زندگی نامه:
ریچارد فیلیپس فاینمن (به انگلیسی: Richard Phillips Feynman) (زاده ۱۱ مه ۱۹۱۸، نیویورک - درگذشته ۱۵ فوریه ۱۹۸۸، کالیفرنیا) از تأثیرگذارترین فیزیکدانهای آمریکایی قرن بیستم بود. او در گسترش نظریه الکترودینامیک کوانتومی سهم مهمی داشت و از دانشمندان پروژه منهتن، پروژهای که به ساخت نخستین بمب اتمی انجامید بود. بعدها او یکی از اعضای کمیسیون راجرز بود که از سوی رییس جمهور ایالات متحده وظیفه بررسی واقعهٔ انفجار فضاپیمای چلنجر را بر عهده داشت. در سال ۱۹۶۵، فاینمن به دلیل پژوهشهایش در زمینه الکترودینامیک کوانتومی، جایزه نوبل فیزیک را به همراه جولیان شووینگر و سینایترو تومونوجا دریافت کرد.
علاوه بر اینها، فاینمن مدرسی تأثیرگذار و نوازندهٔ غیرحرفهای بانگو بود و از بسیاری جهات فردی خاص و آزاداندیش بهشمار میآمد. فاینمن یک مبلغ مشتاق علم بود. در سال ۱۹۵۹ او در سخنرانی مشهور و نوآورانه خود در انجمن فیزیک آمریکا با عنوان «آن پایین فضای بسیاری هست» به بررسی ایدههای که اکنون با نام فناوری نانو شناخته میشوند پرداخت و چشمانداز شگفتانگیزی را که این ایدهها ترسیم میکردند را بررسی کرد.
فاینمن در دوران حیاتش به یکی از مشهورترین دانشمندان جهان تبدیل شد. در سال ۱۹۹۹، در یک نظرخواهی از ۱۳۰ فیزیکدان مطرح از کشورهای مختلف توسط نشریه بریتانیایی "Physics World"، فاینمن به عنوان یکی از ده فیزیکدان برتر تمام اعصار انتخاب شد.
او همچنین وی به دلیل ماجراجوییهای فراوانش که در کتابهای «حتماً شوخی میکنید آقای فاینمن؟» و «چه اهمیتی میدهید دیگران چه فکری میکنند؟» به تفصیل راجع به آنها صحبت شده، مشهور است.
تحصیلات:
فاینمن در دبیرستان فار راکاوی تحصیل میکرد. دو برنده جایزه نوبل دیگر، برتون ریکتر و باروخ ساموئل بلومبرگ هم از فارغالتحصیلان همین دبیرستان بودهاند. در دبیرستان، ضریب هوشی وی را بر اساس یک آزمون نامشخص ۱۲۳ تخمین زده شده بود. او وقتی به ۱۵ سالگی رسید مثلثات، هندسه تحلیلی، دیفرانسیل و انتگرال و حد مجموع را از بر بود. او برای پذیرش در دانشگاه کلمبیا اقدام کرده بود، اما به دلیل سهمیه محدودی که برای یهودیان وجود داشت پذیرفته نشده بود.
به جای کلمبیا او به امآیتی رفت و آنجا به انجمن برادری فی بتا دلتا پیوست. در دوران کارشناسی، فاینمن دو مقاله در مجلهٔ Physical Review منتشر کرد. او یکی از آنها با عنوان «پراکندگی پرتوهای کیهانی به وسیلهٔ ستارگان یک کهکشان» را با همکاری مانوئل والاراتا نوشته بود:
« والاراتا دانشجویانش را در یک وضعیت استاد-شاگردی قرار میداد: نام دانشمند ارشد باید اول بیاید. فاینمن چند سال بعد انتقامش را از او گرفت، وقتی که هایزنبرگ کتابش در مورد پرتوهای کیهانی را با این جمله تمام کرد: «انتظار نمیرود که این اثر مشاهده شود (بر مبنای کار والاراتا و فاینمن)» وقتی که فاینمن دوباره والاراتا را دید با سرخوشی از او پرسید که آیا به کتاب هایزنبرگ نگاهی انداخته است.
