مدتهاست که تصور میشود، نیروی جاذبهی
سیاهچالهها آنقدر زیاد است که هیچچیز حتی نور هم نمیتواند از چنگالهای آن فرار کند. سپس در سال ۱۹۷۴، یک فیزیکدان جوان به نام «
استیون هاوکینگ» یک ایده جسورانه را مطرح کرد. او گفت به دلیل ویژگیهای خاص فیزیک کوانتوم، سیاهچاله احتمالا میزان بسیار کمی تشعشعات الکترومغناطیس ساطع میکند و به مرور زمان و به آرامی کوچکتر میشود. حالا فیزیکدانی به نام «جف استاینهاور»، ادعا میکند که با ساخت یک سیاهچاله آکوستیک در آزمایشگاه نظریه هاوکینگ را ثابت کرده است.
البته سیاهچالهی استاینهاور تنها سایهای از پدیدهی واقعی است. تحقیقات او ادامهی کار فیزیکدانی به نام «
بیل آنرا» است که در دهه ۸۰ میلادی عنوان کرد دانشمندان میتوانند شرایط فیزیکی سیاهچاله را بازسازی کنند. مثلا شناگری را در لبه آبشار در نظر بگیرید که نمیتواند برای فرار از کشش آب با سرعت حرکت کند، این شناگر شبیه ذرههای نور عمل میکند که به درون سیاهچاله کشیده میشوند.
استاینهاور به جای استفاده از آب یا نور، از امواج صوتی استفاده کرد. او در آزمایشش دمای ابرهایی از اتم روبیدیم را تا اندکی بالاتر از صفر مطلق (کمترین دمایی که به طور نظری ممکن است) پایین آورد. این ذرات در چنین دمایی در وضعیتی به نام چگالش بوز-انیشتین قرار میگیرند. استاینهاور با استفاده از لیزر در این ابر، لبهای مثل لبهی یک آبشار ایجاد کرد. این باعث شد اتمها قبل از اینکه از روی لبه با سرعتی بیش از سرعت صوت حرکت کنند، به تدریج به یک سمت حرکت کنند.
درست همانطور که هاوکینگ پیشبینی کرده بود که شاید بعضی از ذرات نور از سیاهچاله فرار کنند، استاینهاور مشاهده کرد که بعضی از ذرات صوت از کشش آبشار روبیدیوم او فرار میکردند.
البته فیزیکدانان کاملا مطمئن نیستند که آزمایش استاینهاور نظریه هاوکینگ را درباره تشعشعات تایید کند. در هر صورت، شبیهسازی یک سیاهچاله هر چقدر هم دقیق باشد، یک شبیهسازی است و با واقعیت فاصله دارد.