شهرستان مشكين شهر
خياو يا مشگين شهر مركز شهرستان مشگين شهر ، يكي از شهرهاي ومعروف استان اردبيل كه در 295 كيلومتري تبريز از راه اردبيل و در 168 كيلومتري تبريز از راه اهر واقع شده است. مشگين شهر در 47 درجه و 1 دقيقه و 7 ثانيه طول شرقي و 38 درجه و 23 دقيقه و 34 ثانيه عرض شمال واقع شده، ارتفاع آن از سطح دريا 1830 متر است. خياو (خي يو)يا مشكين شهر امروزي، محدود است از شمال به شهرستان مغان ، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبيل و كشور شوروي سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت اين شهر در حدود 1530 كيلومتر مربع طول ان 51 كيلومتر (امتداد شرقي – غربي) و عرض اش 30 كيلومتر ميباشد.
رودخانههاي بزرگ خياو، انار ، مشگين چاي و دهها رودخانة كوچك در آن جاري است. كوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قلة معروف ان (هرم داغ – جنوار داغ – قلة بزرگ)كوههاي ديگري به نام گوي داغ، قاشقا داغ، كچي قيران (بزكش)در اين شهرستان واقع است. شهرستان مشگين شهر به دو قسمت طبيعي تقسيم مي شود:
1-مشگين شرقي و مشگين غربي كه اراضي و روستاهاي آن اغلب در جگله واقع است.
2-دهستان مشگين (در اصطلاح معلي رضي) كه در دره ها تپة ماهور شده، ابادي كمتري دارد. فقط در تابستانها، طوايف و ايلات ائل سون (شاهسون) در ييلاقهاي مخصوص به خود ساكن شده و در پاييز به سوي قشلاق حركت مي كنند.
شهرستان مشگين شهر هر چند در كنار رودخانه ها پر آبي چون خياو، انار و مشگين چاي چندين رود ديگر قرار گرفته و در دامنة شمالي كوهستان معروف سبلان و چندين كوهستان ديگر واقع شده است. ولي همواره از مناطق محروم و عقب افتادة آذربايجان بوده است و بعنوان دياري فراموش شده، فاقد بسياري از نيازهاي بنيادي شهري و مراكز توليدي و اقتصادي است. خوشبختانه در برنامه هاي اتي ، در راه عمران و آباداني اين ديار كه پر از جاذبههاي اقتصادي ، كشاورزي، دامداري و توريستي قابل توجهي ميباشد. پيش بينيهاي لازم در نظر گرفته شده است. ابهاي گرم و معدني كوهستاني سبلان از جمله قوتورسويي، شابيل قينرجد، ملك سوئي ، مرويل، دودو، آق سو، ايلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه هاي پر بركت آن ، اطرافهاي ييلاق و قشلاق عشاير ائل سون و گذرگاههاي كوچ عشايري و روابط اقتصادي بين جوامع شهري، روستائي و عشايري از نظر اقتصادي اعتبار خاصي به مشگين شهر بخشيده است. كار اصلي اكثريت مردم ان، كشاورزي و دامداري بوده ، در شهر نيز داد و ستد و خدمات دولتي و عمومي از فعاليتهاي مردم آن محسوب مي شود.
نام قديم اين شهرستان ، مشگين يا پشكين بوده ( منسوب به پيشكين بن محمد از ملوك اهرواتابكان آذربايجان ) ولي تناوباً نام خياو و مشگين گرفته و امروزه به هر دو نام شهرت دارد درباره مشگين شهر ، حمدالله مستوني دركتاب نزهه القلوب چنين آورده است : « مشگين از اقليم چهارم است . طولش از جزاير خالدات ( خب – ك ) و عرض آن از استوار ( لزم ؛) در اول (وراوي ) مي خواندند ، چون مشگين گرمي حاكم آنجا شد ، بدان نام معروف . هوايش معتدل است و به عفونت مايل ، بجهت آنكه شمالش را سبلان مانع است و آبش از كوه سبلان مي آيد غله و ميوه بسيار باشد ايل آنجا شافعي مذهب اند و بعضي حنفي و بعضي شيعه ، حقوق ديواني اش پنج هزار و دويست دينار است و ولايت اش به اقطاع لشگر مقرر است و كما بيش پنج تومان مقرري دارد . مجدالدين محمدالحسيني متخلص به مجدي كه يكي از منابع اصلي كارش همان كتاب مستوفي بوده چنين نوشته است : « بلوك پيشگين ، در اين بلوك هفت شهر بوده است واكنون هريك از شهرها بقدر راهي مانده است . اما پيشگين را اولي ( ورامي ) گفته اند ، چون پيشگين گرمي حاكم آنجا شده به نام او معروف گشت . انارودوجاق دو قصبه است و انار و فيروز بين يزد جردبن بهرام گور ساخته و در قديم آنرا شاد