زندگی نامه:
نیکولا تسلا در دهم ژوئیه سال ۱۸۵۶ در روستای سمیلجان، امپراتوری اتریش (کرواسی کنونی) زاده شد. پدر او، میلوتین تسلا (به انگلیسی: Milutin Tesla)، یک کشیش ارتدوکس بود. مادر تسلا، دوکا تسلا (نام خانوادگی اصلیش Mandić) که پدر وی نیز یک کشیش ارتدوکس بود، در ساخت لوازمآلات خانگی، تجهیزات مکانیکی و به خاطر سپردن اشعار حماسی صربستانی استعداد داشت. دوکا هیچگاه از تحصیلات رسمی برخوردار نشده بود. تسلا حافظهٔ هویدا و تواناییهای خلاقانه خود را مدیون صفات ژنتیکی و تأثیرات رفتاری مادرش میدانست.
ارتباط با ادیسون:
تسلا نخست در ۱۸۸۴ وارد آمریکا گردید و در ۳۰ ژوئیه ۱۸۹۱ به تابعیت رسمی ایالات متحده آمریکا درآمد. وی نخست مدتی در نیویورک زندگی کرد، و برای توماس ادیسون کارهای مهندسی انجام میداد. او در ابتدا مسئول شد تا طرح جریان مستقیم ادیسون را که ایرادات فراوانی داشت اصلاح کند. در ادامه طرح جریان غیرمستقیم خود را با ادیسون مطرح کرد ولی با مخالفت ادیسون روبرو شد. ادیسون به او پیشنهاد مبلغی را برای پاداش اصلاح طرح جریان مستقیم داد ولی زمانی که اصلاحات را به ادیسون نشان داد و خواهان دریافت پاداش گردید ادیسون زیر حرفش زد و لذا او شرکت ادیسون را ترک کرد.
تسلا نیز مانند مخترعان دیگری که جهان را تغییر دادند، فردی بصیر و ژرف اندیش بود و وقتی توانست این بینش را به سایر پیشگامان علم نیز منتقل کند، کم کم کارش گرفت و پیشرفت کرد. در سال 1893 میلادی، تسلا توانست با ارائه تئوری جریان نامتناوب (AC)، طرح پیشنهادی جریان مستقیم (DC) که ازسوی توماس ادیسون را که برای روشنایی بنای یادبود نمایشگاه جهانی کلمبیا در شهر شیکاگو ارائه شده بود، شکست دهد.
این اتفاق نه تنها این رویداد جهانی را به نقطه عطفی در «جنگ جریان ها» بدل کرد بلکه باعث شد تا تسلا بتواند بزرگترین رویاهایش نظیر رویای کودکی اش برای مهار نیروی آبشار نیاگارا، محقق کند.
حتی پس از آنکه تسلا توانست در قرارداد آبشار نیاگارا پیروز شود، گرچه اکثر حامیان وی، نسبت به عملکرد موفق ماشین های هیدرولیک تسلا تردید داشتند اما تسلا هیچ تردیدی در این باره نداشت. در نهایت، در نیمه شب 16 نوامبر 1896 که سوئیچ ژنراتور برق هیدرولیک زده شد، 34 کیلومتر آن طرف تر یعنی در شهر بوفالوی ایالت نیویورک چراغ ها روشن شد. طی تنها چند سال، برد پست برق نیاگارا تا 644 کیلومتر آن طرف تر یعنی تا شهر نیویورک افزایش یافت و بدین ترتیب رویای نوجوانی تسلا محقق شد.
تسلا همچنین طرح کنترل یا دست کم کاتالیز هوا از طریق جریان الکتریسیته را نیز ارائه کرد. وی در این طرح انتقال جهانی برق و از رطیق آن انتقال اطلاعات را ارائه کرد که این طرح تسلا در حقیقت نمونه اولیه سیستم ارتباط بی سیم جهانی بود. وی در توجیه طرح خود به موسسه مالی اعتباری جی.پی. مورگان گفته بود که وقتی ارتباط بی سیم در سراسر جهان پیاده سازی و برقرار شود، زمین به یک مغز بزرگ تبدیل خواهد شد که می تواند در هر نقطه از آن پاسخگو باشد.
اختراعات:
اشعه مرگ: البته از تمامی این بحث ها گذشته، نباید از کنار طرح «پرتو مرگ تسلا» نیز به سادگی عبور کرد. اشعه مرگ یا اشعه صلح، در واقع سلاحی بود که می توانست هر هواپیمایی را از فاصله صدها مایلی در آسمان سرنگون کرده یا روز هر پیاده نظامی را از کیلومترها دورتر جهنمی کند.
نور: بدیهی است که نور اختراع تسلا و در واقع اختراع هیچکس نیست؛ اما تسلا بود که اختراع کرد چگونه نور تحت کنترل قرار گرفته و توزیع شود. تسلا چهل سال پیش از تولید صنعتی لامپهای فلورسنت آنها را ساخته بود و در کارگاهش استفاده میکرد. تسلا در یک نمایشگاه لولههای شیشهای را به شکل حروف اول نام دانشمندان بزرگ خم کرد و در واقع اولین لامپهای نئون را ساخت.
پرتوهای ایکس: پرتوهای یونیزه کننده و امواج الکترومغناطیس در پایان قرن ۱۹ مورد مطالعه قرار گرفتند ولی تسلا در این مورد مطالعات بسیار زیادی انجام داده است. هر چیزی، از عکسبرداری اشعه ایکس در تخقیقات پیشرفته تا عکسبرداری پزشکی، به نوعی حاصل تحقیقات او به حساب میآید.
رادیو: اختراع رادیو به نام گاگلیلمو مارکنی ایتالیایی ثبت شده و امروزه همه او را به عنوان مخترع این وسیله میشناسند، در حالی که در سال ۱۹۴۳ دادگاه عالی آمریکا به دلیل اینکه تسلا سالها پیش رادیو را اختراع کرده بود، حق اختراع مارکنی را باطل کرد!
لیزر: اختراع لیزر توسط تسلا نمونه بارز استفاده از فکر یک انسان بصورت توامان برای مقاصد انسانی و شیطانی است. از سویی لیزر به عنوان یک ابزار جراحی و استفاده در بسیاری از دستگاههای دیجیتال در خدمت بشریت قرار دارد و از سوی دیگر به عنوان اشعه مرگبار در اسلحههای لیزری به کار گرفته میشود و از هر دو سو نیز به سرعت در حال گسترش است!
روباتیک: فکر خلاق و علمی تسلا او را به این ایده رساند که موجودات زنده را صرفا با محرکهای بیرونی هدایت کند. او گفت: من با هرچه که در اندیشه و عمل خودم است زندگی میکنم و کارهای روزانه را انجام میدهم. برای این که با رضایت کامل فقط به محرکهای بیرونی پاسخ دهم لازم است یک آدم آهنی باشم! بر همین اساس ایده ربات متولد شد.
موارد ویژه:
تسلا از مخالفین نظریه نسبیت آلبرت انشتین بود.
او از اختلال وسواسی جبری رنج میبرد، و به کبوترهای پارک مرکزی نیویورک علاقه وافری داشت. او هرگز ازدواج نکرد و با مارک تواین دوستی نزدیکی داشت، و به گیاهخواری نیز علاقه داشت.
او با اینکه به ثروت دست یافت اما تمام آن را صرف پژوهش علمی کرد، و در فقر و بدهکاری در نیویورک در یک اتاق در یک هتل درگذشت. تسلا عقیده داشت که میتوان الکتریسیته را به صورت بیسیم انتقال داد و در این راه سعی بسیار کرد اما موفق نشد.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون: