شهر طَبَس (تبس)، مرکز شهرستان طبس (وسیعترین شهرستان ایران) و شهری کویری است در غرب خراسان جنوبی ایران. این شهر پیشتر جزئی از استان یزد بود که در سال 1391 به استان خراسان جنوبی ملحق شد.
این شهر در مدار ۳۳ درجه و ۳۵ دقیقه شمالی و نصفالنهار ۵۶ درجه و ۵۵ دقیقه شرقی، در منطقهای با آب و هوای بیابانی واقع شدهاست. ارتفاع شهر طبس از سطح دریا حدود ۶۹۰ متر است. در شرق شهر طبس رشتهکوه بلندی به نام رشته کوه شتری قرار گرفته که ضلع شرقی چاله بزرگ طبس را تشکیل میدهد. معادن غنی ذغال سنگ این شهرستان حاکی از وجود جنگلهای انبوه و دریاچههای بزرگ در گذشتههای دور در این منطقه میباشد. این معادن، طبس را در ردیف یکی از غنیترین مناطق کشور به لحاظ ثروت ملی قرار دادهاست.
علت نام
بعضی گفتهاند نام آنجا تب بس بوده است تب در فارسی به معنی حرارت و داغی است. یعنی بسی داغ . عده ای نیز نام آن را به زبان های سلوکیان مرتبط دانستهاند.ناصر خسرو در سفر نامه این شهر را طبس گیلکی خوانده است.
طبس در زمینلرزه شهریور ۱۳۵۷ به طور کامل نابود شد و بعد از آن بازسازیهایی در آن انجام شد.
آب طبس از یکپارچه شدن چشمههای پرشماری که از راه یک قنات به این شهر آورده میشوند و در جایی به نام «فرهونگ» از زیر زمین بیرون میآیند تأمین میشود. این آب در راه خود به خاطر شیب طبیعی زمین چند آسیاب را نیز به راه میاندازد. این آب در قدیم پس از آبیاری و گذر از باغ گلشن، وارد شهر شده و باغهای و محلهها را آبیاری میکند و آبانبارها را پر از آب مینماید.
دور بودن شهر طبس از شهرهای حاصلخیز و سختی راه کویر، جابهجایی هرگونه کالای فاسدشدنی به طبس را ناممکن مینمود و بنابر این مردم طبس میوه و سبزی خود را در محل تولید میکردند. فراوردههای صادراتی این شهر را نیز فراوردههای خشک و فاسدنشدنی مانند گندم و غله بودهاست. در برخی نقاط پیرامون طبس حتی برنج نیز به عمل میآید و برنجزارهایی در آنجا وجود دارد.
طبس در ۲۹ تا ۳۰ قمری بهدست عربها اشغال شد و تاریخنگاران سدههای آغازین اسلامی همواره از آن به عنوان جایی که درختان نخل و مرکبات دارد یاد کردهاند. بر اساس مستنداتی که هرودوت تاریخ نویس، ارائه نموده و به نقل از جلد اول کتاب سرزمین خورشید ترجمه استاد ذبیح الله منصوری، میت ری داتس از جمله موبدان زرتشیتی بوده که در طبس می زیسته و به عنوان ناپدری کورش کبیر وی را در همین منطقه تا سن شانزده سالگی تربیت و بزرگ نمود.طبس(تببس)در دوره نهضت اسماعیلیان یکی از مراکز مهم اسماعیلیان خراسان بود. از نوشتههای سفرنامهنویسان اینگونه برمیآید که باغهای طبس به جز قلعهباغ و باغ کلج قدمتی بیش از دوره افشاریان ندارند. خیابان گلشن در پایان دورهٔ زندیان و هنگامی که لطفعلی خان زند به طبس میآید و به پیشنهاد او تأسیس شد.
باغ گلشن
شهرستان طبس قدمتی سه هزار ساله در تاریخ خراسان دارد و از لحاظ فرهنگی و گویشی شباهتهای فراوانی با مردم استان خراسان رضوی دارا است. اولین اقوام ساکن طبس و در واقع اجداد طبسیها دامدار و در غارهای مجاور چشمه سارها ساکن بودهاند که هنوز آثاری از آنان باقی است. در دوره هخامنشیان و قبل از آن طبس مرزبان نشین تابع ایالت شاه نشین پارت (خراسان بزرگ) بوده است.
باغ گلشن
در دوره اشکانیان طبس پادگان نظامی مهم مرزهای غربی آنان محسوب میشد و گاهی دست بدست میشده است. در زمان سلوکیان طبس از نفوذ فرهنگی و یورش نظامی آنها بدور ماند و در عین حال به پادگان بزرگ نظامی ایزد خواست (یزد) باج (مالیات) میداد و در دوره ساسانیان طبس همانند دوره هخامنشیان بود. یزدگرد سوم آخرین امپراتور ساسانی در گریز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
در تمام طول این مدت طبس به عنوان پل ارتباطی شرق ـ شمال شرق با غرب بوده، یعنی راه مهم و سوق الجیشی پارت و هگمتانه و شوش و بینالنهرین به پاسارگاد از طبس میگذشته و راهدارها در رباطها و چاپارخانههای بسیاری در مسیر آن احداث شده بود که بقایای برخی موجوداست.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
در سالهای ۲۹ هجری قمری سپاه اعراب مسلمانان به فرماندهی عبدالله بن بدیل خزاعی از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس میشدند. مردم طبس صلح خواستند و با ۶۰۰۰۰ درهم خراج سالیانه صلح گردید. این فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خلیفه دوم شد و دولت ارشد طبس را بعنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان نامیدند.
طاق شاه عباس
در زمان خلافت امیرالمؤمنین مردم طبس به اسلام گرویدند و آن حضرت خراج را به آنان بخشید. در زمان حکومت امویان و مروانیان وضع به همین منوال سپری شد در حالیکه مالیاتهای سختی از مردم گرفته میشده است. زیرا کویر سوزان و صعب العبور مرکزی یک مانع طبیعی و سخت برای عبور دادن لشکر و تجهیزات محسوب میشد. طبس از حمله مغول آسیبی ندید و پذیرای مهاجرین بسیار بوده است.
در زمان سلجوقیان، اسماعیلیان بر طبس استیلا یافته و قلاع محکمی در کوههای طبس ساختند. طبس در این زمان پایتخت اسماعیلیان قهستان بوده است و نیز مرکز آموزش فدائیان مطلق که مستقیماً از قلعه الموت دستور میگرفتند.
کال جنی
کویر طبس
کویر طبس
>سیاحانی چند مثل ناصر خسرو قبادیانی (۴۴۵ هـ. ق) در آن دوره از طبس بازدید و از زیبایی طبس و حکومت گیلک بن محمد به عظمت یاد کرده و از وجود امنیت بسیار و رعایت دقیق احکام شرع سخن به میان آوردند. با استیلای تیموریان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبکهای مهاجم چندین بار به طبس یورش آورده و دختران و پسران بسیاری را به قتل رساندند. زیرا در برابر برده شدن و انتقال آنها به بینالنهرین مقاومت مینمودند. در اوایل دوره صفویه مردم طبس سنتی و متعصب بودند و بسختی با شاه اسماعیل صفوی جنگیدند.
بالاخره سلطان شیردم خان از وی امان خواست و از فرماندهان عالی رتبه وی گردید و بعد به صفت بابرخان حاکم هند درآمد. طبس در دوره صفویه مستقیماً تحت نظارت اصفهان بر بلوک بزرگی از شرق کشور حکومت نمود و همواره گروهی قزلباش برای رفع حمله ازبکان و امنیت طریق الرضا (ع) (راه تجاری نظامی اصفهان ـ یزد ـ مشهد) در طبس مستقر بودند.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
محمد افغان با حمایت مالی و تسلیماتی کمپانی هند شرقی (انگلستان) شهرهای شرقی ایران از جمله طبس را گرفت و سپس به کرمان و اصفهان رفت. طبس بعداً توسط نادرشاه از وجود مهاجمین افغانی پاکسازی و نامبرده حاکم جدیدی از اعراب شیبانی را در طبس به حکومت گمارد که ۷ نسل متوالی تا دوره پهلوی بر طبس حاکم بودند.
از وقایع مهم تاریخی دوران امرای شیبانی، میتوان از مبارزات آنان سخن به میان آورد. در اوایل قرن ۱۳ هـ ق ایل شیبانی که با قاجار مخالفت میکردند جویمند (گناباد کنونی) و ترشیز (کاشمر کنونی) را گرفته و تا حدود سبزوار پیش رفتند و حاکم نشین طبس از آن دوره به بعد مشتمل بر قلمرو حکومتی شامل دستگردان، بشرویه، تون، بجستان، جویمند، (و احتمالاً ترشیز) بوده است.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
از میان امرای شیبانی، امیرحسن خان در عمران و آبادی طبس بسیار کوشید. تالار آیینه نشان، عمارات باشکوه و منبت کاری، استخرهای آب باشکوه با نوارهای چرخان و طلاکوب یا سیمکوب، باغها و کوشکهای باصفا، خیابان بندی طبس و کانال کشی انهار، هرس درختان بر اساس طرحهای هندی، احداث آب انبارها، احداث حمامهای بزرگ و تمیز و مساجد و تکایا و... از اقدامات وی و دولت یا اعقاب اوست.
در دوره معاصر که رضا شاه پهلوی (۱۳۲۰–۱۳۰۴) به قلع و قمع حکومتهای محلی پرداخت، حکومت بنی شیبان در طبس نیز منقرض گشت. در این دوران شکوه و عظمت طبس به فراموشی سپرده شد. گناباد، بجستان، تون (فردوس) و بشرویه از آن جدا شدند، از قلمرو آن کاسته شد، و با ایجاد تقسیمات کشوری جدید «حکومت» به «بخشداری» تنزل یافت[نیازمند منبع]. در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، شهرستان بزرگی شامل طبس، بشرویه، فردوس، بجستان، گناباد و ترشیز (کاشمر) تأسیس شد. اگر چه در بین مناطق یاد شده، طبس از سابقه طولانی تری در حکومت برخوردار بود، اما دولت، گناباد را - به لحاظ واقع شدن در میانه این مجموعه و سه راهی مشهد-زاهدان-کرمان و نزدیکی به مرکز استان (مشهد)- به مرکزیت شهرستان انتخاب کرد.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
در سال ۱۳۲۳ دهستان بشرویه تبدیل به بخش و از فردوس جدا گشت، از مجموعه آن با طبس و فردوس (مجموعا ۳ بخش) یک شهرستان جدید به مرکزیت فردوس ایجاد شد. وضعیت اخیر نیز فقط ۱۳ سال دوام آورد و در تیر ماه سال ۱۳۳۹ «بخش طبس» به لحاظ شایستگیهای فرهنگی، اجتماعی، معماری و تاریخ باستانی خود به شهرستان ارتقاء یافت. اما با وجود این ارتقاء، باز هم شهرستان طبس، همچنان از مسیر پیشرفت و ترقی بازمانده و در محرومیت باقی مانده بود. حکومت مرکزی هیچ شناختی از او نداشت و آنچنان که دیگر شهرهای تاریخی را ارج مینهاد به طبس توجه نمیکرد.
تا اینکه در سال ۱۳۵۵ فرح (همسر محمدرضا پهلوی) در سفری که به طبس داشت، به ارزش این گوهر زمردین خفته در حاشیه کویر و کم توجهی حکومت به آن، اعتراف کرد و جهت جبران مافات، اقداماتی برای بقای آن و حفظ و حراست از آثار باستانی موجود صورت گرفت. اما چه سود که این بار قهر طبیعت دامنگیر شهر زیبای طبس شد. دو سال بعد، زلزله مخرب ۲۵ شهریور ۱۳۵۷ طبس را بکلی ویران نمود و حدود ۱۰۰۰۰ تن قربانی گرفت. آمار رسمی قربانیان این حادثه توسط مرکز آمار ایران ۷۶۷۶ نفر ذکر شده است. در سال ۱۳۸۰ با تصویب هیئت دولت، شهرستان طبس مشتمل بر دو بخش و هشت دهستان از استان خراسان منتزع و به استان یزد الحاق گردید. در سال ۱۳۸۱ بخش مرکزی طبس به دو بخش مرکزی و دیهوک تقسیم شد و در حال حاضر شهرستان طبس دارای سه بخش مرکزی، دستگردان و دیهوک میباشد.