فيروز مي خواندند و دوجاق را پسر فيروز مذكور عمارت كرد . در ناحيه اي كه شهر اهر در آن واقع بوده ، آبادي پيشگين ( به تلفظ امروز مشگين ) نام داشت و از نام خانداني كه در قرن هشتم قمري در آنجا حكومت داشته ماخوذ بوده و شهر پيشگين در يك منزل اهر اصلا وراوي نام داشت . اين وراوي يا بقول مجدي ورامي آبادي بزرگي بوده است و مركز ايالات مشگين و همان نقشي را داشته كه امروزه خياويا مشگين شهر بعهده دارد . به صورت دهي مانده در 12 كيلومتري شمال غربي خياو كه امروزه او را مين ياورامين مي خوانند. مشگين شهر در جنوب غربي سرزمين ايران بوده است . اين سرزمين داراي هفت شهر به نام مشكين ، خياو ، انار ، اهر ، ارجاق ، تلكفه وكليبر مي باشد . آثاري از ادوار مختلف تاريخي در اين شهرستان وجود دارد از ادوار ما قبل تاريخ و اوايل تاريخ ، قبوري بالنگ افراشت ها در دامنه كوه ( ايلان داغ ) ، از دورة اشكانيان ، آثار مختلف سفالي ، فلزي ، شيشه اي بطور فراوان در تمام پهنه اين شهرستان پيدا مي شود . از دوره ساسانيان سنگ نبشته اي در بستر رودخانه خياو در آثار شهر خياو ، صفحه سنگين و روشني است از تاريخ اين شهر و اهميت نظامي آن ، اين كتيبه بر ملت مكان و زمانش اهميت دارد چون در آذربايجان پيدا شده و پيش از آن كتيبه اي ساساني در آذربايجان پيدا نشده است . از نظر زماني چون در زمان شاپور دوم نوشته شده و در آن زمان تمدن و فرهنگ ساساني تغيير و تحول يافته است ، موقعيت و سابقه تاريخي مشگين شهر را در كتاب خياو يا مشگين شهر نوشته غلام حسين ساعدي چنين مي خوانيم .
خياو يا مشگين شهر معبود پناهگاهي بوده براي در مانده ها و سوداگران و در قرون اوليه اسلامي براي مجاهدان و از جان گذشتگاني كه پشت ساوالان سنگر گرفته بودند . هرگوشه اين سامان نشانه هايي از آن سوزها را به يادگار نگه داشته ، حتي قديم تر از آن روزگاران مدنيت ناشناخته و بزرگي دراين حوالي بوده كــــه همچنان دست نخورده زيرخاك مدفون است . هرجا را كه بابيل و كلنگ بهم مي زني سندي پيدا مي شود كه اگر چه امروز تنهادلالان و عتيقه چي ها را پر مي كند ولي مي تواند زوايه هاي تاريك يك تمدن كهنه را هم روشن سازد . خياو در حاشيه سرزمين افتاده كه روزگاري به اسم ( اران ) مشهور بوده است و زبان خاصي داشته كه تا قرن چهارم هجـــري با همه آشفتگيها پايداري بوده است . بعد هر وقت كه زمين را كنده اند سكه هاي فراواني بدست آمده متعلق به چند دوره تاريخي با فاصله زمانـــي كوتاه و دراز و اغلب مربوط به زمان اتابكان آذربايجان نخستين سكه اي كه تازيان دراران زده اند سال 90 هجري بوده است . در همان حول و حوش قبرستانها و نشانه هايي مانده از سالهاي اوليه قرون اسلامي .
به عبارت ديگر : خياو يا مشگين شهر نيز يك آبادي اسم ورسم داري بوده كه گرچه در بيشتر كتابهاي جغرافيائي اسلامي نامي از آن ذكر نشده ولي دقت و همت حمدالله مستوفي درسال 740 هجري كه خياو را قصه اي خوانده حدودش را نشان داده و حتي حقوق ديواني اش را .
جغرافياي طبيعي
شهرستان مشگين شهر به مركزيت شهر مشگين دومين شهر استان اردبيل بعد از مركز استان مي باشد كه براساس آخرين تقسيمات كشوري داراي سه شهر به نامهاي مشگين شهر ، لاهرود و رضي و چهاربخش بنامهاي مركزي ، ارشق ، مشگين شرقي ، مرادلو مي باشد اين شهرستان بر روي مختصات جغرافيايي 38 درجه و 44 دقيقه عرض شمالي و47 درجه و 40 دقيقه طول شرقي از گرينويچ واقع شده است .
ارتفاع متوسط اين شهرستان 1830 متر وبلندترين نقطه آن قله سبلان با ارتفاع 4811 متر از سطح آبهاي آزاد هست مشگين شهر از طرف شمال با مغـــان ( شهرستان گرمي ) از طرف جنوب به كوه سبلان و شهرستان سراب ( آ.شرقي ) و از طرف غرب با شهرستانهاي اهرو هريس و از مشرق با شهرستان اردبيل و از طرف شمال شرقي بطول 56 كيلومتر با كشور جمهوري آذربايجان هم مرز است .
