دو روش متفاوت
خیلی از دانشآموزان سال یازدهم فکر میکنند که چون در این سال امتحان نهایی ندارند، لازم نیست روی درسهای بهظاهر ساده مانند فلسفۀ یازدهم انرژی زیادی بگذارند و بهتر است مطالعۀ درستوحسابی این درسها را به تابستان بعد و برای کنکور موکول کنند. بعضی از دانشآموزان جدیتر هم درست برعکس دستۀ اول، چون میخواهند از سال یازدهم برای کنکور آماده شوند، سعی میکنند این کتاب را با حالوهوای کنکور بخوانند و اصطلاحاً خود را وارد فضای تستی کنند.
واقعیت این است که هر دو گروه تا حد بسیار زیادی اشتباه میکنند. گرچه کتاب فلسفۀ یازدهم بهظاهر ساده و کمحجم است؛ اما آنقدر مفاهیم سخت و پیچیده دارد نیازمند مطالعة عمیقی است که زمان میبرد. پس نمیشود یادگیری و فهم کامل آن را موکول کرد به سال دوازدهم که انبوهی از کتابها و درسها بر سرمان ریخته است. از طرف دیگر، مطالعۀ کنکوری این کتاب هم نیازمند داشتن پایۀ قوی است؛ وگرنه محال است که بتوانیم از پس تستهای کنکوری بر بیاییم.
ویژگیهای فلسفه در پایۀ یازدهم
در ادامه چند ویژگی کتاب فلسفۀ یازدهم را با هم مرور میکنیم تا دلایل اهمیت آن را بدانیم و سپس، چند پیشنهاد کوچک و ساده هم مطرح میکنیم تا بتوانید با خیال راحت از پس این درس بر بیایید؛ هم برای سال یازدهم و هم برای سال دوازدهم.
۱- سال یازدهم اولین مواجهه با فلسفه
برخلاف دروسی مانند جامعهشناسی، ادبیات، ریاضی و آمار و مانند اینها که از سال دهم و حتی قبلتر با آنها آشنا بودیم، فلسفه درسی است که اولینبار، یکسال مانده به کنکور با آن برخورد میکنیم. بنابراین، از قبل هیچ تصویر و پیشزمینهای از آن در ذهن ما وجود نداشته است. پس باید آن را جدی بگیریم. درست مانند درس روانشناسی.
۲- زنجیرۀ آموزشی در دو کتاب فلسفه
اصلاً شک نکنید که اگر فلسفۀ یازدهم را یاد نگرفته باشید، محال است بتوانید از پس فلسفۀ دوازدهم برآیید. برخلاف کتابهای نظام قدیم، بسیاری از مطالب و اصطلاحاتی که امسال با آن آشنا میشوید، پایههای مطالب کتاب سال دوازدهماند. باید همینجا و همین امسال آنها را خوب بفهمید تا سال آینده برای یادگیری مباحث بعدی، به مشکل برنخورید.
۳- منطق قوی فلسفه قوی
خیلیها فکر میکنند که اگر در سال دهم و در درس منطق قوی بودهاند، پس فلسفه دیگر کاری ندارد. اصلاً اینطور نیست؛ منطق دانشی است که به تمرین نیاز دارد و فلسفه دانشی است که به تفکر و تأمل. یادگیری منطق با تمرین زیاد بهدست میآید و یادگیری فلسفه با دقت و تفکر در ظرافتهای موجود در محتوای درس.
خیلی خودمانیتر بگوییم: منطق دو دوتا، چهارتاست؛ ولی فلسفه اصلاً چنین حسابوکتابی ندارد.
۴- سهم فلسفۀ یازدهم در کنکور
برخلاف سالهای قبل و نظام قدیم که از فلسفۀ ۱، فقط ۵ سؤال از 25 سوال (20%) در آزمونهای سراسری طرح میشد، بهاحتمال بسیار زیاد، کتاب جدید شما سهم بسیار بیشتری در کنکور خواهد داشت. خیلی از دانشآموزان نظام قدیم، بیشتر وقت و انرژیشان را برای درسهای منطق و فلسفۀ ۲ میگذاشتند و فقط یکیدوبار میرفتند سراغ این کتاب؛ اما محتوای کتاب شما آنقدر زیاد و پربار شده که بتوان حدس زد باید سؤالات بیشتری از آن در آزمونهای سراسری طرح شود.
فریب یکی دو درس اول کتاب را نخورید.
همین که از درسهای اول و دوم کتاب درسی بگذریم، ناگهان با انبوهی از مطالب مواجه خواهیم شد. بهتر است خودتان را برای خواندن این مفاهیم آماده کنید. در ضمن، از همین حالا آماده باشید که نیمسال دوم، باز هم مطالب و محتوای درس جدیتر و بیشتر میشود.
۲- خیلی از درسهای این کتاب به هم مرتبطاند.
ااگر درس 1 و 2 را خوب نفهمید، در درسهای 3 تا 5 به مشکلاتی بر خواهید خورد و اگر درس 6 و 7 را خوب یاد نگیرید، درس هشتم که از همۀ کتاب پرمحتواتر است را یاد نمیگیرید. در بسیاری از موارد نیاز خواهید داشت تا محتوای درس جدید را با مطالب درس قبلی تطبیق دهید.
پس سعی کنید مطالب را مقایسهای یاد بگیرید.
۳- برای تستزنی عجله نکنید.
اول مطالب را با سؤالات تشریحی مرور کنید تا مطالب در ذهنتان جا بیفتد و موضوعات برایتان دستهبندی شوند. یادتان باشد که اول کار نروید سراغ تستهایی در سطح کنکور! خیلی مهم است که در اول راه فقط با شکل تستی سؤالات آشنا شوید؛ یعنی فقط ببینید که یک مطلب به شکلها مختلفی مینواند بهصورت چهارگزینهای طرح شود. بعد از این آشنایی میتوانید برورید سراغ تستهای سنگینتر.
۴- از همین حالا بدانید:
که هرچه یاد میگیرید، در سال دوازدهم به گوشتان خواهد خورد و سال بعد، ممکن است با سؤالات ترکیبی مواجه شوید. پس مطالب را خوب دستهبندی کنید و مفاهیم کلیدی را جدی بگیرید. شاید برای این کار به کتابی غیر از کتاب درسی و راهنمای معلمتان نیاز داشته باشید.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: