پیشگامان کشف مرز غربی ایالات متحده، برای جلوگیری از گم کردن مسیر در هنگام کاوش مکانهای ناشناخته، علایم و نقاط معینی را برای خود برمیگزیدند. دانشمندان هوافضا در اوایل قرن بیستم مثل هرمان اوبرت، کونستانتین تسیولکوفسکی، هرمان نوردانگ و ورنر فن بران نیز که آرزوی داشتن یک ایستگاه فضایی گردشکننده پیرامون زمین را در ذهن میپروراندند، به همین شیوه عمل کردند. این دانشمندان ایستگاههای فضایی را بهعنوان نقاط استقرار قرار دادند تا بدانند چه محدودهای از فضای بیرون را شناسایی کردهاند.
ورنر فن بران، معمار برنامهی فضایی آمریکا از ایدهی ایستگاههای فضایی در بینش آیندهنگرانهی خود در اکتشافهای فضایی آمریکا استفاده کرد. هنرمندان برای اینکه فنبران و مقالههای بیشمارش در مورد فضا را در مجلههای مشهور همراهی کنند، مفاهیم ایستگاههای فضایی را به تصویر کشیدند. این مقالهها و تصاویر و نقشهها باعث شد تا علاقه و تصور مردم نسبت به کشف فضا بیشتر شود. افزایش این علاقه برای تاسیس و راهاندازی برنامهی فضایی آمریکا ضروری بود.
در این تصاویر کلی و مفاهیم ایستگاههای فضایی، مردم در فضای بیرونی و خارج از زمین زندگی و کار میکردند. اکثر ایستگاهها ساختاری دوار داشتند که برای فراهم آوردن گرانش مصنوعی در داخل سازه، باید میچرخیدند. سفینهها مانند کشتیهای بندرگاهها به داخل و خارج ایستگاه سفر میکردند. این سفینهها حامل بار، مسافر و تدارکات از سوی سیاره زمین بودند. پروازهای خروجی به سمت زمین، ماه، مریخ و حتی فراتر از اینها بودند. همانطور که میدانید، این تصویر کلی و عمومی دیگر تنها یک چشمانداز برای دانشمندان، هنرمندان و نویسندگان علمیتخیلی نیست. اما پرسش این است که انجام چه اقداماتی باعث شده بود تا چنین ساختارهای گردان پیرامون یک مدار بهوجود بیایند؟ با اینکه بشریت هنوز نتوانسته به چشماندازهای کامل فنبران و سایرین جامع عمل بپوشاند، ولی اقدامات چشمگیری برای ساخت ایستگاههای فضایی انجام داده است.
آمریکا و روسیه از سال ۱۹۷۱ تاکنون ایستگاههایی فضایی را در مدار دارند. اولین ایستگاههای فضایی، مربوط به برنامهی فضایی سالیوت روسیه، برنامه ایستگاهفضایی اسکایلب آمریکا و برنامهی فضایی میر روسیه بودند. از سال ۱۹۹۸ آمریکا، روسیه، آژانس فضایی اروپا، کانادا، ژاپن، و سایر کشورها در حال ساخت و عملیاتی کردن ایستگاه فضایی بینالمللی در مدار زمین بودهاند. انسانها بهلطف وجود این ایستگاه بینالمللی، انسانها قادر شدهاند در فضای بیرونی و خارج از زمین زندگی و کار کنند.
در این گزارش قصد داریم برنامههای ابتدایی ایستگاه فضایی، موارد استفاده از ایستگاههای فضایی و نقش آیندهی آنها در کشف فضای بیرونی را بررسی کنیم؛ اما ابتدا به بررسی یک پرسش پایهایتر میپردازیم: چرا بهگمان برخی افراد ما حتما باید ایستگاههای فضایی را در مدار داشته باشیم؟
چرا ایستگاه فضایی؟
دلایل زیاد و متنوعی برای ساخت و عملیاتی کردن ایستگاههای فضایی وجود دارد که برخی از آنها عبارتاند از: پژوهش، صنعت، اکتشاف و حتی گردشگری. اولین ایستگاههای فضایی برای مطالعه و بررسی تاثیرات طولانیمدت بیوزنی روی بدن انسان، ساخته شدند. جدای از اینها، اگر فضانوردان در آینده قصد کنند بهسمت مریخ یا سایر سیارات حرکت کنند (که این قصد هم در بین ناسا و شرکتهای فضایی دیگر وجود دارد)، ما باید بدانیم که میکروگرانش (گرانش در اندازههای کوچک) به چه شکلی در گذر ماهها و سالها بر سلامت آنها تاثیر میگذارد.