وجه تسميه :
سرزمين مشگين شهر دياري بنام باستاني « وراوي » و يا پشكين كه سرانجام به مشگين شهر معروف گشته است وجه تسميه آن به محمدابن پشكين گرجي حاكم اين منطقه نسبت داده ميشود بنا به نوشته حمدالله مستوفي تومان پشكين كه در اين تومان هفت شهر پشكين ، خياو ، انار ، دوجاق ، اهر ، تكلفه و كليبر وجود داشت . به روايتي ديگر نام قديم مشگين « اورامي » و «وراوي » بوده و به احتمال بسيار زياد محل تولد « سعدالدين وراويني » دانشمند و مترجم مرزبان نامه در قرن ششم هجري قمري اينجا بوده است .
وضعيت فرهنگي و اجتماعي
مردم شهرستان مشگين شهر مسلمان و صددرصد شيعي مذهب و عميقاً به علايق ديني و مذهبي پايبندند و ارادت خاصي به خاندان عصمت و طهارت دارند . مشگين شهر از شهرستانهاي روحاني خيزاستان است و استحكام عميق بنيانهاي اعتقادي اسلامي و اعتقاد عميق مردم به مكتب مردم حياتبخش اسلام و شيعه و حرمت و احترام ويژه علما و روحانيت درميان مردم موجب شده است تا هويت اصيل فرهنگي مردم حفظ شده و هنجارهاي فرهنگي و اجتماع كننده و مخاطره آميز بروز ننمايد و ثبات و توازن فرهنگي و اجتماعي محفوظ بماند . بافت اجتماعي شهر به علت سكونت اجباري عشاير و مهاجرت روستائيان داراي بافت مختلط شهري ، روستائي و عشايري است كه سنتهاي فرهنگي و محلي خود را حفظ كرده واستحكام خانواده ، سننن و فرهنگ سنتي مردم همچنان پابرجا بوده و نظير بعضي از شهرهاي كشور ، مدرنيزم و صنعت درآن تغييرات فرهنگي و اجتماعي خاص خود را بوجود نياورده است اين شهرستان در راستاي پيروزي انقلاب اسلامي و در جريان هشت سال دفاع مقدس 600 شهيد در راه آرمان مقدس جمهوري اسلامي تقديم انقلاب كرده است و همچنان بيش از پيش در راه حفظ نظام مقدس اسلامي مان ، تداوم راه نظام و اطلاعات ازمعنويات ولي امر مسلمين حضرت آيت اله خامنه اي تلاش جدي دارند . مردم اين شهرستان داراي استعدادهاي فرهنگي وهنري خوبي مي باشند ميزان بالاي تعداد دانشجويان در سراسر كشور درمقايسه با شهرستانهاي استان نشان از رشد فكري و فرهنگي اين شهرستان دارد و درصد بيشتر دانشجويان دانشگاههاي اردبيل را جوانان مشگين شهر تشكيل مي دهد و همچنين همه اساتيد دانشگاههاي پيام نور و آزاد اسلامي اين شهرستان بومي ميباشند.
خیاو یا مشگین شهر مرکز شهرستان مشگین شهر، یکی از شهرهای معروف استان اردبیل که در 295 کیلومتری تبریز از راه اردبیل و در 168 کیلومتری تبریز از راه اهر واقع شده است. مشگین شهر در 47 درجه و 1 دقیقه و 7 ثانیه طول شرقی و 38 درجه و 23 دقیقه و 34 ثانیه عرض شمال واقع شده، ارتفاع آن از سطح دریا 1830 متر است. خیاو (خی یو) یا مشکین شهر امروزی، محدود است از شمال به شهرستان مغان، از جنوب به رشته جبال سبلان، از شرق به شهرستان اردبیل و کشور شوروی سابق و از باختر به شهرستان اهر. مساحت این شهر در حدود 1530 کیلومتر مربع طول ان 51 کیلومتر (امتداد شرقی – غربی) و عرض اش 30 کیلومتر میباشد.
رودخانههای بزرگ خیاو، انار، مشگین چای و ده ها رودخانه کوچک در آن جاری است. کوهستان سبلان در جنوب آن واقع شده و علاوه بر سه قله معروف ان (هرم داغ، جنوار داغ، قله بزرگ) کوه های دیگری به نام گوی داغ، قاشقا داغ، کچی قیران (بزکش) در این شهرستان واقع است. شهرستان مشگین شهر به دو قسمت طبیعی تقسیم می شود:
ـ مشگین شرقی و مشگین غربی که اراضی و روستاهای آن اغلب در جگله واقع است.
ـ دهستان مشگین (در اصطلاح معلی رضی) که در دره ها تپه ماهور شده، آبادی کمتری دارد. فقط در تابستان ها، طوایف و ایلات ائل سون (شاهسون) در ییلاق های مخصوص به خود ساکن شده و در پاییز به سوی قشلاق حرکت می کنند.
آب های گرم و معدنی کوهستانی سبلان از جمله قوتورسویی، شابیل قینرجد، ملک سوئی ، مرویل، دودو، آق سو، ایلان لو، مراتع سر سبز سبلان و دامنه های پر برکت آن ، اطراف های ییلاق و قشلاق عشایر ائل سون و گذرگاه های کوچ عشایری و روابط اقتصادی بین جوامع شهری، روستائی و عشایری از نظر اقتصادی اعتبار خاصی به مشگین شهر بخشیده است. کار اصلی اکثریت مردم آن، کشاورزی و دامداری بوده، در شهر نیز داد و ستد و خدمات دولتی و عمومی از فعالیت های مردم آن محسوب می شود.
جاذبه های گردشگری مشگین شهر
در فهرست زیر جاذبه های طبیعی و تاریخی شهر مشگین شهر که تا کنون در سایت گردشگری ایران (مکانبین) قرار گرفته است لیست شده است :
ـ کاروانسرای قانلی بولاغ مشگین شهر
کاروانسرای قانلی بولاغ در گوشه جنوب شرقی روستای مرزی قانلی بولاغ (سرباز وطن) و در بخش ارشق شهرستان مشگین شهر و در 35 کیلومتری شهر رضی و در زمینی به مساحت 800 مترمربع با بهرهگیری از مصالح سنگ و آجر ساخته شده است. این بنا در دوره آرامش سیاسی عهد صفوی و به احتمال زیاد در زمان شاه عباس، به سبک چهار ایوانی ساخته شده و به کاروانسرای شاه عباسی معروف است. کاروانسرای قانلی بولاغ در ابتدا به عنوان پناهگاهی برای استراحت کاروانیان بوده و تا حدود 80 سال پیش عشایران منطقه از این مکان به صورت دسته جمعی به عنوان خانه مسکونی قشلاقی استفاده می کرده اند.
مساحت کل بنا 20247 متر مربع و مساحت حیاط مرکزی آن 640 متر مربع است و درب وودی از ایوان جنوبی باز می شود. دور تا دور حیاط 24 اتاق رو به حیاط جهت تبادل کالا و استراحت مسافرین طراحی شده و 8 شترخان و بارانداز برای نگهداری شترها و کالاها و 4 فضا برای خدمت رسانی و 3 حجره در بین هر دو شتر خان جهت استقرار همراهان و نگهبانان طراحی شده است. کاروانسرای قانلی بولاغ در زمینی به مساحت 800 متر مربع احداث شده و مصالح به کار رفته در آن از سنگ و آجر است این بنا دارای حیاط و هشت تالار مستطیل شکل بوده که سقف بنا به صورت رومی و گهوارهای پوشش داده شده و درون هر کدام از تالارها نیز دارای قاقچههای متعدد است.
این کاروان سرا چند شاخصه مهم دارد که آن را از سایر کاروان سراها و ابینههای تاریخی متمایز میسازد ویژگی اول کاروان سرای قانلی بولاغ، واقع شدن آن در مسیر جادهی ابریشم است و واقع شدن کاروان سرا در نقطهی صفر مرزی جمهوری آذربایجان و ایران دومین شاخصه آن است که محور خوبی برای توسعه گردشگری است و شیوه معماری خاص اسلامی به کار رفته در آن از ویژگیهای دیگر است که آن را متمایز ساخته است. کاروان سرای قانلی بولاغ در زمان صفویان از اهمیت زیادی برخوردار بوده و همواره مورد استفادهی تجار و بازرگانان ایرانی که با کشورهای شمالی از جمله روسیه در ارتباط بودند قرار میگرفته است. این کاروان سرا تا عهد قاجار مورد استفاده بود و بعد از آن از رونق افتاده است و این اثر با شماره 1009016 در فهرست ملی آثار کشور به ثبت رسیده است.
متاسفانه مختصات جغرافیایی دقیقی از این مکان به دست نیاوردیم و این مختصات تقریبی می باشد.
ـ قله سبلان
کوه سبلان در 35 کیلومتری غرب شهر اردبیل و 25 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان مشگینشهر واقع است. از لحاظ تقسیمات اداری استان اردبیل، این کوه در مرز بین بخش مرکزی شهرستان اردبیل و بخش لاهرود شهرستان مشگین شهر واقع می باشد.
رشته کوه آتشفشانی خاموش سبلان از دره قره سو در شمال غرب اردبیل شروع و در جهت شرقی – غربی به طول 60 کیلومتر و عرض تقریبی 48 کیلومتر تا کوه قوشاداغ در جنوب اهر ادامه می یابد. مخروط آتشفشانی سبلان از نوع چینه ای است که گدازه های آن سطحی معادل 1200 کیلومتر مربع را اشغال کرده اند. مخروط سبلان ساختمان مرکزی عظیمی است که بر روی یک سیستم هورست با روند شرقی – غربی قرار گرفته است.
