجه به وسعت آزادی عمل افراد در این فضا، هر یک از افراد در اجتماعات گوناگون، نماینده یک فرهنگ و اجتماع خاص برای به اشتراک گذاشتن عقاید و رسوم خود هستند و باید در نظر داشت آنچه جوامع را در نتیجه بهرهمندی مفید از این فضا به رشد و تعالی میرساند، رعایت اخلاق و پرهیز از تخریب دیگران است. ما روزانه زمان قابل توجهی از وقتمان را به استفاده از فضای مجازی و محتوای آن اختصاص میدهیم، اما غافل از این هستیم که به نوعی تحت تربیت این فضا قرار گرفتهایم و فراموش میکنیم که استفاده مفید و هدفمند از این فضا میتواند صرف خلق فرصتها و هموار نمودن مسیر شکوفایی شود، نه اینکه با پرداختن به محتویات غیر مفید و بیاساس مجازی که هیچ قاعده و قانونی ندارد، مانع رشد و شکوفایی فکر و اندیشه شویم.
وقتی افکار و عقایدمان را در اختیار دیگران در فضای مجازی قرار میدهیم، در واقع خود و زندگیمان را اسیر کردهایم، اما اگر به اندازه و هدفمند و برای ارتقای دانش و فرهنگ خود در این فضا وارد شدیم، به جای تأثیرپذیری از این فضا، ما صاحب خلق فرصتها برای دیگران میشویم و در این صورت، فضای مجازی در خدمت فضای واقعی قرار میگیرد.