ایستگاههای فضایی محلی برای پژوهشهای علمی پیشرفته در نظر گرفته میشود؛ چون ما در فضا به محلها و شرایط منحصربهفردی میتوانیم دسترسی داشته باشیم که در زمین امکان آن وجود ندارد. بهعنوان مثال، گرانش و نیروی جاذبه شیوهی نزدیک شدن اتمها برای تشکیل بلور را تغییر میدهد. در حالت ریزگرانش، کریستالهایی تقریبا عالی و بدون نقص تشکیل میشوند. چنین کریستالهایی برای نیمهرساناها بسیار سودمند هستند و باعث میشوند که کامپیوترها سرعت بیشتری پیدا کنند. این کریستالها همچنین تاثیرات دارویی بهتری برای مبارزه با بیماریها از خود بر جای میگذارند. تاثیر دیگر گرانش این است که باعث میشود جریانهای همرفت در شعله تشکیل شده و این شعلهها به شعلههایی بیثبات تبدیل شوند. این بیثباتی باعث میشود مطالعه روی احتراق بسیار سخت شود. اما در شرایط ریزگرانشی، شعلهها ساده و باثبات هستند و بهآرامی حرکت میکنند. استفاده از این نوع شعلهها، مطالعه روی احتراق را آسانتر میکند. همچنین اطلاعات به دست آمده میتواند مفهوم بهتری از روند احتراق را ارائه کند و این باعث شود که طرحهای بهتری از کوره ایجاد شود یا اینکه با بهبود عمل احتراق، آلودگی هوا کاهش یابد.
نمای مفهومی ایستگاه فضایی برنال
ایستگاههای فضایی در بالای زمین نکات بینظیری در مورد آبوهوا، شکلهای زمین، پوشش گیاهی، اقیانوسها و جو ارائه میدهند. بهعلاوه از آنجایی که این ایستگاههای فضایی در بالای جو زمین قرار دارند، میتوانند به عنوان رصدخانههایی با سرنشین انسانی مورد استفاده قرار بگیرند و جایی باشند که تلسکوپهای فضایی میتوانند تمام آسمانها را زیر نظر بگیرند. جو زمین مشکلی برای دید تلسکوپهای ایستگاه فضایی ایجاد نمیکند و مانع آنها نیست. ما در حال حاضر هم شاهد مزایای تلسکوپهای بدون سرنشین فضایی مثل تلسکوپ هابل هستیم.
از ایستگاههای فضایی میتوان بهعنوان هتلهای فضایی نیز استفاده کرد. کمپانیهای خصوصی مثل ویرجین گلکتیک میتوانند گردشگرهایی را از سیارهی زمین به هتلهای فضایی ببرند، خواه برای یک بازدید کوتاه یا اقامتی طولانیمدت. برنامههای گردشگری میتوانند از این هم بزرگتر شوند و ایستگاههای فضایی را به پایگاه فضایی تبدیل کنند تا شرایط سفر به سیارات و ستارهها و یا حتی شهرها و مستعمرات دیگر فراهم شود و از جمعیت بیش از حد سیاره کاسته شود.
نگاهی به ایستگاههای فضایی مهم
اکنون که متوجه شدید چرا به ایستگاههای فضایی نیاز داریم، بهتر است نگاهی به چند ایستگاه فضایی داشته باشیم و از برخی از آنها بازدید کنیم. این کار را با برنامهی فضایی سالیوت روسیه (اولین ایستگاه فضایی) آغاز میکنیم.
ایستگاههای سالیوت روسیه
روسیه (شوروی سابق) اولین کشوری بود که ایستگاه فضایی را بهوجود آورد. ایستگاه سالیوت ۱ که در سال ۱۹۷۱ وارد مدار شد، در واقع ترکیبی از سیستمهای فضاپیمایهای آلماز و سایوز بود. سیستم آلماز در اصل برای اهداف نظامی فضایی طراحی شده بود؛ اما بعدا هدف آن عوض شد و برای ایستگاه فضایی غیرنظامی سالیوت مورد استفاده قرار گرفت. فضاپیمای سایوز کار حملونقل فضانوردان از زمین به ایستگاه فضایی و برعکس را انجام میداد.