سبلان سومین قله بلند ایران پس از دماوند و علم کوه و یک کوه آتشفشانی غیرفعال است. ارتفاع قله این کوه ۴۸۱۱ متر است و در بالای قله آن دریاچه کوچکی قرار دارد. سبلان به خاطر آبگرمهای طبیعی دامنه کوه، طبیعت تابستانی زیبا و پیست اسکی آلوارس مورد توجه گردشگران است. همچنین برخی کوه سبلان را محل بعثت پیامبر ایران، زرتشت، می دانند و از این نظر مکانی مقدس و مورد احترام است که حتی در میان بومیان و عشایر منطقه به نام آن قسم یاد می شود.
کوهستان سبلان به طور کلی سه قله معروف دارد، قله بزرگ آن به سلطان مشهور است و دو قله دیگر آن به هرم و کسری مشهورند. کوه سبلان از مجموعهای از ارتفاعات متعدد تشکیل شده که به موازات ارسباران ولی اندکی در شرق آن کشیده شده است. امتداد آن شرقی–غربی است و از شرق و شمال و جنوب کوهی به نام قوشه داغ آنرا به رشته کوه ارسباران متصل میکند. در جنوب آن کوه بزقوش، که از سمت جنوب غربی به کوهستان سهند مربوط است، کشیده شده است. قسمت شرقی کوه سبلان به قله آتشفشان سبلان که در بلندای ۴۸۱۱ متری قرار دارد، منتهی میشود. تمام قلههای سبلان در همهٔ ایام سال پوشیده از یخ و برفهای دائمی هستند.
سبلان در میان ترک زبانان محلی ایران "ساوالان”و نزد تالش زبانان سفلون خوانده می شود، که در طول تاریخ با توجه به تغییر مذاهب حاکمه، معانی مختلف و گاه متضادی به آن نسبت داده شده است که ردیابی این تغییرات با توجه به مقاصد سیاسی پشت پرده ی حکومت های پیشین و معدوم نمودن مدارک و مستندات توسط اعراب، کار پیچیده ای است.
البته در زبان تالشی س با فتحه یعنی سر وا یعنی برف لون یعنی لانه سفلون یعنی جایی که سرش لانه برف است برخی نیز بر این عقیده اند که میان ساو و سو (ابتدای واژه ی سوشیانس ( رابطه ی معناداری وجود دارد
قله سبلان به شماره ۱۹۴۹۶/۱۲ در فهرست آثار طبیعی ملی کشور به ثبت رسیده و سند مالیکت آن از ارتفاع بالای سه هزار و ۶۰۰ متری قله سبلان به وسعت شش هزار و ۲۰۰ هکتار به نام سازمان حفاظت محیط زیست صادر شده است.
ـ کهنه قلعه مشگین شهر
کهنه قلعه در سمت راست ورودی مشگین شهر از طرف جاده اردبیل و روی تپهای طبیعی با ۵۰ متر ارتفاع واقع شده و واقع در پشته غربی سمت چپ رودخانه خیاو چای و در فاصله ۱۵۰ متری سنگ نبشته مشهور سورو شکن داشی دیده میشود که سفالینهها و مفرغ های به دست آمده، پیشینه این بنا را حتی به دوره ساسانیان می رساند، این بنا تحت شماره ۶۱۸ در سال ۱۳۴۵ به ثبت آثار ملی رسیده است، ارتفاع تقریبی این قلعه 1416 متر از ستطح آبهای آزاد است.
کهنه قلعه با مساحتی در حدود ۱۵ هزار متر مربع و پلان قلعه به صورت ذوزنقه غیر منظم در امتداد شمال غربی و جنوب غربی میباشد طول ضلع آن ۹۰ متر و ضلع جنوبی آن ۲۳۷ متر و عرض این قلعه در سمت غربی ۱۱۵ متر ودر شرق ۹۱ متر میباشد در دو گوشه شمال غربی و جنوب آثار برج مدور به قطرهای ۶ متر و ۱۰ متر مشاهده میشود.
سازههای دیوارهای قلعه از سنگ، ملات گچ و آهک و بقیه از خشت و کنگرههای آن از گل ساخته شده است. قلعه از 4 دیوار خشتی، گلی و آجری که بر پایه های سنگی استوار شده است که در سه قسمت آن تاسیساتی حجره مانند، طویله و آخورهای متعدد ساخته شده است. در دو قسمت انتهایی قلعه که به دره خیاوچای مشرف است، نشانه هایی از دو برج کهنه با دیوارهای گلی گلداری که یادگار زینت های گم شده است، وجود دارد. از بالای دیوار، همه دره تیررس نگهبانان بوده است. با همه پوسیدگی دیوارها و برج و باروها، هنوز ته مانده ای از امنیت یک پناه گاه را می توان در آن احساس کرد. ارتفاع حصار در داخل بیش از چهار متر و از خارج بیش از هشت متر است. در این قلعه چون از دیرباز در تملک ارتش و سربازخانه دولتی بوده، اجازه هیچ گونه کندکاو و حفاری داده نشده است ولی احتمال می رود قلعه کهنه در محل همان قلعه باستانی ساسانی بنا شده باشد که در کتیبه خطی دره، از قول نارسه هرمزد به آن اشاره شده است.
