رستم که بود و چگونه کشته شد

0
رستم که بود و چگونه کشته شد
رستم، پهلوان شاهنامه، برای سربلندی ایران ‌جنگید و در واقعه‌ای تراژیک، فرزندش سهراب را کشت و سرانجام به دست نابرادری‌اش کشته شد.

رستم، مشهورترین شخصیت اسطوره‌ای در شاهنامه فردوسی است. او حاصل پیوند زال و رودابه و نبیره گرشاسپ است.
رستم پهلوان نام‌دار عصر خود، عناصر دلاوری و خرد را با هم در وجود خود داشت. زیبایی و شکوه حماسه در بخش اساطیری شاهنامه،
به عظمت و جذابیت شخصیت رستم گره خورده است. همراه ما باشید تا در ادامه این مطلب نیم‌نگاهی به پاسخ این پرسش بیندازیم
که رستم که بود و زندگی نامه رستم، این اسطوره ایرانی را مرور کنیم.

رستم کیست؟

رستم که پهلوان ایرانی شاهنامه است، در دوره پیشدادیان می‌زیست. او در دوره زندگی خود جنگ‌های زیادی را برای ایرانیان به پیروزی ختم کرد. رستم در شاهنامه نماد قدرت و خردورزی است. او در هفت‌خوان‌هایی که از سر می‌گذراند، مورد آزمون قرار می‌گیرد و در همه آن‌ها پیروز می‌شود. مهم‌ترین منبع برای تحقیق در شخصیت و زندگینامه رستم، شاهنامه فردوسی است. طبق منابع اساطیری، رستم مردی کامل و متعالی است. شخصیت او در اساطیر ایران فراتر از یک انسان معمولی نیست. او فردی است که هم نیرومند است و بازوی قوی دارد و هم صاحب اندیشه و خرد است؛ رفتارهای رستم در شاهنامه را می‌توان با افکار یک انسان کامل سنجید و توجیه کرد.


زندگی نامه رستم

در شاهنامه فردوسی، زال، پسر سام، عاشق رودابه (دختر مهراب کابلی) شد و او را به همسری گرفت. حاصل این ازدواج فرزند پسری با نام رستم بود. به گفته شاهنامه فردوسی، وزن رستم در هنگام تولد از وزن یک کودک طبیعی بیشتر بود و رودابه برای زایمان با مشکل مواجه شد. به تدبیر سیمرغ، پهلوی رودابه را شکافتند و رستم به دنیا آمد. نگاهی به سابقه این نوع زایمان نشان می‌دهد که برخلاف اینکه بسیاری اولین عمل سزارین را به مادر سزار نسبت داده‌اند، اولین نوع سزارین در اساطیر ایران به نام رودابه ثبت شده است.


در شاهنامه اشاره‌ خاصی به دوره کودکی رستم نشده است. تنها چیزی که از کودکی رستم در شاهنامه آمده است، داستان‌هایی است که درباره کشتن فیل زال توسط رستم ذکر شده و داستان به البرزکوه رفتن کیقباد و آوردن او توسط رستم و پیدا کردن و تربیت رخش است.

رستم بزرگ‌ترین پهلوان شاهنامه و جنگاوری بی‌بدیل است که اولین نبرد او در سپاه کیقباد در رویارویی با افراسیاب رقم خورد. نام رستم پس از این نبرد بود که بین جنگجویان پیچید و شهرت او در جنگاوری از همین زمان آغاز شد. رستم در طول زندگی خود نبردهای زیادی انجام داد که تراژدیک‌ترین آن‌ها نبرد با سهراب بود. در شاهنامه فردوسی، رستم حدود ۶۰۰ سال عمر می‌کند و باز هم با مرگ طبیعی از بین نمی‌رود؛ بلکه نابرادری‌اش او را به قتل می‌رساند

رستم در شاهنامه

بهترین منبع برای مطالعه داستان‌های رستم، کتاب شاهنامه است. فردوسی داستان‌های رستم و دیگر شخصیت‌های پیشدادی را از منابع پیش از خود گرفته و در کتاب شاهنامه آورده است. در منابع تاریخی آمده که فردوسی داستان‌های رستم را از کتابی به نام «سکیسران» گرفته است. این کتاب که با نام «سران سیستان» هم نامیده می‌شد، از بین رفته و هیچ اثری از آن نمانده است. طبق منابع تاریخی، ابن مقفع کتابی را از زبان فارسی به عربی ترجمه کرد که تمامی داستان‌های رستم در آن آمده است. ممکن است داستان‌های رستم توسط نقالان و کسانی که داستان‌های شفاهی را بازگو می‌کردند، از منطقه‌ای به منطقه دیگر رفته و افرادی آن را مکتوب کرده باشند.

