یکی از مواردی که موجب موفقیت اسپیسایکس شده، ارسال ارزانقیمت محمولههای فضایی است. اما به نظر میرسد آرین اسپیس، رقیب اروپایی اسپیسایکس از این مسئله خوشحال نیست.
شرکت اروپایی آرین اسپیس که مقر اصلی آن در کشور فرانسه است، بهعنوان سازندهی اصلی راکت آرین ۵ شناخته میشود و کار روی راکت آرین ۶ را هم شروع کرده است. از نظر اعتمادپذیری، آرین در جایگاه مناسبی قرار دارد و به همین دلیل، ناسا برای ارسال تلسکوپ فضایی چند میلیارد دلاری جیمز وب از راکت آرین ۵ استفاده خواهد کرد. اما با افزایش رقابت در بازار پرتابهای فضایی، مسیر پیش روی آرین چندان هموار نخواهد بود.
همانند شرکتهای روسی و شرکت آمریکایی United Launch Alliance، آرین از نظر قیمتگذاری تحت فشار قرار دارد. شرکت فضایی ایلان ماسک، اسپیسایکس، برای پرتابهای فضایی با راکت فالکون ۹ تنها ۶۲ میلیون دلار از مشتریان طلب میکند؛ مبلغی که رقابت را برای دیگر شرکتهای فعال در عرصهی پرتابهای فضایی شدیدا سخت کرده است.
اروپاییها در حال آمادهسازی راکت جدید آرین ۶ برای رقابت با فالکون ۹ اسپیسایکس هستند؛ اما در این مسیر با دو مشکل اساسی مواجه شدهاند. اول از همه، با وجود تلاشهای توسعهدهندگان آرین ۶ برای ارزان بودن این راکت، هزینهی ارسال محموله به فضا با راکت آرین ۶ دست کم ۲۵ درصد بیشتر از راکت فالکون ۹ خواهد بود. دومین مشکل این است که اولین پرواز آرین ۶ برای سال ۲۰۲۰ پیشبینی شده و احتمالا تا آن زمان، اسپیسایکس به لطف استفادهی مجدد از بوسترهایی که در پرتابهای قبلی استفاده شدهاند، هزینهی لازم برای هر پرتاب را بیش از پیش کاهش خواهد داد؛ این در حالی است که امکان بازیابی و استفادهی مجدد از هیچکدام از بخشهای راکت آرین ۶ وجود ندارد.
اخیرا نشریهی آلمانی اشپیگل مصاحبهای با آلن شرمو، مدیرعامل گروه آرین انجام داده است. در این مصاحبه، شرمو در رابطه با نحوهی فعالیت اسپیسایکس اظهار ناخشنودی کرد و مدعی شد کلید موفقیت اسپیسایکس در انجام پرتابهای دولتی است که به پشتوانهی یارانههای دولتی انجام میشوند.
پرتابهای ۱۰۰ میلیون دلاری
اسپیسایکس با قیمتهای رقابتی خود فشار زیادی به رقبا تحمیل میکند؛ وقتی از شرمو خواسته شد در این مورد اظهار نظر کند، استدلال اصلی او اینگونه بود:
اسپیسایکس برای هر پرتاب از دولت آمریکا ۱۰۰ میلیون دلار دریافت میکند؛ اما هزینهی پرتابهای فضایی برای مشتریان اروپاییِ این شرکت بهمراتب کمتر است.
در حقیقت، بر اساس استدلال شرمو، پرتابهای اسپیسایکس برای ناسا و ارتش ایالات متحده، همچون یارانهای برای پرتابهای تجاری این شرکت است. با این وجود، هزینهی ۱۰۰ میلیون دلاری دریافتشده توسط اسپیسایکس برای ارسال ماهوارههای جاسوسی وزارت دفاع ایالات متحده و ارسال محمولههای ناسا به فضا، همچنان کمتر از مبالغی است که شرکتهای رقیب برای چنین پرتابهایی طلب میکنند.
علاوه بر این، اگرچه هزینهی ۱۰۰ میلیون دلاری برای پرتابهای دولتی در مقایسه با هزینهی ۶۲ میلیون دلاری برای پرتابهای تجاری، بهمراتب بالاتر است؛ اما قراردادهای دولتی با محدودیتها، بررسیها و پیشنیازهای خاص خود همراه هستند که بالطبع موجب افزایش قیمت میشوند.
هرچند شرمو اسپیسایکس را بهخاطر آنچه وی «یارانههای دولت آمریکا» قلمداد میکند، مورد انتقاد قرار داده است؛ اما خود نیز اذعان دارد که حیات شرکت مطبوعش در گرو پرتابهای سفارش دادهشده توسط دولتهای اروپایی است. به گفتهی شرمو، اگر قرار است پروژهی راکت آرین ۶ بهعنوان یک پروژهی پایدار باقی بماند؛ این شرکت به پنج پرتاب تضمینشده در سال ۲۰۲۱ و هشت پرتاب تضمینشده در سال ۲۰۲۲ نیاز خواهد داشت.