والاراتا دلیل لبخند عریض و طویل فاینمن را میدانست: «بله، ظاهراً تو حرف آخر را در مورد پرتوهای کیهانی میزنی!»
مقالهٔ دیگر فاینمن، تز سال آخرش دربارهٔ «نیروهای میان مولکولها» بود. این مقاله بر مبنای ایدهای از جان سی اسلتر بود. اسلیتر به قدر کافی از تز فاینمن راضی بود که آن را در ژورنالی منتشر کرد. امروزه موضوع رسالهٔ فاینمن با نام قضیهٔ هلمان-فاینمن شناخته میشود.
او در سال ۱۹۳۹ مدرک کارشناسیاش را از امآیتی گرفت. در همین سال، او برنده بورسیه پاتنام شد. در آزمونهای ورودی تحصیلات تکمیلی دانشگاه پرینستون فاینمن در فیزیک نمرهٔ کامل گرفت که بیسابقه بود و نمرهٔ ریاضیاش هم بسیار بالا بود؛ اما نمرهاش در تاریخ و انگلیسی تعریفی نداشت. رئیس دپارتمان فیزیک پرینستون(هنری د ولف اسمیث) اما نگرانی دیگری داشت. در نامهای به فیلیپ ام مورس او این چنین نوشته بود: «آیا فاینمن یهودی است؟ ما هیج قانون مشخصی بر علیه یهودیان نداریم اما تمایل داریم که جمعیت نسبی آنها را در دپارتمانمان به طرز معقولی پایین نگه داریم.» مورس تایید کرد که فاینمن در واقع یهودی است اما به اسمیث اطمینان داد که: «به هر حال، قیافه و رفتار فاینمن هیچ اثری از این ویژگیاش ندارد.»
پروژه منهتن:
در سال ۱۹۴۱، در حالی که آتش جنگ جهانی دوم در اروپا شعلهور شده بود، فاینمن در ایالات متحدهٔ فارغ از جنگ تابستانی را در مرکز تسلیحاتی فرانکفورد در پنسیلوانیا به کار بر روی مسائل مربوط به پرتاب موشکهای بالستیک گذراند.
پس از حمله به پرل هاربر که ایالات متحده وارد جنگ شد، او توسط رابرت آر ویلسون استخدام شد. در این زمان ویلسون در پروژهای که بعداً به پروژه منهتن تبدیل شد مشغول کار بر روی روشهای تولید اورانیوم غنیشده برای بمب اتمی بود. تیم ویلسون در پرینستون مشغول کار بر روی دستگاهی به نام ایزوترون بودند؛ دستگاهی که با کمک نیروی الکترومغناطیس اورانیوم-۲۳۵ را از اورانیوم-۲۳۸ جدا میکرد. در همین حال تیم ارنست ارلاندو لارنس مشغول توسعهٔ کالوترون بود که همین کار را با شیوهای متفاوت انجام میداد. در تئوری، ایزوترون چندین مرتبه از کالوترون بهینهتر بود اما تلاش فاینمن و پائول الوم برای اثبات این که در عمل هم همینطور است راه به جایی نمیبرد. سرانجام، به پیشنهاد لارنس توسعهٔ ایزوترون نیمهکاره رها شد.
در این زمان (اوایل ۱۹۴۳) رابرت اوپنهایمر مشغول برپاسازی آزمایشگاه لوس آلامس بود؛ آزمایشگاهی سری در تختتپهای دورافتاده در نیومکزیکو که بنا بود بمب اتمی در آنجا طراحی و ساخته شود. تیم ویلسون در پرینستون پیشنهادی مبنی برای همکاری در این پروژه دریافت کرد. ویلسون بعدها این رویداد را اینگونه به خاطر میآورد: «مثل یک گروهان از سربازان، همهمان با هم برای رفتن به لوس آلاموس ثبت نام کردیم.» مثل بسیاری از فیزیکدانان جوان، فاینمن خیلی زود مجذوب کاریزمای اوپنهایمر شد؛ اوپنهایمری که از شیکاگو با تلفن راه دور با فاینمن تماس گرفت تا بگوید که برای آرلین بیمارستانی در البوکرکی پیدا کرده است. فاینمن از جملهٔ نخستین کسانی بود که عازم نیومکزیکو شد. در ۲۸ مارس ۱۹۴۳، او همراه با آرلین که راهآهن برایش ویلچری فراهم کرده بود با قطار به مقصد نیومکزیکو حرکت کردند.
در لس آلاموس، فاینمن به بخش تئوری (T) که توسط هانس بیته اداره میشد پیوست. بیته تحت تاثیر مهارت فاینمن قرار گرفت و او را یک سرپرست گروه کرد. بیته و فاینمن فرمول بیته–فاینمن را برای محاسبهٔ انرژی آزاد شدهٔ حاصل از یک بمب اتمی شکافتی توسعه دادند. فرمول آنها بر مبنای کارهای رابرت سربر به دست آمده بود. به عنوان یک فیزیکدان تازهوارد، نقش فاینمن در پروژهٔ منهتن مرکزی نبود. او در بخش تئوری، سرپرست گروهی محاسباتی متشکل از رایانههای انسانی بود.
به همراه استنلی فرانکل و نیکولاس متروپلیس، او در برپاسازی سیستمی مبتنی بر استفاده از کارتهای پانچِ آیبیام برای محاسبات همکاری داشت. کارهای دیگر او در لس آلاموس شامل محاسبهٔ معادلات نوترون برای یک رآکتورِ هستهایِ کوچک به نام «Water Boiler» (به معنای دیگ بخار) بود. هدف این رآکتور، اندازهگیری میزان نزدیکی یک توده از مواد هستهای به حالت بحرانی بود. برای تکمیل کارش روی این رآکتور، فاینمن به آزمایشگاه ملی اوک ریج فرستاده شد و در آنجا مهندسان را برای طراحی روندهای ایمنی برای ذخیرهٔ مواد پرتوزا یاری کرد. این روندها باید از وقوع انفجار بحرانی جلوگیری میکردند، به ویژه در مواقعی که اورانیوم غنیشده با آب تماس پیدا میکرد که میتوانست به عنوان یک آرامکننده نوترون عمل کند. فاینمن همچنین مسئول محاسبات مربوط به طرح بمب اورانیومی دوگانه بود که در نهایت معلوم شد ساختش ناممکن است.
موارد ویژه:
فاینمن در سالهای آخر عمرش از دو سرطان نادر رنج میبرد: لیپوسارکما و بیماری والندشتروم. بعد از یک عمل جراحی کوتاه برای درمان بیماری والندشتروم، او در ۱۵ فوریه ۱۹۸۸ در سن ۶۹ سالگی در مرکز پزشکی یو سی ال ای در گذشت. آخرین کلمات او این بود: «از این که دو بار بمیرم متنفرم، خیلی کسلکننده است.»
لیست دیوانه ترین دانشمندان جهان که توسط نشریه ای علمی منتشر شده است به معرفی 10 نفر از نابغه های تاریخ بشر می پردازد که در عین ارائه ابداعاتی که حیات بشر را متحول کرده اند از خصوصیات رفتاری عجیبی نیز برخوردار بوده اند. ریچارد فین مان یکی از این دانشمندان بوده است.
فاینمن به موسیقی و طبیعت علاقه بسیاری داشت و موفق به رمزگشایی خط هیروگلیف مایانها(خط تصویری) شده بود.