هفت خوان رستم

رستم شخصیت اصلی بخش اساطیری شاهنامه فردوسی است. شخصیت او در شاهنامه فردوسی شباهت زیادی به شخصیت گرشاسب در اوستای زرتشت دارد. رستم در شاهنامه به خونخواهی نریمان برمی‌خیزد یا با افراسیاب نبرد می‌کند و کیقباد را که به اسارت در کوه البرز است، آزاد می‌کند و به ایران بازمی‌گرداند. او در سفری که برای بازگرداندن کیکاووس به تخت ایران، در پیش می‌گیرد با هفت خطر رودرو می‌شود که «هفت‌خوان» نامیده می‌شوند. در این سفر او با هفت خوان شیر، چشمه، اژدها، زن جادو، اولاد دیو، ارژنگ دیو و دیو سپید روبه‌رو می‌شود و با همه آن‌ها می‌جنگد و به پیروزی می‌رسد. رستم این هفت خوان، را برای نجات ایران و کیکاووس گذراند.

جنگ با توران و به همسری گرفتن تهمینه

رستم در شاهنامه با هفت پهلوان سپاه افراسیاب روبه‌رو می‌شود و آن‌ها را شکست می‌دهد. داستان دیگر رستم، سفر به شهر سمنگان و آشنایی با تهمینه و به همسری گرفتن او است. حاصل ازدواج رستم با تهمینه، فرزندی با نام سهراب بود که با توطئه اطرافیان رستم و غفلت خود او از شناخت فرزندش و با دخالت تقدیر، او را از بین برد.

رستم بار دیگر در داستان سیاوش خود را نشان می‌دهد. سیاوش، پسر کیکاووس، بعد از تولد برای تربیت به دست رستم سپرده می‌شود.
با پیش آمدن داستان سودابه و تهمتی که به سیاوش زد، سیاوش وطنش را ترک کرد و به نزد افراسیاب در توران زمین رفت. سیاوش در توران زمین با توطئه گرسیوز و افراسیاب به قتل رسید. رستم که سیاوش را چون فرزند خود دوست داشت، کمر به انتقام او بست و از خشم به سراغ سودابه رفت و او را کشت.
رستم سوگند خورد تا انتقام سیاوش را نگیرد، سلاح بر زمین ننهد. او سپاهش را آماده کرد و به جنگ افراسیاب رفت و شکست سختی به او وارد کرد؛
اما افراسیاب از چنگ او گریخت. توران به دست رستم افتاد و او گنجینه‌های افراسیاب را بین سپاهیانش تقسیم کرد.
رستم بر تخت افراسیاب نشست و بر توران فرمان راند. او در این مدت به‌دنبال افراسیاب گشت؛ اما موقعیت کشتن او را نیافت و در زمان پادشاهی کیخسرو
به ایران بازگشت و با روی کار آمدن کیخسرو، مشاور او شد.

رستم و نجات بیژن

رستم در شاهنامه با اکوان دیو جنگید و او را از پای درآورد. بعد از آن، داستان بیژن و منیژه در شاهنامه پیش ‌آمد و بیژن در چاه توران زندانی شد. در این داستان، رستم در لباس بازرگان، به توران زمین می‌رود و بیژن را از چاه بیرون آورده و او را نجات می‌دهد.

رزم رستم و اسفندیار

داستان رزم رستم و اسفندیار از دیگر داستان‌هایی است که رستم در آن حضور دارد. اسفندیار در این داستان شخصیتی خام و جوان است
که در مقابل رستم که در این زمان به پیری رسیده و پر از تجربه است، قرار می‌گیرد. اسفندیار به فرمان گشتاسب به جنگ رستم آمده بود
تا با شرط شکست رستم، جانشین پدر شود. اسفندیار به هوای دست یافتن به تاج و تخت پدر در مقابل رستم صف آرایی کرد. رستم با تدبیر زال و همراهی سیمرغ،
بعد از چندبار نبرد با اسفندیار رویین تن، سرانجام او را شکست داد. در اوستا به گشتاسب اشاره شده است؛ اما سخنی از رستم و جنگ میان او و اسفندیار دیده نمی‌شود.
علت این است که اوستا در سرزمین غرب ایران شکل گرفته و داستان‌های مربوط به پیشدادیان تا منوچهر به شرق ایران تعلق داشته و مربوط به سرزمین ماورالنهر و سیستان بوده است. 


پایان کار رستم

آخرین داستان رستم در شاهنامه مربوط به پایان کار او است که به دست نابرادری‌اش کشته می‌شود.

رستم چگونه کشته شد؟

داستان کشته شدن رستم در شاهنامه و چگونگی مرگ بزرگ‌ترین پهلوان اساطیر ایران، داستانی بسیار تلخ است. زال کنیزی داشت که آن را از بین رامشگران برگزیده بود. او پسری زیبا برای زال به دنیا آورد که نامش را شغاد نهادند؛ اما طالع‌بینان سرنوشت خوبی در طالع او ندیدند و به زال گفتند که این کودک، همان کسی است که خاندان زال را تباه می‌کند.