سالیوت ۱ طولی معادل ۱۵ متر داشت و دارای سه بخش اصلی بود که این بخشها محلی برای غذاخوری و مناطق تفریحی، ذخیرهی آب و مواد غذایی، یک توالت، ایستگاههای کنترل، تجهیزات ورزشی و تجهیزات علمی بودند. در ابتدا به نظر میرسید که سرنشینان سایوز ۱۰ قرار است در سالیوت ۱ زندگی کنند؛ اما ماموریت آنها با مشکل اتصال مواجه شد و آنها نتوانستند وارد ایستگاه فضایی شوند. این سرنشینان سایوز ۱۱ بودند که توانستند برای اولین بار بهطور موفقیتآمیز وارد سالیوت ۱ شوند و ۲۴ روز در آنجا بمانند. اما متاسفانه سرنشینان سایوز ۱۱ بهطور غمانگیزی پس از ورود به جو جان خود را از دست دادند. فشار گاز کپسول سایوز ۱۱ موقع ورود به جو کم شد. ماموریتهای بعدی سالیوت ۱ همگی لغو شدند و فضاپیمای سایوز از نو طراحی شدند.
شوروی بعد از سایوز ۱۱، ایستگاه فضایی دیگری را به نام سالیوت ۲ به فضا پرتاب کرد؛ اما این ایستگاه فضایی نتوانست به مدار زمین برسد. شوروی بعد از این ایستگاه فضایی، ایستگاههای فضایی سالویت ۳، ۴ و ۵ را به ترتیب به فضا پرتاب کرد. بعد از پرتاب، سرنشینان فضاپیماهای سایوز وارد این ایستگاههای فضایی شدند و برای مدت طولانیتری برای انجام مامویتهایشان در آنها باقی ماندند. یکی از مشکلات ایستگاههای فضایی فوق این بود که تنها یک درگاه اتصال برای فضاپیمای سایوز داشتند و نمیتوانستند از طریق فضاپیماهای دیگر در زمین کمک دریافت کنند.
ایستگاه فضایی سالیوت 1 شوروی 1971
ایستگاه فضایی سالیوت 2 شوروی
شوروی در سپتامبر ۱۹۷۷ سالیوت ۶ را به فضا پرتاب کرد. این ایستگاه فضایی دو درگاه اتصال داشت و میتوانست از طریق فضاپیمای تدارکاتی بدون سرنشینی که از زمین برای آنها فرستاده میشد، کمک دریافت کند. این فضاپیمای بدون سرنشین پروگرس نام داشت. سالیوت ۶ از سال ۱۹۷۷ تا سال ۱۹۸۲ به کار خود ادامه داد. در سال ۱۹۸۲، سالیوت ۷ که آخرین ایستگاه فضایی برنامهی سالیوت بود، به فضا پرتاب شد. این ایستگاه به مدت ۸۰۰ روز میزبان ۱۱ سرنشین بود. برنامهی سالیوت در نهایت باعث توسعه و بهوجود آمدن ایستگاه فضایی میر روسیه شد که بعدا به آن میپردازیم. اما قبل از اینکه به ایستگاه فضایی میر بپردازیم، بیایید نگاهی به اولین ایستگاه فضایی آمریکا بهنام اسکایلب بیندازیم.
اسکایلب
آمریکا اولین و تنها ایستگاه فضایی خود به نام اسکایلب ۱ را در سال ۱۹۷۳ وارد مدار کرد. به ایستگاه فضایی موقع پرتاپ آسیب وارد شد. یک بخش محافظتی مهم این ایستگاه و ۲ تا از پنلهای خورشیدی اصلی آن تکهتکه شدند و یکی از پنلهای خورشیدی دیگر نیز بهطور کامل باز نشد. این اتفاقات بدین معنا بود که اسکایلب توان الکتریکی کمی داشت و دمای داخلی آن به ۱۲۶ فرارنهایت (۵۲ درجه سلسیوس) رسید.
