نتایج کنکور 95 که اعلام شد، یک فرق اساسی و تأمل برانگیز با فهرست سالهای گذشته داشت! همه ما به چشم دیدیم، عمده کسانی که شاخ غول کنکور امسال را شکستند و رتبههای برتر را به دست آوردند، تهرانی بودند و برآمده از مدارس اسمی!
همین موضوع کافی بود تا شاخکها حساس شود و شرایط تحصیلی و مدرسههای این دانشآموزان که سروصدایشان در تهران و مراکز استانها گوش فلک را کر کرده، مورد پرسش قرار بگیرد.
کنکور دوپینگی
از منظر دکتر نعمت الله موسیپور - دانشیار برنامهریزی درسی و معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه فرهنگیان - کنکور به پدیدهای مبتنی بر ویژگیهای دوپینگی تبدیل شده و صلاحیت و قابلیتهای واقعی شرکتکنندگان در آن مورد سنجش قرار نمیگیرد. کنکور آزمونی است که در آن بیشتر تواناییهای کوتاه مدت داوطلبان سنجیده میشود و بر همین اساس نیز مورد قضاوت قرار میگیرند. از اینرو کنکور به معضلی تبدیل شده است که نتیجه آن موجب میشود میان دوغ و دوشاب تفاوت چندانی وجود نداشته باشد. به این معنا که پیش از این انتظار میرفت پذیرفته شدگان آزمون کنکور به فراخور تفاوت هایشان، قابلیت داشته باشند در مشاغل مختلفی که حساسیتهای متفاوتی دارند حضور پیدا کنند، در حالی که سبک و سیاق وارد شده بر آزمون کنکور سال های اخیر به گونهای شده است که این آزمون مهم، زمینههای آسیب رسان را در سطح جامعه پدیدار میکند.
او با اشاره به اینکه بسیاری از مدرسان متقاضی شرکت در بیزینس کنکور به مشروعیت در فضای اجتماعی نیاز دارند، ادامه داد: یکی از مکانهایی که به این استادان مشروعیت میبخشد، مدارس خوشنامی هستند که در سطح شهرها اسم درکردهاند و هر خانوادهای آرزو دارد نا فرزندش به این مدارس راه پیدا کند؛ دیدیم که اکثر قریب به اتفاق رتبههای کمتر از 11 آزمون کنکور امسال، دانشآموزان همین مدارس بودهاند، از اینرو تدریس در این مدارس خواسته چنین استادانی را برآورده میسازد.
همچنین دکتر موسیپور یادآور شد: از سویی دیگر، مسئولان این مدارس سعی میکنند ورودیهایی را برگزینند که از توان پایهای بیشتری نسبت به سایر دانشآموزان برخوردار باشند، به این معنا که از لحاظ علمی توانایی پشت سر گذاشتن آزمونهای انتخابی را داشته و از لحاظ مالی هم توانمند باشند تا به این ترتیب به هدف اصلی خود دست یابند.
وی خاطرنشان کرد: هدف اصلی این مدارس کسب آمار قبولی بالا در آزمونهای کنکور سراسری است و برای رسیدن به این هدف شرایطی را به وجود آورند که نشان دهند دانشآموزانشان در کلاسهای کنکور شرکت نمیکنند، در حالی که واقعیت چیز دیگری است و در ازای دریافت مبالغ بالا، در همان فضای مدرسه برای دانشآموزان کلاسهای کنکور با حضور استادان مطرح و طالب مشروعیت اجتماعی برگزار میشود که در برخی مواقع با شیوهای زیرکانه، به این کلاسها عنوان کلاسهای مکمل یا فوق برنامه را میدهند. در چنین چارچوبی، کارکرد مدارس از شیوه آموزشی مرسوم به شیوه آموزشی کنکوری تغییر پیدا میکند. دراین حالت به نوعی بیزینس کنکور در درون ساختار مدرسه رونق میگیرد که البته این رویکرد آموزشی، چندان به نفع آینده کشور نیست و این همان اتفاقی است که موجب شده تا در این چند ساله، در کلانشهرها و بخصوص در تهران برنامهریزیهایی صورت بگیرد تا به نوعی تشکیل کلاسهای کنکور در مدارس ترویج پیدا کند و کاستی سالهای قبل از حیث توفیقات کنکور جبران شود.
بیزینس پربازده
عملکرد کنکور تغییر نکرده است بلکه شرایط به گونهای تغییر یافته که در سطح مدارس به روح کنکور استمرار بخشیده شده است. حتی این موضوع در مورد دانشآموزانی که توانایی پرداخت هزینههای بالای کلاسهای کنکور را ندارند، به یاری همین بیزینس، به نوعی حل شده است چراکه مجموعههای بزرگی چون کانونهای فرهنگی، آموزشی در دورترین نقاط کشور نیز دانشآموزان با استعداد اما فاقد استطاعت مالی را تحت پوشش قرار میدهند و از امکاناتی که ثروتمندان دارند بهرهمند میسازند که این کار، خود، تبلیغی برای همین مراکز آموزشی به حساب میآید. ضمن اینکه براحتی برای ثروتمندان توجیههای اقتصادی میآورند به گونهای که اگر آنها نسبت به مبالغ زیادی که پرداخت میکنند معترض شوند از حس نوعدوستی و نیکوکاری آنها استفاده کنند و مدعی میشوند که به کمک این مبالغ دریافتی، دانشآموزان مستعد و نیازمند را تحت پوشش قرار میدهند. با این حساب محرز است که علاوه بر مارک انجام کار نیک و مشارکت گروهی، بر تعداد رتبههای برتر وابسته به این مراکز افزوده خواهد شد.
دکتر موسیپور با بیان این جملات افزود: در حال حاضر از مدارس ابتدایی و پیش دبستانی در فرودست تا دورههای دکتری در فرادست، تواناییهای فردی نادیده گرفته و سعی میشود تا آمادگیهای لازم با حضور در کلاسهای کنکور و رقابتهایی که به تستزنی ختم میشود، به دستآید. غافل از اینکه کار به جایی رسیده است که در سنین پایین دانشآموزان گمان میکنند برای حل مشکلات و از میان برداشتن موانع باید به یادگیری اصول، قواعد و فاکتورها روی بیاورند و بر همین اساس در این مدارس از تربیتپذیری و اجتماعی شدن مطلوب محروم میشوند.
این در حالی است که رسالت نهادهای وابسته به آموزش و پرورش جز این است و در این میان مدارسی که در خصوص شهروند قرن 21 فعالیتهای چشمگیری را دنبال میکنند، در نتایج کنکور توفیق چندانی ندارند و جزو صدرنشینها نیستند.