اکتشاف و بهرهبرداری فضا در طول ۵۰ سال گذشته بسیار فرق کرده است. مدیریت اکتشافات فضایی توسط مجموعهای پیچیده از معاهدهها و توافقها که سالهاست تنظیم شده، انجام میشود. پیمان فضایی ماورای جو نیم قرن است که اجرا می شود، اما آیا این پیمان نیاز به بازنگری دارد؟
به گزارش بیگ بنگ، این معاهده که در سال ۱۹۶۷ امضا شده است توسط سازمان ملل تائید شده و تا به امروز به عنوان قانون اساسی ماورای جو باقی مانده است. این معاهده توسط ۱۰۵ کشور در سراسر دنیا امضا شده یا به تصویب رسیده است. این معاهده تا به امروز بسیار کارساز بوده اما چالشهای جدیدی به وجود آمدهاند. با این حساب آیا تا ۵۰ سال دیگر نیز باقی خواهد ماند؟
پیمان فضایی ماورای جو همچون تمامی قوانین بینالمللی دیگر میان کشورهایی که آن را امضا کردهاند بسته شده است. اما نبود پلیس فضایی به معنی ناتوانی در اجبار به اجرای آن است. بنابراین یک کشور، فرد و یا شرکت به سادگی میتواند آن را نادیده بگیرد. پیامد عمل نکردن به معاهده ممکن است موجب تحریم شود اما مهمتر از آن سبب فقدان احترام و قانونمندی معاهده نیز میشود که در حوزهی بینالمللی بسیار مهم است. با این وجود جالب است که این معاهده در طول حیات ۵۰ سالهی خود تا کنون نقض نشده است. گرچه چالشهای عملی بسیاری داشته است اما این چالشها هرگز پیمان را زیرسوال نبردهاند.
چالشهای تا به امروز
یکی از مهمترین بندهای به چالش کشیده شدهی این پیمان، استفاده از فضا برای مقاصد صلحآمیز است. سلاحهای کشتار جمعی را نمیتوان در فضا استفاده کرد. بند مهم دیگر قلمرو فضایی است. به عبارت دیگر هیچ کشوری نمیتواند ادعای مالکیت بر آنها (به طور مثال ماه و مریخ) داشته باشد. این بندها از زمان بسته شدن پیمان چالشهایی داشتهاند. یکی از این چالشها اعلامیهی بوگوتا در سال ۱۹۷۶است. گروهی شامل ۸ کشور ادعای مالکیت قسمتهای از یک مدار که در فضا بالای این کشورها قرار گرفته بود را داشتند. بدین ترتیب هر ماهوارهی ثابت درقلمرو آنها قرار میگرفت.
آنها ادعا میکردند این منطقه از فضا در تعریف فضای بیرونی در پیمان ماورای جو قرار نمیگیرد و بنابراین جزو منابع طبیعی آنها محسوب میشود. از نظر این کشورها، این اعلامیه نباید به عنوان تلاشی برای زیرسوال بردن پیمان در نظر گرفته شود بلکه مالکیت کشورهای قرار گرفته زیر مدارهایی که به دور استوا یا در جهت چرخش زمین میگردند، بر این قسمتها است. این اعلامیه نهایتا توسط جامعهی بینالملل رد شد.
به نظر میرسید چین در سال ۲۰۰۷ با از رده خارج کردن یکی از ماهوارههای آب و هوایی خود به وسیلهی یک موشک بالستیک میان برد زمینی، پیمان را زیر سوال برده است. از نظر ژاپن این کار مهاجمانه بود اما از آنجایی که موشکها اسلحهی کشتار جمعی محسوب نمیشوند در واقع تهدیدی برای پیمان نبود. اما به دلیل ابرهای باقیمانده از این عملیات در مدار، اعتراضهای بینالمللی پیش آمد.
جلوگیری از زیرسوال رفتن معاهده با به روز رسانی کردن آن
با وجود اهمیت این معاهده، در عصر جدید شکستهایی هم داشته است که دلیل اصلی آن فقط تمرکز بر روی کشورها است. بسیاری از شرکتهای خصوصی همچون لونارلند اقدام به فروش اجرام آسمانی همچون ماه کرده است. این شرکتها کار خود را قانونی میدانند چرا که در پیمان عدم مالکیت، فضا را متعلق به هیچ کشور خاصی نمیداند و بنابراین شرکتهای خصوصی یا افراد از آنجا که کشور نیستند میتوانند بر اجرام سماوی مالکیت داشته باشند.
دولت آمریکا در تلاش برای مقابله با نواقص پیمان در عصر جدید قانون فضایی سال ۲۱۰۵ را وضع کرده است که بر اساس آن شهروندان آمریکایی میتوانند در فرایند اکتشاف یا بهرهبرداری تجاری یک منبع فضایی مشارکت داشته باشند. گرچه به نظر میرسد این قانون، عدم مالکیت بر قلمرو فضایی در پیمان را زیر سوال برده است اما بندی در این قانون است که صریحا به عدم ادعای مالکیت آمریکا در قلمرو فضایی اشاره میکند. و این تضادی به وجود آورده است که آمریکا ممکن است توان ادعای مالکیت قلمرو فضایی را داشته باشد در حالی که پیمان را نقض نکرده است.
بر خلاف چالشها و نقاط ضعف قانونی، این معاهده اساس قانونی بینالمللی در رابطه با فضای بیرونی را شکل داده و همچنان به عنوان ساختار مهم مدیریت فضای بیرونی باقی میماند. هدف نوشتن این معاهده برای ایجاد قانون در فضا همیشه مهم باقی میماند و اینکه آیا تغییراتی متناسب با تغییرات سیاسی و شرایط تجاری آینده بر روی آن اعمال خواهند شد را خواهیم دید.