اسکایلب ۲، اولین فضاپیمای دارای سرنشین، بعد از ۱۰ روز به فضا پرتاب شد تا این ایستگاه فضایی را تعمیر کند. سرنشینان فضاپیما عبارت بودند از: فرمانده چارلز پیتکانرد، پال ویتز و جوزف کروین. فضانوردان اسکایلب ۲ پنل خورشیدی بازنشده را بهخوبی باز کردند و یک سایهبان چترمانند برای خنک کردن ایستگاه نصب کردند. فضانوردان پس از تعمیر ایستگاه، ۲۸ روز در فضا ماندند و این زمان را صرف پژوهشهای علمی و زیستپزشکی کردند.
اسکایلب که نسخهی بهبودیافته و اصلاحشده از مرحلهی سوم یک موشک ساترن ۵ به ماه بود از بخشهای زیر تشکیل شده بود:
کارگاه مداری: محلهایی برای زندگی و کار سرنشینان
ماژول هوابند: که دسترسی به خارج از ایستگاه فضایی را ممکن میکرد
بخش اتصال چندگانه: که باعث میشد بیش از یک فضاپیمای آپولو بتوانند بهطور همزمان به ایستگاه متصل شوند (اما هیچگاه سرنشینان پشتیبانی و مشترکی با هم وارد ایستگاه نشدند)
بخش تلسکوپ آپولو: حاوی تلسکوپهایی برای مشاهده خورشید، ستارهها، و زمین ( این نکته را در ذهنتان داشته باشید که تلسکوپ هابل هنوز ساخته نشده است)
فضاپیمای آپولو: ماژول فرمان و خدمات برای انتقال سرنشینان از زمین به ایستگاه و برعکس
به اسکایلب دو خدمه و سرنشین اضافه شد. اسکایلب ۳ متشکل از فرمانده آلان بین و فضانوردانی به نامهای جک لوسما و اون گریوت بود. آنها ۵۹ روز در فضا باقی ماندند. خدمهی نهایی اسکایلب ۴ متشکل از فرمانده گرالد کار و فضانوردانی به نامهای ویلیام پوگ و ادوارد گیبسون برای ۸۴ روز در مدار ماندند و آزمایشهایی انجام دادند و از دنبالهدار کوهوتک عکسبرداری کردند.
اسکایلب بهمنظور ایجاد یک خانهی دائمی برای انسان در فضا ساخته نشده بود و تنها بهعنوان کارگاهی بود که آمریکا بتواند تاثیرات پروازهای فضایی طولانیمدت را روی بدن انسان تست و ارزیابی کند (پروازهایی به مدت بیش از ۲ هفته به ماه). وقتی پرواز سومین خدمه به پایان رسید، اسکایلب بدون خدمه باقی ماند. اسکایلب تا زمان فعالیت خورشیدی شدید که باعث شد چرخش و مدارش زودتر از چیزی که انتظار میٰرفت از بین برود، در فضا باقی ماند. اسکایلب در سال ۱۹۷۹ دوباره وارد جو زمین شد و در بالای استرالیا سوخت.
ایستگاه فضایی میر
روسها در سال ۱۹۸۶، ایستگاه فضایی میر را به فضا پرتاب کردند که این کار آنها به قصد ایجاد یک خانهی دائمی برای انسان در فضا انجام شد. اولین خدمهی آن متشکل از فضانوردانی به نامهای لئونید کیزیم و ولادیمیر سولویوف بود که بعد از بازنشستگی سالیوت ۷ به فضا رفتند. آنها ۷۵ روز در ایستگاه فضایی میر زندگی کردند. تا ۱۰ سال بعد، خدمههای مختلفی وارد این ایستگاه شدند. این ایستگاه متشکل از بخشهای زیر بود:
محلهایی برای زندگی: کابینهایی به عنوان خانه هر خدمه، توالت، دوش حمام، آشپزخانه، و محل ذخیره زباله.
قسمت انتقال: این جا جایی بود که ماژولهای اضافی ایستگاه میتوانستند متصل شوند.
قسمت میانجی: ماژول در حال کار متصل به درگاههای اتصال پشتی.
قسمت مونتاژ: مکانی برای مخازن سوخت و موتورهای موشک.