در کاوشهای باستانشناختی در کهنه قلعه نشانههایی از موارد فرهنگی، سفالهای دست ساز و چرخ ساز به رنگ نخودی و خاکستری و فلز مفرغ مربوط به دوره آهن سه به دست آمده که منسوب به اقوامی است مشهور به «اورارتو» که در آستانه شکل گیری دولت ماد و در مواردی حتی پیش از آن در بیشتر نقاط آذربایجان نشانههایی از فرهنگ و تمدن آنها مشاهده شده است. کاوش های فصل اول در سال ۱۳۶۶ در این قلعه انجام گرفته و در سال ۱۳۶۷ کاوشهای فصل دوم صورت گرفت.
ـ پارک جنگلی مشگین شهر
پارک جنگلی مشگین شهر که در حاشیه غربی رودخانه خیاوچایی واقع می باشد که در حدود 3 کیلومتر طول دارد. جاده ماشین رو این پارک از ورودی جاده اردبیل به مشکین آغاز شده و انتهای آن به میدان سبلان در شهر منتهی می شود. ضمن اینکه جاده فرعی از پیچ انتهایی به گردولی ختم می شود که دارای طبیعتی بکر و خدادادی است. گسترش این پارک به طرف سبلان است البته در صورت حصول گسترش اما به دلیل قرار گرفتن این پارک در مسیر حوزه آبخیز، خطر سیل هر زمان این پارک را تهدید میکند . در پایین و بالای پارک، 5 رشته نهر که مخصوص روستاهای اطراف است به موازات خیابان جاری است.
این پارک از جمله مکان های بسیار زیبا و دیدنی و محلی مناسب برای گردش و تفریح میباشد. وجود قهوهخانههای سنتی از مشخصه این پارک میباشد که هیچ یک از وسایلی که در پارک های معمولی وجود دارد در آن دیده نمیشود و پارک طبیعت است. این پارک در بالادست رودخانه خیاوچای قراردارد.
پارک جنگلی مشکین شهر که در حاشیه رودخانه خیاوچایی با انبوه درختان برافراشته و به دلیل مجاورت با شهر و برخورداری از طبیعت ناب و وجود میوههای گوناگون، صدای دلنشین نهرها و جریان آب پرخروشِ خیاوچای و زمزمههای بلبلان هر روز میزبان علاقمندان زیادی است. وجود تفرجگاه، شهربازی، زمین اسکیت و آبشار مصنوعی در ورودی پارک بر زیبایی های این مکان افزوده و در اکثر فصول سال مملو از شهروندان و گردشگران می باشد.
پارک جنگلی مشکین شهر با داشتن طبیعتی پاک، در فصول گرم سال محلی برای ورزش های صبحگاهی نیز به شمار می رود، به طوری که پیاده روی های خانوادگی نیز در زمانهای مختلف در این محل صورت می گیرد. این پارک معمولا شبانگاه هر روز و عصر روز پنجشنبه و جمعه محل استراحت و تفریحگاه اهالی منطقه میباشد و در ایام عید، خصوصا عید نوروز و سیزدهبدر مملو از جمعیت است.
ـ سنگ نبشته ساسانی مشگین شهر
سنگنبشته ساسانی در یکی از دره های رودخانه خیاو چای معروف به نوروز یاماجی در حدود ۱۵۰ متری ضلع شمال غربی کهنه قلعه (کهنه قالا) و۱۰۰ مترى شرق ميدان اصلى مشگين شهر و در درون باغ نوروز قرار دارد. این سنگ نبشته به شماره 619 به ثبت آثار ملی رسیده است. این کتیبه در محل به «سوروشکن داشی» معروف است.
سنگ نبشته ساسانی مشگین شهر به ابعاد 1/10 سانتی متر و 2/30 سانتی متر به خط پهلوی ساسانی است که در ماه ۷ سال ۲۷ سلطنت شاپور دوم ساسانی یعنی به سال ۳۳۷ میلادی به امر نرس هرمزد نام شهردار یا والی این نواحی نوشته شدهاست. به طور کلی متن کتیبه حاکی از تاریخ بنای قلعه و نام بانی آن و شامل اندرزی است بر بزرگان و فرمان روایان. کتیبه ساسانی دارای دو ستون و مشتمل بر ۱۵ سطر در سمت چپ و ۶ سطر در سمت راست است که در قسمت بالا علائمی به صورت دو زاویه حاد که هر ضلع آن عمود بر راس خود دارد، دیده میشود. این کتيبه به زمان سلطنت شاپور دوم ساسانى مربوط مىشود و از سه بخش تشکيل شده است : سطر اول تا سطر سوم، تاريخ آن است. اين کتيبه به تاريخ ماه هفتم سال بيست و هشت سلطنت شاپور دوم ساسانى يعنى ۲۶۷ سال قبل از هجرت است.
از سطر سوم تا نهم کتيبه، از شخصى به نام نارسه هرمزد ياد شده است که شش سال براى ساختن قلعه کار کرد؛ شايد اين شخص مسئول قلعه بود. اسم قلعه در اين سنگ نوشته شده ولى خوانا نيست.
