گلپایگان شهری در استان اصفهان ایران است که در فاصله ۳۵۲ کیلومتری تهران و ۱۵۶کیلومتری شمال غربی اصفهان قرار دارد. سلسله کوههای مرکزی و رود قبله، که از کوههای اطراف گلپایگان سرچشمه میگیرد، از این شهر میگذرد و مابین شهرهای خوانسار، خمین و میمه جای گرفتهاست. گلپایگان شهری است با فرهنگ کهن، پرداخته همای دختر بهمن (سمره، چهره آزاد)، از سلسله کیانیان که دراصل نامش، وردپاتکان (سرزمین گلُ سرخ) بودهاست. این شهر که به شهر چهار اقلیم معروف است از شمال و غرب به کوههای پوشیده از برف از شرق به بیابان از جنوب به دشتها و باغها و از شمال شرقی به دشتهای پر رنگ و با پوشش گیاهی گسترده منتهی شدهاست. طبیعت این شهر یکی از بکرترین و بدیعترین مناظر طبیعی استان است.
نامگذاری گلپایگان از آمیختگی سه واژه (گل - پای - گان) بر پا شدهاست. نام نخست شهر، گردپاذگان بودهاست. (برهان قاطع، ۱۳۶۱، ذیل گلپایگان)، گروهی دیگر نام آغازین آن را گَرپادگان به معنی کوهپایه میدانند. «گَر» در زبان پارسی میانه به معنای کوه است. در واپسین روزهای ساسانیان و روزهای آغازین اسلام «گردپادگان» خوانده میشد و تازیکان معرب نموده «جرباذکان» نامیدهاند. (معجم البلدان یاقوت دیده شود). سپس از روی قاعده دیگری که آن نیز در زبانشناسی ایران معروف است، را و دال تبدیل به لام گشته و کلمه گارد مبدل بگال و سپس مبدل بگول و سپس مبدل به گل شده و بالاخره وردپاتکان و گلپایگان، شده یعنی شهر گلباد، و چنانکه گفتیم گلباد از نامهای معروف ایرانی بودهاست. (مقالههای کسروی ج ۱ صفحه ۱۲۲–۱۲۱) برخی گفتهاند در اصل «ورتپاتکان» به معنی شهر یا سرزمین ورتپات بوده که یکی از نامهای ایران نیز میباشد. سپس با گذشت زمان وردپاتکان، «وردپاذکان»، «گردپاذکان»، «گلپادگان» و سرانجام «گلپایگان» شدهاست. ورد، به معنی گل سرخ است و در نتیجه تغییراتی که از روی قواعد زبان شناختی در آن روی داده، واژه ورد تبدیل به «گل» شدهاست. پات از مصدر پاییدن، به معنی نگاهبانی کردن است و «وردپات» گل نگاهدار معنی میدهد. پات پس از مدتی «پاذ» و سرانجام دگرگون به «پای» شدهاست. واژه «کان» که سپس «گان» گردیده در آخر نام شهرها و آبادیهای بسیاری چون اردکان، زنگان، ارزنگان و ارزنکان… آمدهاست. بنابر روایت دیگری، نام قدیم گلپایگان «چهرزادگان» بودهاست. زیر مؤسس آن چهرزاد(هما) نام داشت.
جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهرستان گلپایگان یکی از شهرستانهای استان اصفهان در مرکز ایران است در سال ۱۳۸۵ برابر با ۸۲۶۰۱ نفر بودهاست. اکثریت مردم گلپایگان به زبان فارسی سخن میگویند.
آب و هوا
آب وهوای گلپایگان متغیر و دارای زمستانهای سرد با حداقل حرارت ۲۱- درجه و تابستانهای گرم و خشک است که حداکثر حرارت آن تا۵/۳۷+ درجه میرسد. بارندگی غالباً در زمستان و میزان آن حدود ۳۰۰ میلیمتر است. گلپایگان از مناطق کوهستانی است. دشت گلپایگان، وسیع و آب آن از رودخانه و قنات و چشمه و منابع آبهای زیرزمینی تأمین میگردد. کوهستانهای پوشیده از مراتع و رودخانههای منطقه چشمانداز طبیعی زیبایی به وجود میآورند. سلسله جبال مرکزی ایران از این شهرستان میگذرد.