در زمستان ۱۳۹۱ هیئت وزیران شهرستان طبس را به فرمانداری ویژه ارتقاء داد و آن را از استان یزد منتزع و به استان خراسان جنوبی الحاق نمود.
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
زمینلرزه طبس
در شهریور سال ۱۳۵۷، زمینلرزهای به شدت ۷٫۸ ریشتر طبس و روستاهای مجاور آن را ویران کرد. این زمینلرزه که یکی از بزرگترین زمینلرزههای سدهٔ اخیر در ایران بودهاست، حدود ۱۵٬۰۰۰ کشته به جای گذاشت. طبس تا قبل از زمین لرزه سال 1357 جزئ مناطق با خطر نسبی متوسط پهنه بندی شده بود. تحقیقات و پژوهش های ریخت زمین شناسی و نو زمین ساختی نشان می دهد که طبس به دلیل وضعیت خاص زمین شناسی مستعد زلزله های با قدرت بالا بوده ولی ابزارهای موجود در گذشته توان شناسیایی این پتانسیل را نداشته است. دکتر محمد آریامنش زلزله شناس و استاد دانشگاه، که خود از بازماندگان همین زمین لرزه می باشد معتقد است که تا قبل از زلزله سال پنجاه و هفت حد اقل سه زمین لرزه بزرگ در این منطقه روی داده است .وی طی سالیان متوالی پژوهش های مختلفی را در زمینه وضعیت لرزه خیزی و زلزله شناسی و چشمه های لرزه زا در طبس ارائه داده است.
باغ گلشن
جاذبه های گردشگری طبس:
تاکنون حدود ۶۰ بنای تاریخی شهرستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
باغ
گلشن یکی از بناهای زیبا و تاریخی شهر طبس است که قدمت آن به دوره افشاریه
و زندیه بر میگردد و دارای هشت هکتار مساحت و در مرکز شهر واقع شده است.
این بنا در فهرست آثار ملی کشور نیز به ثبت رسیده است.
ارگ طبس (کهن دژ) که به دوران قبل از اسلام میرسد نیز از دیگر آثار تاریخی طبس می باشد.
آب
گرم مرتضی علی نیز به عنوان اثری طبیعی و همچنین طاق شاه عباسی در روستای
ییلاقی خرو (20 کیلومتری طبس) پذیرای مسافران و گردشگران می باشد.
باغ گلشن
زیارتگاه ها:
آستان مبارک حضرت حسین بن موسی الکاظم- طبس – انتهای بولوار حرم مطهر
بقعه متبرکه شیخ احمد بن اسحاق ( معروف به پیرحاجات) کیلومتر 20جاده انحرافی یزد (110 کیلومتر)
آرامگاه امامزاده سید حسین بن جعفر (ع) روستای فشاه کیلومتر 5 بولوار فرودگاه (13 کیلومتری طبس)
آرامگاه محمد بن جعفرطیار روستای ازمیغان (48 کیلومتر)
بقعه متبرکه امامزاده زرگ روستای زرگ (48 کیلومتر)
بقعه متبرکه امامزاده علی – دیهوک(96 کیلومتر)
باغ گلشن
باغ گلشن
اماکن دیدنی
باغ گلشن
ارگ طبس (کهندژ) خیابان واعظ طبسی
امامزاده حسین بن موسی الکاظم
روستای ییلاقی خرو
آب گرم مرتضی علی
طاق شاه عباس
سد کریت (قدیمیترین و بزرگترین سد قوسی جهان)
روستای اصفهک
روستای ازمیغان(شالی کاری و نخیلات)
قلعه و مزار روستای پیرحاجات (قرن ۴ هجری)
کرانههای زیبای کویر
روستای دیدنی و تاریخی نایبند
روستای جوخواه و کاروانسراهای شاه عباسی متعلق به دوره صفویه در ۱۸کیلومتری طبس.
کال جنی و خانهٔ شریف گرگی در شمال جاده طوفان.
روستای جنت آباد در شرق طبس از جاده جوخاه (خور بیابانک)
روستای فهالنج
کویر طبس(محل سقوط هلیکوپتر های آمریکا)
دیهشک(نخلستانها و مزارع سبزی و آرامگاه منشی باشی )
پارک جنگلی – ضلع شرقی آستان مبارک حسین بن موسی الکاظم(ع)
منطقه ییلاقی روستای خرو ( حمام مرتضی علی ، چشمه آب معدنی، طاق شاه عباس، اردوگاه تربیتی میرزا کوچک خان) کیلومتر 22 ضلع شرقی طبس
سد کریت (قدیمی ترین سد تاریخی ایران) کیلومتر 25 جاده طبس – دیهوک)
منطقه ییلاقی و تخت عروس روستای ازمیغان ( کیلومتر 20 جاده طبس- بشرویه)
باتلاق کویری ( کیلومتر10 الی 15 جاده جدید طبس- یزد)
چشمه آب معدنی دیگ رستم ( کیلومتر 200 جاده طبس – کرمان)
قلعه الموت (پادگان فدائیان حسن صباح) روستای خرو
قلعه الموت(پادگان فدائیان حسن صباح) روستای ملوند (کیلومتر71 جاده طبس- بشرویه)
قلعه دلاکو- عشق آباد(مسیر طبس- عشق آباد- کاشمر)
روستای ییلاقی سُرُند و ماوْدَر
طاق شاه عباس
طاق شاه عباس
سوغات طبس
شیرینیهای طبس مانند: عصاره علف هیزه،عصاره آویشن ،عصاره کلپوره ،روورکرده – قطاب – باقلوا- نان چایی – نان نخود و مرباهای بهار نارنج، پوست پرتغال؛ بالنگ؛ پوست پسته؛ نارنجوک و عرقیات گیاهان کوهی و محلی و سبزیجات معطر از سوغات طبس میباشد. سینیهای مسی که عمدتاً با طرح نخل و پلیکان و طرحهای ظریف و مینیاتوری است، گلیم و فرش طبس در طرحها ی لچک ترنج- جوشقان- محرابی- دسته گلی- گنبدی- کف ساده- قاب قابی- درختی- افشان و خشتی بافته میشود و بافتههای حصیری از برگهای نخل؛ از دیگر صنایع دستی و سوغات طبس محسوب میشود. سایر سوغات شهرستان عبارتند از (صیفی جات، پسته؛ گل نرگس، انواع گیاهان داروئی، شیره با ارزش آنغوزه، نارنج- لیمو شیرین- پرتقال- نارنگی) خرما، خرمالو با عطر و طعم خاص و منحصر بفرد، پسته، بهار نارنج، زعفران، زیره سیاه، عسل خاص وطبیعی طبس، خاکشیر، انواع مربا: (مربای بهار نارنج – مربای نارنجوک (نارنج نارس و کوچک) – مربای بالنگ – مربای پوست پسته – مربای خرما و انجیر- مربای گوجه فرنگی، نان: نون قرص (نان دایرهای شکل و خاص شهرستان) – تفتون (نان محلی)
روستای اصفهک
جدایی از یزد و بازگشت به خراسان
طبس که پیشتر شهری در استان خراسان بود، در سال ۱۳۸۰ و قبل از تقسیم استان خراسان بزرگ، به استان یزد ملحق شد؛ ولی چند سال پس از تقسیم استان خراسان، در زمستان سال ۱۳۹۱، به استان خراسان جنوبی ملحق شد.
روستای اصفهک