کلاس چی برم؟ کتاب چی بخونم؟ کجا ثبت نام کنم؟ این سوالهای داوطلبانی است که دغدغه کنکور را دارند و بازار تبلیغات موسسات و اساتید کنکور را داغ کرده اند، آنچنان که برخی از آنها با شگردهای عجیب و غریب جلب مشتری کرده و بدون نتیجه قبولی تنها پولهای زیادی را پارو میکنند.
حال باید دید آیا اساتید و آموزشگاههای کنکور در صورت عدم قبولی پاسخگوی سوالاتی از قبیل اینکه «چرا قبول نشدم؟»، «باید یقه کی رو بچسبم» و «چه جوری پولم رو پس بگیرم؟» هستند یا شانه خالی کرده و به دنبال طعمه جدید میگردند. با وجود این، داوطلبان کنکور درصدند تا به هر نحوی شاخ غول کنکور را شکسته و پشت آن نمانند و در این مسیر پر تلاطم چاره ای نمیبینند جز اینکه به موسسات و اساتید کنکور دخیل ببندند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، امروزه در جامعه ما مدرک گرایی مد شده است، چرا میگوییم مد؟ چون اکثر تحصیلکردگان بیکارند. انگار اگر مدرک دانشگاهی نداشته باشی دچار خلأ اجتماعی و فرهنگی میشوی. انگار باید ننگ نداشتن تحصیلات عالیه را هم خودت به دوش بکشی و هم خانواده ات در میان فامیل شرمسار باشند که فرزندشان به دانشگاه راه نیافته است، در حالی که همه ما میدانیم که در دانشگاه هیچ خبری نیست، نان و حلوا که خیرات نمیکنند هیچ بلکه با کلی هزینه تازه به صف بیکاران تحصیلکرده میپیوندی، اما امان از جامعه ای که برخی افراد را به سمت چشم و همچشمی سوق میدهد تا برچسب دانشجویی را به هر قیمتی از آن خود کنند.
گرچه این روزها در هر کوچه و خیابانی انواع دانشگاهها چون قارچ سبز شده است و دیگر چون گذشته با کمبود دانشگاه و معضل بزرگ کنکور مواجهه نیستم، اما هنوز عده ای برآنند تا برای دستیابی به رشته و دانشگاههای برتر و معتبر سد کنکور را بشکنند، اینجاست که پای کلاسهای کنکور و اساتید مطرح و گران قیمت به میان میآید و جیب خانوادهها با وجود هزار بدبختی خالی میشود، به گونه ای که پدران و مادران از نان خود میزنند تا فرزندانشان از بچههای فامیل چیزی کم نداشته و به هر ترفندی به دانشگاه راه پیدا کنند و این مساله به افزایش شهریههای کلاسهای کنکور نیز دامن زده است، تا جایی که برخی موسسات و اساتید نان به نرخ روز خور شده اند و با سوء استفاده از این قضیه بدون داشتن تعرفهای مشخص از مردم شهریههای نجومی میگیرند و با ادعای «موفقیت صد درصد تضمینی» تلقین میکنند که هر قدر پول بدهی به همان میزان آش میخوری، اما چه آش خوردنی! نه تنها طعم آن را نمیچشی، بلکه هم زبان و هم عمق جگرت را به حدی میسوزاند که تا اسم کلاسهای کنکور میآید به یاد سرمایه از دست رفته ات میافتی و این تنها ضعف نظام آموزشی را برجسته تر میکند، چراکه از یک طرف معضل برگزاری آزمون کنکور چالش برانگیز است و سختی ورود به دانشگاهها دامنه رقابت را گسترده کرده و از طرفی دیگر مهارت معلمان در مدارس برای راهیابی به دانشگاهها به حدی پایین است که پای کلاسهای کنکور را به خانوادهها باز کرده است.
جالب تر آنکه بعد از صرف این همه هزینه در بازار داغ کلاسهای کنکور در صورت حاصل نشدن قبولی در دانشگاه همه تقصیرها به گردن استرس و هوش پایین دانشآموزان میافتد و کسی موسسات و اساتید کلاسهای کنکور را زیر سوال نمیبرد، چون آنها میدانند که با چه شگرد و شعارهای تبلیغاتی برای داوطلبان کنکور سال آینده برنامه بچینند و این در حالی است که سالها سازمان سنجش نسبت به سوء استفاده موسسات و اساتید کنکور از داوطلبان آزمونهای سراسری هشدار داده است.