نژاد
مردم این شهر از نژاد آریایی اصیل بوده و یکی از خالص ترین آریایی های ایران می باشند.این مردم از قوم ماد هستند و بر اساس تحقیقات فراوان مورخان و شباهت نام آترپادگان به گلپادگان به اثبات رسیده است که این مردم بازمانده ی آذری هایی هستند که واژگان کمتری وارد زبان آنها که همان زبان خوانساری بوده است شده است. پوشش محلی آنها نیز گواه این نظریه است.
دین و مذهب
مردم گلپایگان مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ اثنی عشری هستند. زبان و گویش گلپایگان آذری : در گلپایگان به جز عده محدودی از روستاهای منطقه که زبان خاص خودشان را دارند بیشتر مردم به زبانی شبیه به زبان خوانساری(زبان آذری باستان) است تکلم می کنند که البته دچار هجوم شدید کلمات فارسی ، لری و ترکی شده است.
ترکی آذری :در بسیاری از روستاها مانند ماکوله به زبان ترکی آذری سخن گفته می شود برخي از كلمه ها عبارت است از چُم به معني از كجا بدنم - نَم به معني نمي دانم . گویا شاه عباس برای محافظت از پایتخت که اصفهان بود از دست مهاجمان لر و کرد ،عده ای را از اران(جمهوری آذربایجان کنونی)و همدان به این منطقه (شامل گلپایگان ،خوانسار و فریدن) کوچانده است.
لری: در برخی روستاها مانند هنده مردم به زبان لری سخن می گویند که به دلیل مجاورت با استان لرستان است.
پیشینه زندگی در گلپایگان
پیشینه زندگی در گلپایگان این کهن شهر دوران کیانی، به دوران پارینه سنگی میانه و نو سنگی میرسد. این ادعا را همچون میتوان از سنگ نگارههایی که بیانگر اشیایی مانند چماق و تیر و کمان و کمند و کهنترین سازهای ایرانی است، اثبات کرد. زلزله هولناکی حدود ۷۰۰ سال پیش (۷۱۵ هجری/۱۳۱۶ میلادی) گلپایگان را به ویرانی کشید.
کشاورزی و دامداری
شهرستان گلپایگان یک قطب مهم کشاورزی و دامپروری کشور محسوب میشود. اراضی آن بالغ بر سی هزارهکتار (با بیش از دوازده هزار بهرهبردار) است که بیشتر به صورت اراضی زراعی میباشد. اکثریت مردم این شهرستان کشاورز و دامدار بوده و غیر مستقیم به عنوان شغل دوم به کشاورزی و دامداری اشتغال دارند غالب کشاورزی منطقه گندم و جو و علوفه حیوانات میباشد، ضمناً انگور گلپایگان نیز جزو محصولات باکیفیت بهشمار میرود. خاک منطقه برای کشت زعفران مناسب است که تا کنون اقدام جدی در این زمینه صورت نگرفتهاست. لبنیات شهرستان گلپایگان به واسطه رونق دامپروری در دشتهای حاصلخیز شهره عام و خاص است به ویژه ماست و دوغ گلپایگان که از دیر باز شهره است. از طرفی کباب گلپایگان نیز بسیار با کیفیت و معروف است. تعداد کبابیهای شهر گلپایگان به نسبت جمعیت بسیار بالاست چرا که گردشگران بسیار زیادی را از سراسر ایران جذب نمودهاست. مراسم عروسی قنات
مراسم عروسی قنات در گلپایگان در زمانهای دور برگزار میشدهاست. در روستاها وقتی آب قنات کم یا خشک میشد، برایش عروسی میگرفتند. این جشن هم اوایل بهار و تقریباً اواخر اسفند وقتی که اهالی دیگر از آمدن آب قنات ناامید میشدند صورت میگرفت.
منبت کاری و قالی بافی
صنایع دستی مهم گلپایگان قالی بافی، نمد بافی، گلیم بافی، منبت کاری، خطاطی، نقاشی… است. هنر منبت در دوران معاصر از فنون و نقوش متنوعی بهره گرفته و پیشینه فرهنگی، هنری و اقلیمی در این مناطق بارز و آشکار است. در اصفهان نقش بومی و هویت ملی شامل طرحهای صفوی و قاجاری و نیز به تبع توریستی بودن آن، تأثیر جهانگردان در طول زمان انکارناپذیر است. در جوار آن، عناصر ریزنقش گلپایگان با استفاده از عناصر محلی، نقوش ساده و گیاهان استیلیزه شده بر زمینه بافتدار و گلها با طراحی قاجاری و ابزاری ساده منبت شدهاند.