ماژول فیزیک نجومی کوانت ۱: حاوی تلسکوپهایی برای مطالعه روی کهکشانها، کوازارها، و ستارههای نوترونی.
ماژول هوابند و علمی کوانت ۲: ارائهدهنده تجهیزات برای پژوهشات بیولوژیکی، رصد کردن زمین، و قابلیتهایی برای کار کردن در خارج از ایستگاه فضایی در فضا.
ماژول تکنولوژیکی کریستال: که برای آزمایشات بیولوژیکی و پردازش مواد مورد استفاده قرار میگرفت و شامل یک درگاه اتصال بود که میتوانست برای شاتل فضایی آمریکا مورد استفاده قرار بگیرد.
ماژول اسپکتر: برای تحقیقات و نظارت بر منابع طبیعی و جو زمین و همچنین حمایت از آزمایشات بیولوژیکی و علم مواد مورد استفاده قرار میگرفت.
ماژول سنجش از دور پریرودا: حاوی رادار و طیفسنجهایی برای مطالعه روی جو زمین بود.
ماژول اتصال: حاوی درگاههایی برای اتصال شاتلهای که قرار بود در آینده به این ایستگاه فضایی بیایند.
فضاپیمای تدارکات پروگرس: فضاپیمای بدون سرنشین تدارکات که وظیفه تهیه غذا و تجهیزات جدید از زمین را بر عهده داشت. این فضاپیما همچنین مواد زائد ایستگاه فضایی را به زمین میبرد.
فضاپیمای سایوز: کار حمل و نقل اصلی از زمین به ایستگاه و برعکس را بر عهده داشت.
فضانوردان ناسا (شامل نورمن تاگارد، شانون لوسید، جری لینگر و مایکل فول) در سال ۱۹۹۴ برای کسب آمادگی برای ایستگاه فضایی بینالمللی، مدتی را در ایستگاه فضایی میر به سر بردند. موقع اقامت لینگر در ایستگاه فضایی، میر دچار یک آتشسوزی داخلی شد و آسیب دید. هنگام اقامت فول نیز فضاپیمای تدارکاتی پروگرس با ایستگاه فضایی میر برخورد کرد.
آژانس فضایی روسیه که دیگر نمیتوانست از پس هزینههای حفظ ایستگاه فضایی میر برآید، با ناسا متحد شد. روسیه تصمیم گرفت که ایستگاه فضایی میر را رها کند و با کمک ناسا روی ایستگاه فضایی بینالمللی تمرکز کند. یک جنبش خصوصی (میر را زنده نگه دارید!) و یک کمپانی بهطور عمومی تصمیم گرفتند که ایستگاه فضایی میر را تعمیر و این ایستگاه فضایی قدیمی را خصوصی کنند. اما آژانس فضایی روسیه در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۰ تصمیم گرفت که ایستگاه فضایی میر را به زمین بیاورد. در فوریهی سال ۲۰۰۱، آتش گرفتن موتورهای موشک میر باعث کند شدن آن شد. میر در ماه مارس سال ۲۰۰۱ دوباره وارد جو زمین شد و در ادامه سوزانده و از هم تفکیک شد. اجزای بازماندهی آن در اقیانوس آرام جنوبی نزدیکی شرق استرالیا سقوط کردند. این انتهای راه اولین ایستگاه فضایی دائمی دنیا بود.
ایستگاه فضایی بینالمللی (ISS)
رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا، در سال ۱۹۸۴ پیشنهاد داد تا امریکا با همکاری سایر کشورها یک ایستگاه فضایی دائمی بسازند. ریگان رویای ایستگاهی را در سر میپروراند که از حمایت دولت و صنعت برخوردار باشد. آمریکا برای اینکه از پس هزینههای ایستگاه فضایی بکاهد، با ۱۴ کشور دیگر (کانادا، ژاپن، برزیل، کشورهای آژانس فضایی اروپا شامل انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک، ایتالیا، هلند، دانمارک، نروژ، اسپانیا، سوئیس و سوئد) وارد یک تفاهمنامهی همکاری شد. بعد از برنامهریزی برای ایستگاه بینالمللی و سقوط شوروی، آمریکا در سال ۱۹۹۳ روسیه را نیز به همکاری دعوت کرد. این دعوت به همکاری تعداد کشورهای درگیر در روند توسعهی ایستگاه فضایی بینالمللی را به ۱۶ رساند. ناسا رهبری و هماهنگی ساخت این ایستگاه را بر عهده گرفت.