تا پول نداشته باشی به دانشگاه نمیروی
با نرخهای نجومی کلاسهای کنکور دستیابی به ثروت بهتر از علم شده است، چرا که تا پول نداشته باشی، حسرت علم به دلت میماند و نمیتوانی صندلی رشته و دانشگاه معتبری را تصاحب کنی. مینا حیدری مادری است که برای قبولی فرزندش در دانشگاه شریف بسیار هزینه کرده است. او در این باره میگوید: من برای اینکه فرزندم در رشته و دانشگاه معتبر قبول شود، او را در کلاسهای کنکور خصوصی ثبت نام کردم. از او درباره نرخ این کلاسها میپرسیم که میگوید: نرخ شهریههای نجومی اساتید برجسته کنکور که تقریبا زمان آن حدود یک ساعت و ۵۰ دقیقه است، به این شرح است: معارف هر جلسه ۵۰۰ الی ۶۰۰ هزار تومان، جبر و ریاضیات هر جلسه ۶۰۰ هزار الی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان، عربی هر جلسه ۴۰۰ الی ۶۰۰ هزار تومان، زیست هر جلسه دو میلیون تومان، شیمی هر جلسه ۸۰۰ هزار الی یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان است. او ادامه میدهد: برای هر جلسه کلاس شیمی که زمان آن یک ساعت و ۳۰ دقیقه بود یک میلیون تومان هزینه کردیم. او از ضعف سیستم آموزشی گله مند است و اظهار میکند: اگر سیستم آموزشی به گونه ای بود که دانشآموزان در مدارس مطالب را فرا میگرفتند دیگر نیاز به کلاسهای کنکور نبود.
او توضیح میدهد: علاوه بر این، برخی اساتید مطرح کنکور در مدارس زیاد به آموزش توجه ندارند و با بررسی کردن شبکههای مجازی در حال رصد کردن داوطلبان هستند، تا جایی که با جدی نگرفتن کلاسها در مدارس به دانشآموزان پیشنهاد برگزاری کلاسهای خصوصی میدهند. او با بیان اینکه پسرش در رشته آی تی دانشگاه شریف قبول شده است، میگوید: والدین برای آینده فرزندان خود نگران هستند و تمایل دارند فرزندانشان برای به دست آوردن شغلی مناسب در بهترین رشته و دانشگاه درس بخوانند، در حالی که با این همه هزینه آینده شغلی آنها معلوم نیست. او با اشاره به اینکه اساتید کنکور روشهای خود را برای تستزنی و قبولی در رشتههای برتر تبلیغ میکنند، میگوید: یکی از آشنایان ما برای قبولی در رشته دندانپزشکی ۴۰ جلسه دو میلیون تومانی برای کلاس کنکور زیست هزینه کرد، اما نتیجه نگرفت تا اینکه برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت.
فراموشی اهداف بلندمدت آموزشی
یک کارشناس آموزش و پرورش درباره کلاسهای کنکور میگوید: دو دسته کلاس کنکور برگزار میشود، یک دسته کلاسهای کنکور مدارس دولتی و غیردولتی و یک دسته کلاسهای موسسات و اساتید کنکور که با توجه به این موضوع نرخ کلاسها متفاوت میشود. مهدی بهلولی میافزاید: شهریههای مدارس دولتی با توجه به بودجه، چانه زنی خانوادهها و منطقه آموزشی از مدارس غیردولتی پایین تر است، اما موسسات و اساتید کنکور به تبع شهریه بیشتری دریافت میکنند. از او درباره نظارت آموزش و پرورش بر کلاسهای کنکور میپرسیم که میگوید: آموزش و پرورش تا اندازهای نظارت دارد، اما این نظارت جوابگو نیست، چون موسسات و اساتید کنکور با بهانههای گوناگون و به دلیل افزایش منافع، از مصوبههای آموزش و پرورش شانه خالی میکنند و دلیل جدیدی را میتراشند تا از دانشآموزان پول بیشتری دریافت کنند. او بیان میکند: دولت نمیتواند نظارت کامل داشته باشد، چون بازار آزاد است و افراد به هر طریقی سعی میکنند که از مصوبهها فاصله بگیرند.
او با اشاره به اینکه کلاسهای کنکور بار اقتصادی دارد، عنوان میکند: برخی از آموزشگاهها و اساتید کنکور با خانوادهها در ابتدای سال تحصیلی سر یک قیمتی به توافق میرسند، اما در میان سال به دلایل مختلف تعرفه را افزایش میدهند. بهلولی به خلا نظام آموزشی اشاره میکند و میگوید: خلا نظام آموزشی در دبیرستان به اشتباه بودن برگزاری آزمون کنکور بر میگردد. نظام آموزشی اهداف فراگیری از جمله سلامت جسمی و روحی، پرورش ذهنی و اخلاقی دانشآموزان و آشنا کردن آنان با حقوق شهروندی دارد، اما متاسفانه از اهداف خود فاصله گرفته و موضوع کنکور را برجسته کرده است. او با اشاره به نگرانی خانوادهها در مورد کنکور خاطرنشان میکند: کنکور به سیستم آموزشی کشور جهت داده و آسیب زا شده است، به گونه ای که اهداف بلندمدت به فراموشی سپرده شده اند.
این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به چشم و همچشمی خانوادهها برای قبولی در رشتهها و دانشگاههای معتبر میافزاید: در دانشگاههای آزاد و غیر انتفاعی نصف صندلیها خالی است و رقابت سر چند رشته در دانشگاههای معتبر است و این در حالی است که با صرف هزینههای میلیونی در مدارس و کلاسهای کنکور بسیاری از دانشآموزان به دانشگاههای معتبر راه پیدا نمیکنند. او با اشاره به اینکه کلاسهای کنکور برای عده ای سودآور است، ادامه میدهد: باید تب کنکور را پایین بیاوریم و رسانهها به جای اینکه کتابهای کنکور موسسات را تبلیغ کنند در صدد این باشند تا فرهنگ نادرست کنکور را برطرف کنند.