آثار تاریخی گلپایگان بنای سیدالاسادات، ارگ تاریخی گوگد، امامزاده هفده تن، ناصربن علی، مسجد حجتالاسلام، گنبد بابا مصری، مسجد جامع سراوان، کاروانسرای جلودار (در جاده قدیم اصفهان)، کاروانسرای دُّر، شهر مخروبه آذرآباد، امامزاده ابوالفتوح وانشان، گوشه، باب شیخ، دره شهیدان، صالح پیغمبر، امامزاده عمران بن علی، ظرف آنشدان نقرهای، قلعه ادیب (پشت بارو). از دیوار بارو که نشان از هویت باستانی گلپایگان است، متأسفانه امروز تنها قسمتهای اندکی باقی است.
۱ـ قسمتی از دیوار و یک برج مخروبه واقع در صحرای عرب، در کنار پل جدید رودخانه
۲ـ قسمتی کوتاه که ارتفاع آنرا برای همگونی با دیوار ساختمانهای مجاور کم کردهاند، (واقع در پشت مسجد عمو کرم)
۳ـ قسمت از دیوار و دو برج واقع در صحرای پُشته که یکی از برجهای آن به عنوان دیوار منزل مورد استفاده قرار گرفته و تا حد ممکن کوتاه شدهاست.
قلعه باقرخان: باقرخان از سواران دلیر و سرکرده فوج گلپایگان بود و قلعه وی (قلعه باقرخان) در شمال شرقی شهر و در دشت باباعبدالله بنا شده بود و در جنگها مورد استفاده قرار میگرفت. اکنون اطراف قلعه مزبور کشت و زرع میشود اما هنوز آثار آن پابرجا است. دیگر قلعههای شهر عبارتند از:
قلعه ادیب (پشت بارو)، قلعه قدسی، قلعه سر رباطان (سلواتون)، قلعه اسفنجه، قلعه گبری، قلعه رکابدار، قلعه اختخوان، قلعه حسن فلک، قلعه حسنآباد، قلعه وداغ (تپه تاریخی و دیدنی روستای وداغ که در زیر آن تمام امکانات زندگی پیشینیان شامل حمام و سرداب با استفاده از اصول معماری حیرتانگیز بنا شده بود)، رُوخونه (رودخانه قبله)، باغ برج علی اکبری، خانه میثمی، خانه معظمیها و خانه شجاع نظام در سر رباطان، خانه تاریخی یوسفی: خانه تاریخی یوسفی ورزنه از آثار به یادگارمانده از دوره قاجاراست. خانه مزبور که با شماره ۱۹۰۴۵ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، حدود ۲۰۰۰ مترمربع مساحت دارد و از مصالح آجر و خشت وگل ساخته شده و شامل یک شاهنشین و اتاقهای تو درتو است. در ورزنه (از آثار دوران قاجار) و…
خانه تاریخی یوسفی ورزنه از آثار به یادگارمانده از دوره قاجاراست. خانه مزبور که با شماره ۱۹۰۴۵ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، حدود ۲۰۰۰ مترمربع مساحت دارد و از مصالح آجر و خشت وگل ساخته شده و شامل یک شاهنشین و اتاقهای تو درتو است. تخریب حمام حاجی و تپه ۷ هزار ساله لهرامش در سالهای گذشته آثار بسیار زیادی از این شهر به بهانههای گوناگون تخریب شد مانند حمام حاجی که به شماره ۱۴۴۲۶ در ۱۶ اسفندماه سال ۸۴ در فهرست آثار ملی ثبت شده بود در زمستان ۸۹ تخریب شد. تپه لهرامش نیز که ۷ هزار ساله بوده و به دوره میان سنگی تعلق دارد و هجده ماه بیشتر از ثبت ملی آن نمیگذشت به دلیل حفاظت نشدن تخریب شد. کبوتر خانهها، بناهای خشتی بزرگی هستند که توسط کشاورزان بنا میشدهاند تا کبوترها در آن زندگی کنند. معمولاً فضولات کبوترها به عنوان کود جمعآوری شده و مورد استفاده کشاورزان قرار میگرفت.