کار وارد شدن ایستگاه بینالمللی به مدار در سال ۱۹۹۸ آغاز شد. در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۰ اولین خدمه این ایستگاه از طرف روسیه به فضا پرتاب شد. این خدمه که شامل ۳ نفر بودند تقریبا ۵ ماه در ایستگاه ماندند و سیستمها را فعال و آزمایشهایی را انجام دادند. از آن زمان بود که ایستگاه بینالمللی دارای سرنشین انسانی شد و قرار بر این شد که کار خود را تا سال ۲۰۱۱ به پایان برساند.
همچنین قرار بود که سال در ۲۰۱۱، چین یک آزمایشگاه فضایی به نام تیانگونگ ۱ (این ایستگاه فضایی اخیر در اقیانوس آرام سقوط کرد) را به فضا بفرستد. چین در ماه اکتبر سال ۲۰۰۳ به سومین کشوری تبدیل شد که یک فضاپیمای انسانی به فضا میفرستد. از آن زمان به بعد چین نیز در حال توسعهی یک برنامهی فضایی کامل شامل یک ایستگاه فضایی است. تیانگونگ قادر خواهد بود چند فضاپیمای شنزو را به خود متصل کند و اولین ماژول ایستگاه فضایی چین خواهد بود که قرار است در سال ۲۰۲۰ تکمیل شود. این ایستگاه فضایی ممکن است هم اهداف نظامی و هم اهداف غیرنظامی را دنبال کند.
ایستگاههای فضایی آینده
بیایید در مورد آینده صحبت کنیم و نگاهی به اتفاقات ستارهها و ایستگاههای فضایی بیندازیم.
ما هنوز در گامهای ابتدایی توسعه ایستگاههای فضایی هستیم. ایستگاه فضایی بینالمللی نسبت به سالیوت، اسکایلب، و میر پیشرفت چشمگیری داشته است، ولی هنوز راه زیادی تا واقعیت بخشیدن به ایستگاههای فضایی بزرگ و کلونیمحوری پیش رو داریم که در نوشتههای نویسندگان علمی-تخیلی آمده است. هیچ یک از ایستگاههای فضایی ما تا به حال گرانش نداشتهاند. یکی از دلایل این امر این است که ما جایی را میخواهیم که بدون گرانش باشد تا بتوانیم روی تاثیرات گرانش مطالعه کنیم. دلیل دیگر این است که ما فاقد فناوری و تکنولوژی لازم برای چرخاندن عملی یک سختار عظیم مثل یک ایستگاه فضایی هستیم، بنابراین نمیتوانیم گرانشی مصنوعی به وجود بیاوریم. در آینده گرانش مصنوعی عنصری خواهد بود که برای مجموعههای فضایی با جمعیت بالا، مورد نیاز خواهد بود.
یکی از ایدههای مشهور دیگر این است که یک ایستگاه فضایی باید در کجا مستقر شود. ایستگاه فضایی بینالمللی در آینده نیازمند بازنگری و تقویت دورهای خواهد بود، چراکه موقعیت آن در مدار نزدیک زمین قرار دارد. اما دو نقطه بین ماه و زمین به نام نقاط لاگرانژی وجود دارد: ال۴ و ال۵. گرانش زمین و ماه در این نقاط متعادل است و گرانشی از سوی زمین و ماه، اجسام آن نقاط را به سوی خودش نمیکشد. مدار در این نقاط باثبات است و نیازی به بازنگری وتقویت ندارد. جامعهای به نام جامعه ال۵ بیش از ۲۰ سال پیش تشکیل شد تا ایده قرار گرفتن ایستگاههای فضایی در این نقاط را تقویت کند. هرچه تجریه ما در ایستگاه بینالمللی بیشتر میشود، احتمال اینکه بتوانیم ایستگاههای فضایی بهتر و بزرگتری بسازیم و در آنها به کار و زندگی بپردازیم بیشتر میشود. روزی خواهد رسید که رویاهای فنبران و دانشمندان ابتدایی علوم فضایی به حقیقت خواهد پیوست.