از سطر نهم تا بيست و يکم، اندرزى از نارسه هرمزد آمده که در آن از شهرياران و بزرگان خواسته شده است اگر قلعه مورد پسندشان قرار گرفت به آن آفرين بگويند و در غير اين صورت قلعه بهترى بسازند.
این سنگ نبشته در تابستان 1345 شمسی توسط آقای کامبخش فرد، باستان شناس ایرانی در خیاو کشف گردید سیاهه و دست نویس و عکس از این کتیبه برای خواندن مطالبش در اختیار چند نفر از متخصصین خط شناس در دانشگاه تهران و خارج از کشور در سال 1346 شمسی قرار داده شد و در ببن آنها آقای دکتر گیرد گروپ آلمانی باستان شناس معروف موفق به ترجمه متن حک شده بر روی این سنگ شد و شخصا به منظور کسب اطلاع بیشتر از صحت متن کتیبه در تابستان 1346 به مشکین شهر آمده و از نزدیک مطالعاتی انجام داده است.
مضمون این نوشته در مورد فرمان و تاریخ ساخت قلعه است که به نرسه هرمزد نوشته شده است. این سنگ نبشته به مرور زمان در نتیجه فرسایش طبیعی و غیر طبیعی از جمله روشن کردن آتش در زیر آن و کندن زیر آن توسط حفارات غیر مجاز به اعتقاد واهی و خرافی عده ای مبنی بر وجود گنجینه در زیر این سنگ، سبب شده لایه های سطحی این سنگ و نوشته های روی آن تقریبا از بین برود .
سنگ نبشته ی پهلوی شاپور دوم ساسانی لفظ به لفظ به خط فارسی و لاتین برگردانده شده و هزوارش های آن مشخص و با نهادن پازند آنها در میان دو پرانتز برای مطابقت با متن پهلوی تحت الفظی ترجمه شده است این ترجمه به قرار زیر است .
به ماه مهر در سال
27 شاهپور شاهان
شاه . آنکه بود پسر اورمزد شاه . آنگاه
من نرسه هرمزد . من
گفتم که این دژ فرخ ( فرهید )
دخوخلی (؟) آنکه من فرکندم ( ساختم )
به نام آنکه یزدان دانستم و ( قلعه ) را
شاهان شاه به 6 سال
به فرجام کردم چنین ( ببین )
شهریار بزرگ آزاد مرد
هر که از این پس راد باشد ( هر که پس از من راد مرد باشد )
این دژ پسند ز دیگر ( اگر این قلعه را پسندد )
……
از من بر روان او آفرین باد
….. پیش
یک کند ( بفرستد )
هر که نپسندد
یک دیگر دژ ( یک قلعه دیگر )
کند که از این
بهتر
بود ( باشد )
ـ مقبره شیخ حیدر مشگین شهر
بقعه شیخ حیدر فرزند شیخ جُنید و پدر شاه اسماعیل اول، در خیابان باهنر شمالی مشکین شهر واقع می باشد که با شماره ۱۸۴ در سال ۱۳۱۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید مقبره شیخ حیدر در باغی که قبرستان قدیمی مشکین شهر بوده و در مرکز شهر قرار دارد.
بقعه شیخ حیدر از بیرون به شکل برج مدور و از داخل به شکل 12 ضلعی و از خارج به صورت استوانه ای با ارتفاع 5/18 متر و قطر 5/10 متر است. داخل مقبره از دو طبقه تحتانی و فوقانی تشکیل شده است و درب ورودی سردابه در شمال برج قرار دارد که به وسیله یک راه پله بلند به راه باریک منتهی به سردابه راه یافته است. در ورودی و سه پنجره آن با مقرنس کاری گچی و کاشی تزیین شده است و قاب محرابی شکل بر همه جای بنا دیده میشود. قبر شیخ حیدر در منتهی الیه سردابه قرار گرفته است. پلان برج یا اتاق فوقانی به شکل دوازده ضلعی منظمی است که هر ضلع آن ۲۰/۲ متر میباشد و به علت احداث شیارهای سراسری در سطح داخلی برج، بنا بلندتر ساخته شده و ارتفاع بیشتری دارد. بقعه شیخ حیدر از خارج با کاشیهای فیروزهای رنگ به ایات سوره فتح و همچنین لفظ جلال اله در اشکال مختلف و با خطوط کوفی مزین شده است
دونالد ویلبر معتقد است این بنا از آثار قرن ۷ و ۸ هجری قمری است و در دوره صفویه تکمیل و کاشیکاری شده است. با توجه به تخریب کتیبه برجا مانده مقبره، هیچ سند و مدرکی دال بر احداث این بنا در دست نبوده است.
