یک پژوهشگر استرالیایی در بررسیهای خود، به ارزیابی الگوهای خاک و نقشهبرداری از آنها پرداخته است و باور دارد که این روش میتواند به پلیس در شناسایی مجرمان کمک کند.
به نقل از مجله "ساینس"(science)، هر فرد عادی که به نقشه شهر "کانبرا"(Canberra)، پایتخت استرالیا نگاه کند، تنها یک نقشه یا شاید پیشبینی آب و هوای روز بعد را ببیند. اما نگاه "پاتریس د کاریتات"(Patrice de Caritat)، پژوهشگر استرالیایی، کاملا متفاوت است. د کاریتات، منظرهای دقیق از خاکها را با رنگهای متفاوت میبیند که مناطقی از زمین را نشان میدهند که از عناصری مانند کربن، نیتروژن و فسفر غنی هستند. این زمینشیمیدان، بیش از دو دهه از زندگی خود را به ساخت اطلسهای زمینشیمی اختصاص داده است تا به پژوهشگران دیگر در ردیابی مواد معدنی نادر یا درک محیط در حال تغییر کمک کند. یک گروه جدید نیز در حال حاضر به این نقشهها علاقه نشان میدهند؛ سازمانهای مجری قانون.
نخستین تماس پلیس با د کاریتات، در سال ۲۰۱۱ از سوی "پلیس سوارهنظام سلطنتی کانادا"(RCMP) بود. آنها از د کاریتات پرسیدند که آیا میتوان از نقشههای مشابه نقشههای او برای ردیابی خاک در بررسیهای جنایی استفاده کرد و به مشخص کردن ارتباط میان مظنونان با صحنه جنایت پرداخت. د کاریتات در این باره گفت: من هرگز فکر نمیکردم که از این روش بتوان برای موضوعاتی از این دست استفاده کرد. این تماس، جرقهای را در سر من روشن کرد.
د کاریتات طی چند سال بعد با همکاری "مرکز ملی پژوهشهای قانونی"(NCFS) استرالیا، روشهای جدیدی را برای تعیین منشا نمونههای خاک توسعه داد. وی در سال ۲۰۱۸، یک فرصت مطالعاتی گرفت تا با "پلیس فدرال استرالیا"(AFP) همکاری کند. د کاریتات و همکارانش اکنون نقشهای تهیه کردهاند که بیش از ۱۰۰ متغیر را به کار میبرد تا سرچشمه نمونه خاک کانبرا را به طور دقیق مشخص کند.
نیروهای پلیس سراسر جهان در حال حاضر برای محدود کردن مکانهای احتمالی جرم یا مظنونان، از نمونههای خاک استفاده میکنند. برای نمونه، اگر تصور بر این باشد که شخصی، چیزی را در صحنه جرم دفن کرده است، خاک به دست آمده از کفشهای شخص یا بیل او با خاک محل حادثه مقایسه میشود.
"کتلین اشمال"(Caitlin Schmaal)، شیمیدان قانونی پلیس فدرال استرالیا گفت: تغییرات به وجود آمده در مواد معدنی و عناصر شیمیایی میتوانند به ماموران بگویند که آیا نمونهها مطابقت دارند یا خیر. اما پژوهشگران همیشه یک نمونه مرجع در اختیار ندارند تا آن را با خاک جمعآوری شده از یک مظنون مقایسه کنند. در چنین شرایطی، نقشههای جدید به کار میروند. این نقشهها، یک نقطه مرجع و روشی برای پیشرفت کردن پروندهها به پژوهشگران ارائه میدهند.
د کاریتات گفت: روشی که ما در اینجا استفاده میکنیم، جمعآوری شمار زیادی از نمونهها در یک پژوهش ویژه نیست؛ بلکه در واقع، روشی برای پیشی گرفتن است.
نقشههای د کاریتات، متغیرهایی مانند رنگ، بافت، pH و سایر ویژگیهای شیمیایی را در بر دارند تا تمایز میان نمونههای خاک را مشخص کنند. د کاریتات، دادههای مربوط به مجموعهای از دادههای قدیمی و نمونههای جدید را جمعآوری کرد. او و همکارانش با ترکیب این متغیرها توانستند منشا یک نمونه خاک را به ۳۰ درصد از کانبرا محدود کنند.
د کاریتات گفت: یکی از بزرگترین چالشها در مورد تعیین منشا نمونه خاک، مقیاس تنوع است. ما میتوانیم نقشههای زمینشیمی را در مقیاس قارهای تهیه کنیم اما آنها به ما نمیگویند که آیا خاک به دست آمده از یک مکان خاص در حیاط پشتی شما، با نمونه به دست آمده از پنج سانتیمتر دورتر، متفاوت است یا خیر.
اشمال گفت: با وجود این، نقشههای جدید برای گروههای مربوط به حوزه قانون، ارزشمند هستند. شواهد به دست آمده از خاک، برای ایجاد ارتباط میان افراد، اشیا و مکانها مفید است و این ظرفیت را دارد که بیشتر به پژوهشها کمک کند. "الکساندر لیپ"(Alexander Lipp)، زمینشیمیدان "امپریال کالج لندن"(Imperial College London) که از پژوهشگران این پروژه نبوده است، گفت: من فکر میکنم که کاربرد این نقشهبرداری زمینشیمی، به صورت موردی انجام خواهد شد، اما بد نیست که بتوانید دادههای بیشتری را به آنها اضافه کنید.
د کاریتات و همکارانش قصد دارند جزئیات جدیدی را به سیستم طبقهبندی خود، به ویژه در مورد قرار گرفتن ارگانیسمهای زنده و DNA در بخشهای خاصی از خاک اضافه کنند. به گفته وی، این کار میتواند فهرست پارامترهای او را از صدها مورد به هزاران مورد برساند و به شناسایی دقیقتر نمونههای خاک کمک کند. به گفته د کاریتات، این روش میتواند بسیار قوی باشد.