شغاد بزرگ شد و از جانب زال به نزد شاه کابل رفت. شاه کابل دخترش را به او داد و او را صاحب مال و منال بسیار کرد. شاه کابل امید داشت که با محبت به شغاد، از چنگ مالیات بگریزد؛ اما رستم این بهانه‌ها را نپذیرفت و هر سال سر موعد مالیات را از او می‌خواست.

شاه کابل دریافت مالیات توسط رستم را به شغاد گفت. آن دو با هم سیاستی اندیشیدند تا از دست رستم خلاص شوند. شاه کابل حیله‌ای اندیشید تا شغاد از نزد او بگریزد
و به رستم پناه ببرد و رستم را وادار به جنگ با کابل کند. شغاد به نزد رستم رفت و از شاه کابل گله کرد و رستم را به خشم آورد. شاه کابل در غیاب شغاد،
در شکارگاه صد چاه حفر و چاه‌ها را از نیزه پر کرد و روی آن‌ها را پوشاند. رستم به کابل رفت و شاه کابل به پیشواز او رفت و از او عذرخواهی کرد؛
رستم نیز او را عفو کرد. در ادامه شاه مهمانی تدارک دید و در آن، از شکارگاهی برای رستم گفت که بسیار جذاب بود، او رستم را به طمع دیدن شکارگاه و شکار انداخت.

رستم به شکارگاه رفت. رخش بوی خاک تازه را حس کرد و از حرکت ایستاد. وقتی رخش به میانه دو چاه رسید، تعادلش را از دست داد و در یکی از چاه‌ها سقوط کرد. نیزه‌های داخل چاه، پهلوی رستم و رخش را پاره کردند. رستم خود را به زحمت به بالای چاه رساند و چون شغاد را دید، فهمید که نیرنگ او بود با کمانش تیری به‌سمت شغاد انداخت. شغاد به پشت چناری خزید، رستم با تیر او را به درخت دوخت؛ اما دیگر توان نداشت. رستم روی به آسمان کرد، خدای را سپاس گفت و دیده بر جهان بست.

خبر مرگ رستم به بارگاه زال رسید و او فرامرز فرزند رستم را به دادخواهی پدر به کابل فرستاد. او جسم رستم را در تابوت گذاشت و آن را به مشک و عنبر آغشته کرد و به یکی از باغ‌های زابل برد و در آنجا دفن کرد. سپس به کابل رفت، شاه کابل را کشت و آنجا را با خاک یکسان کرد. مردم سیستان بسیار بر تابوت رستم گریستند و تا یک سال عزادار او بودند.


رستم از شخصیت‌های اساطیری شاهنامه است. او بزرگ‌ترین و دلیرترین پهلوان ایرانی شاهنامه است. با اینکه زندگی و جنگ‌های این پهلوان بزرگ با اسطوره پیوند خورده است،
شخصیت او کاملا زمینی تصویر شده و فردوسی هیچ رفتار خارق‌العاده‌ای را به او نسبت نداده است.
رستم پهلوانی زورمند، توانایی شکست سخت‌ترین آزمون‌ها را دارد؛ در عین حال، جوانمردی است که در وقت خود، تواضع و فروتنی را پیشه می‌کند و روحی بزرگ دارد.
اشتراک گذاری:
  • مطالب مرتبط

    

    ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:


    110 بازدید

    0 نظر

    درج: 21 آبان 1404

    توسط: u-688449
    وضعیت: آفلاین
    گروه کاربری: تامین محتوا

    ارسال دیدگاه (0 مورد)

    در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.
    کتاب‌های برنامه ریزی
    فرهنگیان
    کتاب های بیست پک
    جامع انسانی

    دسته بندی مطالب

    کتاب های موضوعی
    تیزهوشان

    آخرین نظرات ارسالی

    سلام وقت بخیر میشه موجودش کنید لطفااااااااااااااا
    سلام کتابی که ارسال میشه چاپ ۱۴۰۴ـ۱۴۰۵ هستش؟؟
    سلام یه ماه منتظرم کتاب موجود بشه پس چرا موجودش نمی کنید اگه
    نسخه 1404 این کتاب چه زمانی منتشر میشه ؟
    پس کی موجود میشه؟ T^T
    سلام این کتاب کی موجود میشه

    آمار سایت

    با ما در ارتباط باشید ، منتظر نظرات شما هستیم.
    
    عضویت در خبرنامه ایمیلی :
    برای عضویت در خبرنامه پیامکی، عدد 1 را به 02196884 پیامک کنید.
    رضایت مندی مشتری
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره کتاب مجازی
    برند محبوب مصرف کنندگان
    Copyright © 2010 - 2023 Mehromah.ir