اما در سال های اخیر توسط آقای قوچانی کارشناس سازمان میراث فرهنگی کشور، کتیبه موجود بر سر در ورودی این برج بازخوانی شده و قدمت آن به سال 731 هجری قمری یعنی دوره حکومت ابو سعید بهادرخان آخرین حکمران سلسله مغول در ایران نسبت داده شده است. بقعه شیخ حیدر با بازسازی ها و مرمت های صورت گرفته شکل و روی تازه ای یافته و هم اینک محلی برای برگزاری انواع نمایشگاه های عمومی نیز استفاده می شود. در سال ۱۳۸۰ طرح ساماندهی حریم بقعه شیخ حیدر در جلسه هیئت دولت تصویب شد که این طرح شامل سه مرحله کلی تملک، مرمت و اجرا بود.
ـ دژ قهقهه مشگین شهر
دژ قهقهه در دهستان یافت از دهستان های بخش مرادلو و در نزدیک روستای
کنچوبه و قره آغاج بوده که در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان مشکین شهر
قرار دارد قهقهه از لحاظ لغوی به معنای آواز بلند در خنده و همچنین به
معنای آواز کبک می باشد.
این قلعه در تپه سنگی به ارتفاع تقریبی 1200 متر از سطح دریا و 300 متر از
زمین مجاور قرار دارد و با گذشت سالیان دراز هم اکنون نیز ورود به آن
تقریبا غیر ممکن بوده و فقط در شرایط جوی مناسب امکانپذیر است، سطح قلعه
حدود ۵ هکتار و اختلاف سطح در قلعه کمتر از ۳۰ متر است. تنها مسیر صعود به
قلعه از مسیر شمال شرقی است که پس از حدود یک ساعت پیمایش مسیر میتوان به
ورودی قلعه رسید. این ورودی، راهرویی با طاق جناقی است که از سنگ و آجر
ساخته شده و از آن به محوطه قلعه راه وجود دارد. زندان دژ در منتها الیه
قسمت شرقی قلعه واقع شده و راه ورودی آن حفرهای طبیعی است که در دل تخته
سنگی عظیم و قطور که با قراردادن سنگی دیگر در مقابل آن، همچون در، زندان
را محصور میکردند. تنها راه دستیابی به آب در قلعه قهقهه جمع آب های سطحی
حاصل از آب باران و بارش برف است که قلعه بانان و یا ساکنین جهت ذخیره سازی
آب حفرههائی در دل سنگ کنده اند که از آن جمله تعداد چهار مخزن در قسمت
شمال شرقی و تعداد ۱۱ آب انباردر قسمت غربی قلعه به جا مانده اند.
مرتفعترین قسمت قلعه قسمت جنوبی آن است آثاری در این قسمت دیده میشود
که حکایت از وجود یک ساختمان که هم اکنون با خاک یکسان شده است و به
احتمال قوی محل نگهبانان بوده چرا که از این قسمت اشراف کامل به قلعه و
درههای همجوار را داراست که با ملات گچ آهگ و آجر ساخته شده بوده است.
مهمترین زندانی قلعه قهقهه اسماعیل میرزا فرزند شاه تهماسب یکم صفوی است یا
بهعبارت دیگر شاه اسماعیل دوم است. از دیگر زندانیان قلعه خان احمد
گیلانی والی گیلان که در سال ۹۷۵ ق بر اثر شورش دستگیر و در زندان قهقهه
زندانی شد و شعر سروده و تسلیم شاه تهماسب کرد:
از گردش چرخ واژگون میگریم و از جور زمانه بین که چون میگریم
با قد خمیده چون صراحی شب و روز در قهقههام و لیک خون میگریم
و در جواب یکی از ادبای دربار مینویسد :
آن روز که کارت همگی قهقهه بود با رای تو رای سلطنت صد مهه بود
امروز در این قهقهه با گریه بساز کان قهقهه را نتیجه این قهقهه بود
در سال ۹۲۲ هجری قمری امیرخان ترکمان حاکم تبریز که به سلطان محمد صفوی
شوریده بود دستگیر و در زندان قهقهه زندانی شد و پادشاه صفوی آخرین خواسته
او را اجابت کرده و معشوقه اش بی نظیر را همراه وی روانه زندان کرد. مراد
پاشای رومی و احمد پاشا دو تن از سرداران نظامی عثمانی از دیگر زندانی قلعه
قهقهه میباشند. همچنین در سال ۹۶۹ ق سام میرزا را با دو پسر خردسالش به
دژ قهقهه فرستاد. سرانجام در سال (۹۷۴ ق) به دستور شاه تهماسب، سام میرزا
و پسرانش را به همراه پسران القاس میرزا که در آن دژ بودند، به قتل
رساندند. در سال ۱۰۱۸ هجری قمری در ۲۴ سال سلطنت شاه عباس زندانیان زندان
با استفاده از فرصت نگهبان را کشته و زندان را به تصرف خود در آورده و این
زندانیان که بیشتر از کردها و عثمانی ها بودند و بزرگ آنها مصطفی پاشا و
احمد پاشا و کورحسن بودند بمدت دو ماه زندان را در تصرف خود داشتند تا با
میانجیگری خواجه مقصود علی که با اعلام عفو و وعده شورش را خوابانید و قلعه
قهقهه را به تصرف خود درآورد.