قرار است یک بازرس از یک مدرسه دیدن کند و سطح کلاس ها را ارزیابی نماید. این بازرس می تواند هر سئوالی با هر درجه از سختی یا آسانی، مرتبط با درس و مفاهیم مندرج در کتاب هایشان، بپرسد. تنها گزینه ای که در اختیار معلم کلاس است، این است که او مشخص می کند چه کسی پاسخ دهد.
در یکی از کلاسها، یکی از معلمان باهوش ترفندی را به کار می برد و با هماهنگی قبلی با دانش آموزان کلاسش، بهترین نمود را در برابر بازرس از آن کلاس ارائه می نماید و عنوان کلاس نمونه را به خودش اختصاص می دهد. آیا می توانید حدس بزنید چه هماهنگی بین دانش آموزان و معلمشان انجام گرفته است؟
معلم و دانش آموزان قرار می گذارند هر سوالی که بازرس پرسید، همه دستشان را برای جواب دادن، بالا ببرند، البته با رعایت اینکه کسانی که جواب را می دانند، دست چپشان را بالا ببرند و کسانی که پاسخ را نمی دانند، دست راستشان را.
به این ترتیب هم به نظر می رسد که همه کلاس جواب را می دانند و سطح کلاس بالاست! و هم معلم با خیالی آسوده می تواند از بین کسانی که واقعا جواب را می دانند، یکی را انتخاب نماید.