نبود امکان استفادهی مجدد
در طول مصاحبهی شرمو با اشپیگل، به احتمال کاهش هزینهها بهوسیلهی استفادهی مجدد از راکت نیز اشاره شد. شرمو در واکنش به سؤالی در این زمینه، اظهار داشت که مشخص نیست آیا در حقیقت، آنگونه که اسپیسایکس ادعا میکند، پرتاب با بوسترهای بازیابیشده ارزانتر تمام خواهند شد یا خیر.
با توجه به اینکه اسپیسایکس یک شرکت خصوصی است، اطلاع دقیقی در مورد سود مالی حاصل از بازیافت راکتها وجود ندارد؛ اما این احتمال وجود دارد که این شرکت در فرایند دستیابی به توانایی بازیافتِ مرحلهی اول راکتها، تا کنون مبالغی از دست داده باشد. اما اکنون که اسپیسایکس استفاده از راکت فالکون ۹ بلاک ۵ را شروع کرده است؛ احتمالا ضمن کاهش هزینههای پرتاب، کسب سود از دستاوردهای تحقیقاتی این شرکت در زمینهی بازیابی راکتها نیز شروع خواهد شد.
از سوی دیگر، شرمو ادعا میکند که محدود بودن تعداد پرتابهای سالانهی راکتهای آرین، باعث میشود سرمایهگذاری جهت توسعهی فناوری بازیابی راکتها توجیهپذیر نباشد. به گفتهی وی، جهت توجیه هزینههای لازم برای توسعهی فناوری بازیابی راکت، این شرکت بایستی دست کم ۳۰ پرتاب در یک سال به انجام برساند.
به گفتهی شرمو، دلیل دیگری که باعث میشود شرکتهای دولتی، همچون آرین، نتوانند به استفاده از راکتهای بازیافتپذیر فکر کنند، مسئلهی فرصتهای شغلی است. وی میگوید:
فرض کنید ما هر سال ۱۰ پرتاب تضمینشده در اروپا و همچنین راکتی داشته باشیم که بتوان ۱۰ بار از آن استفاده کرد. پس در هر سال تنها یک راکت خواهیم ساخت؛ [اما] این مسئله منطقی نخواهد بود، من نمیتوانم به تیمهای [مشغول به کار در شرکتام] بگویم «خداحافظ، سال آینده شما را میبینم».
اما در همین اظهار نظر شرمو میتوان تضادهایی را مشاهده کرد. از طرفی، از نگاه وی اسپیسایکس موفقیت خود را مدیون یارانههای دولتی است و راکتهای قابلبازیابی الزاما سودآور نیستند؛ اما از طرف دیگر، وی ادعا میکند که شرکتش نمیتواند از راکتهای قابلبازیابی استفاده کند؛ چرا که این راکتها بیش از حد بهینه هستند.
لیکن حقیقت این است که اروپاییها تصمیمگیری مشکلی پیش رو خواهند داشت. آنها میتوانند با پرداخت یارانههای دولتی، استقلال خود را در زمینهی پرتابهای فضایی حفظ کنند. اما گزینهی دیگر، تسلیم شدن در برابر شرکتهایی همچون اسپیسایکس و Blue Origin است که توسط کارآفرینانی همچون ایلان ماسک و جف بزوس اداره میشوند. اما از اظهارات شرمو میتوان تشخیص داد که وی ترجیح میدهد کدام گزینه را انتخاب کند؛ شرمو میگوید:
چرا همهی میلیاردرها در حوزهی فضا دست به سرمایهگذاری زدهاند؟ چرا جف بزوس به آلمان میآید و ادعا میکند که این کشور نباید به فضا برود؟ او از اطلاعات شخصی شما کسب درآمد میکند. امروز او از سفارشهای شما در آمازون آگاه است؛ فردا هم کنترل خودروی شما را بر عهده خواهد گرفت.
نظر شما چیست؟ آیا شرکتهای دولتی و بازیگران قدیمی عرصهی پرتابهای فضایی صحنه را به شرکتهای نوپایی همچون اسپیسایکس واگذار خواهند کرد؟ یا اینکه خواهند توانست با تغییر الگوی کاری خود به حیاتشان ادامه دهند؟ دولتهای اروپایی باید چه کاری انجام دهند؟ آیا باید به هرقیمتی استقلال خود را در فضا حفظ کنند یا به دلائل مالی تسلیم رقبای خارجی شوند؟
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: